English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English Persian
level buble حباب تراز
Search result with all words
cross level buble حباب تراز عرضی
cross level buble حباب تراز
cross level buble شیشه حباب تراز
Other Matches
buble and squeak قیمه با سبزی یا کلم
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level تراز بنایی
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level همسطح کردن
level تراز کردن تراز
level همسطح
level سطح ارتفاع
level مسطح
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
level best خیلی خوب
level best بسیارعالی
level out برابر کردن
level out یکنواخت کردن
level with each other برابر
level with each other در یک تراز
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level best خیلی عالی
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level to تراز کردن
he did his level best کوتاهی نکرد
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level سطح
level موزون هدف گیری
level یک دست
level یک نواخت
level تراز
level میزان
level هم پایه
level هم تراز
level سطح برابر
level هموار
level الت ترازگیری
level ترازسازی
level ترازکردن
level مستقیم
level نشانه گرفتن
level تراز سطح افقی افقی کردن
level پایه
level رده
level مسطح شدن
level مسطح کردن
high level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
split-level چند سطحی
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level سطح تثبیت
level crossing محل تقاطع دو خط راه اهن
top-level بلند پایه
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
split-level سه نیم اشکوبی
level-headed معقول
n level logic منطق N سطحی
level-headed راستبین
multi level چند سطحی
level-headed ترازخوی
level-headed متعادل
level-headed معقولانه
low level سقف پرواز کوتاه
mean sea level میانگین سطح دریا
mean sea level سطح متوسط دریا
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
top-level توسط افراد عالیرتبه
top-level افراد عالیرتبه
low level فرومایه
low level پست
high level قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high-level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
level wind وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
level two cache حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
level tone اهنگ یکنواخت
level surface سطح تراز
level rod شاخص
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level point نقطه مسطح
level point سطح اب ساکن
low level مقام پست وکوچک
low level در سطح پایین
top-level کهبدان
level premium حق بیمه
alidade level دستگاهسمتنما
lower level سطحپائینی
still water level سطحسکونآب
upper level سطحبالایی
low level نزدیک سطح زمین
low level سطحی
low level پایین
low level کم ارزش
low level در ارتفاع کم
high-level قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
nesting level سطح تو در تویی
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
sound level شدت صوت
sound level شدت نسبی صوت
skill level پایه مهارت فنی
skill level پایه مهارت
significance level سطح معناداری
signal level سطح سیگنال
signal level سطح علامت
rotational level تراز چرخشی
two level subroutine زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store انباره دو سطحی
stock level سطح انبار
stock level سطح ذخیره انبار
trophic level تراز خوراکی
to rake level با شن کش صاف کردن
to draw level بحریف رسیدن
to draw level باحریف برابرشدن
tilting level تراز حباب دار
surveyor's level ترازنقشه برداری
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
two level logic منطق دوسطحی
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage level تراز خزانه
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level سطح سفارش مجدد
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
water level تراز اب
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
oil level سطح روغن
white level تراز سفید
noise level سطح پارازیت
noise level میزان خش
nesting level سطح لانهای
one level memory حافظه یک سطحی
operating level سطح فعالیت
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
voltage level سطح ولتاژ
protection level سطح حفافت
voltage level سطح فشارالکتریکی
price level سطح قیمت
wage level سطح مزد
power level تراز توان
pezometeric level سطح پیزومتری
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level سطح اب
optimal level سطح بهینه
nesting level سطح اشیانهای
level of supply سطح تدارکات
energy level تراز انرژی
energy level سطح انرژی
energy level تراز انژی
dumpy level تراز دوربین دار
doublet level ترازوی دوتایی
donor level ترازدهنده
datum level سطح اب ازاد
datum level سطح اب دریا
data level سطح داده
cross level حباب تراز افقی
cross level ترازعرضی تراز چرخ
gas level سطح بنزین
floor level کف
ground level تراز زمین
flight level سطح پرواز
flight level سطح ارتفاع پرواز
flight level سقف پرواز
first level address آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
fermi level تراز فرمی
cross level افقی کردن
cross level تراز کردن
background level الودگی متن الودگی زمینه
background level تراز زمینه
speed level سطح سرعت
aspiration level سطح انتظار
allowable level تراز مجاز
advanced level پایه مهارت عالی در سطح عالی
advanced level پیشرفته
adaptation level سطح انطباق
acceptor level تراز گیرنده
speed level مرحله سرعت
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
base level تهتراز
black level تراز سیاه
cruising level افق پروازثابت
cruising level سقف پرواز ثابت
crest level یال
control level سطح کنترل اماد
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
confidence level درجه اطمینان
compensation level تراز موازنه
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
chance level سطح تصادفی
builder's level تراز بنائی
bottom level تراز کف
sea level سطح دریا
gear level تبدیل کردن
level of supply سطح انبار
level colour رنگ یکدست یا یکنواخت
level crossing گذرگاه همکف
level crossing گذر همتراز
level crossings محل تقاطع دو خط راه اهن
interference level سطح پارازیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com