Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (15 milliseconds)
English	Persian
liable to military service	مشمول خدمت وفیفه
Other Matches
military service	خدمت زیر پرچم
military service	خدمت نظام وفیفه
military service	خدمت نظامی
military service	نظام وفیفه
desert from military service	فراری از خدمت نظام
liability to military service	مشمولیت برای خدمت نظام وفیفه
liable	معتبر
liable	مسئول
liable	محکوم
liable	مشمول
liable	قابل اطمینان
liable to tax	مشمول مالیات
liable to prosecution	مورد تعقیب
he is liable to become sick	اماده ناخوشی است
he is liable to become sick	در معرض ناخوش شدن است
not liable to prosecution	غیر قابل تعقیب
liable to fine	مشمول جریمه
liable to danger	در معرض خطر
liable for damages	مسئول خسارات
properties not liable to distraint for d	مستثنیات دین
Anyone found trespassing is liable to be reported to the police.	هر کسی که غیر مجاز وارد شود به پلیس گزارش داده می شود.
military	سربازی
military	مربوط به نظام
military	ارتشی
military	نظام
military	نظامی
military	جنگی ارتش
military body	هیئت رئیسه نظامی
military clock	ساعت یا وقت نظامی
military college	دانشکده افسری
military body	هیئت نظامی
military police	دژبان
military channel	چانل نظامی مجرای نظامی
military channel	سلسله مراتب نظامی
Military operations.	عملیات نظامی
A military band.	دسته موزیک نظامی
by military force	با نیروی نظامی
counter military	ضد عملیات نظامی
counter military	مقابله باعملیات نظامی
military communica	ارتباطاتنظامی
the military profession	کار نظامی
the military profession	کار نظام
military tribunal	دادگاه نظامی
military campaign	لشکرکشی [ارتش]
military courtesy	احترامات نظامی
military attache	وابسته نظامی
military assistance	کمک نظامی
military area	حوزه جغرافیایی نظامی
military area	منطقه نظامی
military adviser	مستشار نظامی
military device	اسباب ارتشی
to enter the military	داخل نظام شدن
politico military	عملیات سیاسی نظامی
military resources	منابع نظامی
military psychology	روانشناسی نظامی
military spending	مخارج نظامی
military posture	وضعیت نظامی
military posture	ارایش نظامی
military platform	سکوی نظامی
military occupation	اشغال نظامی یک منطقه
military justice	قوانین جزایی ارتش
military justice	دادرسی نظامی
military justice	دادسرای نظامی
military services	قسمتهای نظامی
military services	نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
politico military	امور سیاسی نظامی
military training	تعلیم نظامی
military training	اموزش نظامی
military testament	وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
military testament	وصیتنامه نظامی
military symbols	علایم قراردادی نظامی
military strategy	فنون سوق الجیشی نظامی
military strategy	استراتژی نظامی
military specifications	کدتخصصی نظامی
military specifications	خصوصیات نظامی
military intervention	مداخله نظامی
military comission	هیئت نظامی
military government	دولت نظامی
military funds	بودجه نظامی
military funds	اعتبار نظامی
military expenditure	مخارج نظامی
military doctorine	مقررات نظامی
military doctorine	دکترین نظامی
military crest	خط الراس نظامی
military courtesy	شئونات نظامی
military courtesy	رفتارو اداب نظامی
military courtesy	اداب معاشرت نظامی
military court	دادگاه نظامی
military convention	اتحاد نظامی
military comission	کمیسیون نظامی
military government	حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military grid	شبکه نظامی
military grid	شبکه مختصات نظامی
military impedimenta	شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
military governor	حاکم نظامی
military governor	فرمانداری نظامی
military intelligence	اطلاعات نظامی
military government	حکومت نظامی
military advisor	مستشار نظامی
civil military action	عملیات مردم یاری
civil military action	عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
foreign military sales	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
military occupational speciality	تخصص شغلی نظامی
military pay order	لیست حقوقی پرسنل
military pay order	جدول تغییرات حقوقی پرسنل
males of military age	مردان در سن سربازی
military planning process	مراحل طرح ریزی نظامی
military occupational speciality	کد تخصصی نظامی
civil military relations	روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
area of military significant fallout	منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
Military aid with no strings attached .	کمکهای نظامی بدون قید وشرط
military assistance advisory group (maag	هیئت مستشاری نظامی
in service	درخدمت ارتش در ارتش
service over	خطای سرویس
one's service	خدمت یکسره
take into service	استخدام کردن
on service	سر کار
f.service	نمازمعمولی هفته
in service	خدمتی
on service	سر خدمت
please do me a service	خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
he is of no service to us	بکار ما نمیخورد
he is of no service to us	بدرد مانمیخورد
in service	به خاطر خدمت
i am at your service	در خدمت شما هستم
to see service	در ارتش یانیروی دریایی خدمت
to see service	کردن
service	کمک
self-service	بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service	با انتخاب ازاد
self-service	ازاد
self-service	تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self-service	کمک بوسیله خود شخص
self-service	خود یاوری
self-service	خود زاوری
self service	بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self service	با انتخاب ازاد
service	خدمت
service	بنگاه سرویس
service	یکدست فروف اثاثه
service	لوازم
service	نظام وفیفه
service	سنجد
service	درخت سنجد وابسته بخدمت
service	سرویس کردن
service	ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
out of service <adj.>	ازکارافتاده
out of service <adj.>	خراب [ازکارافتاده]
self service	ازاد
self service	تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self service	کمک بوسیله خود شخص
service	تعمیر کردن
service	اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
service	منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
service	رسیدگی به
service	اداره
service	سرویس
service	قسمت یکان
service	شعائر
service	جنگی
self service	خود یاوری
self service	خود زاوری
service	روبراه ساختن
service	بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
service	برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service	بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
service	شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service	توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service	ابلاغ
service	تعمیر
service	عبادت تشریفات
service	کار
service	استخدام
service	نوکری یاری
service	نظامی
d. service	نماز
d. service	عبادت خدا
service	وفیفه
service element	عنصرشرکت کننده در عملیات عنصرخدماتی
service force	یکان خدمات
service department	بخش خدمات
service entrance	پست انشعاب
service echelon	ردههای سرویس
service element	عنصر اداری
service element	عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
service echelon	رده اداری و خدماتی
service department	قسمت خدمات
service company	گروهان خدمات
service component	نیروی مسلح
service component	نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
service connections	انشعاب
service contract	قرارداد خدمت
service contract	قرارداد انجام خدمت
service contract	قرارداد خدماتی
service court	محل فرود سرویس
service court	محل فرود سرویس اسکواش
service craft	قایق گشتی
service craft	ناوهای خدماتی دریایی
service force	یکان خدماتی دریایی
service industries	فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com