Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 108 (6 milliseconds)
English	Persian
linear portion	قسمت خطی
linear portion	شاخه خطی
Other Matches
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
portion	بخشی
portion	جزئی
portion	سهم
portion	بخشیدن
portion	تسهیم کردن سهم بندی کردن
portion	سرنوشت قسمت
portion	قسمتی
portion	قسمت
portion	سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
portion	نصیب
portion	برخه سهم
portion	ارث
portion	بخش
portion	جزء
portion	تکه
portion	بهره
marriage portion	مهر
fixed portion	فرض
marriage portion	مهریه
marriage portion	صداق
written portion	بخش نوشتنی
This is your share ( portion ) .	این قسمت ( سهم) شماست
Just a small portion.	یک پرس کوچک
gorge portion	محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
specified marriage portion	مهرالمسمی
fixed portion	سهام معینه
I asked for a small portion.	من یک پرس کوچک سفارش دادم.
The guest brings his own portion . <proverb>	مهمان روزى خود را با خود مى آورد .
marriage portion payable at any time	مهر عندالمطالبه
marriage portion payable at any time	مهر معجل
marriage portion ordinary paid	مهرالمثل
marriage portion due to the wife in resp	مهرالمتعه
linear	دراز
linear	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
linear	باریک کشیده
linear	طولی
linear	برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
linear	خطی
linear	روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
linear	لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
linear shaped	خرج خطی
linear shaped	خرج در خط
linear sheaf	مروحه خطی
linear approximation	تقریب خطی [ریاضی]
linear sheaf	مروحه در خط
linear speed	روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
linear speed	سرعت خطی
linear strain	تغییر شکل نسبی خطی
linear structure	ساختار خطی
linear target	هدفهای خطی
linear target	هدفهای درخط
linear search	جستجوی خطی
linear space	فضای خطی [ریاضی]
linear space	فضای برداری [ریاضی]
linear independence	استقلال خطی [ریاضی]
linear combination	ترکیب خطی [ریاضی]
linear function	نگاشت خطی [ریاضی]
linear transformation	نگاشت خطی [ریاضی]
linear mapping	نگاشت خطی [ریاضی]
linear map	نگاشت خطی [ریاضی]
linear algebra	جبر خطی [ریاضی]
linear scale	درجه بندی خطی
linear acceleration	شتاب خطی
linear detector	اشکارساز خطی
linear equation	معادله خطی
linear equations	معادلههای خطی
linear function	تابع خطی
linear list	لیست خطی
linear measure	مقیاس طولی
linear deformation	تغییر شکل خطی
linear correlation	همبستگی خطی
linear distance	خط هوایی
linear accelerator	شتابده خطی الکترون
linear accelerator	شتاب دهنده خطی
linear amplifier	تعویض کننده خطی
linear array	ارایه خطی
linear circuit	مدار خطی
linear code	رمز خطی
linear code	برنامه بدون حلقه
linear combination	ترکیب خطی
linear metre	متر طولی
linear metre	متر کرباسی
linear molecule	مولکول خطی
linear probing	کاوش خطی
linear programming	برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear programming	برنامه ریزی خطی
linear programming	برنامه نویسی خطی
linear rectifier	یکسوکننده خطی
linear regression	برگشت خطی
linear relationship	رابطه خطی
linear scale	مقیاس خطی
linear scale	مقیاس خطی نقشه
linear polymer	بسپار خطی
linear optimization	بهینه سازی خطی
linear perspective	نمای خطی
linear perspective	پروژکتور دارای عدسی مخطط
linear momentum	نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
linear momentum	اندازه حرکت
linear movement	حرکت خطی
linear polarized light	نور قطبیده مسطح
system of linear equations	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
linear or long measure	اندازه یا مقیاس در درازا
quasi linear equation	معادله شبه خطی
linear homogenous production function	تابع تولید خطی همگن
linear combination of atomic orbitals	ترکیب خطی اوربیتالهای اتمی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com