English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
linear search جستجوی خطی
Other Matches
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
linear لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
linear برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
linear روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
linear طولی
linear خطی
linear دراز
linear باریک کشیده
linear movement حرکت خطی
linear momentum اندازه حرکت
linear momentum نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
linear molecule مولکول خطی
linear metre متر طولی
linear measure مقیاس طولی
linear metre متر کرباسی
linear optimization بهینه سازی خطی
linear perspective پروژکتور دارای عدسی مخطط
linear perspective نمای خطی
linear polymer بسپار خطی
linear portion قسمت خطی
linear portion شاخه خطی
linear probing کاوش خطی
linear programming برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear list لیست خطی
linear function تابع خطی
linear accelerator شتابده خطی الکترون
linear accelerator شتاب دهنده خطی
linear amplifier تعویض کننده خطی
linear array ارایه خطی
linear circuit مدار خطی
linear code رمز خطی
linear code برنامه بدون حلقه
linear combination ترکیب خطی
linear correlation همبستگی خطی
linear deformation تغییر شکل خطی
linear detector اشکارساز خطی
linear equation معادله خطی
linear equations معادلههای خطی
linear acceleration شتاب خطی
linear programming برنامه ریزی خطی
linear programming برنامه نویسی خطی
linear algebra جبر خطی [ریاضی]
linear map نگاشت خطی [ریاضی]
linear mapping نگاشت خطی [ریاضی]
linear transformation نگاشت خطی [ریاضی]
linear function نگاشت خطی [ریاضی]
linear independence استقلال خطی [ریاضی]
linear approximation تقریب خطی [ریاضی]
linear space فضای برداری [ریاضی]
linear target هدفهای درخط
linear target هدفهای خطی
linear rectifier یکسوکننده خطی
linear regression برگشت خطی
linear relationship رابطه خطی
linear scale مقیاس خطی
linear scale مقیاس خطی نقشه
linear scale درجه بندی خطی
linear shaped خرج خطی
linear shaped خرج در خط
linear sheaf مروحه خطی
linear sheaf مروحه در خط
linear speed روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
linear speed سرعت خطی
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
linear structure ساختار خطی
linear space فضای خطی [ریاضی]
linear distance خط هوایی
linear combination ترکیب خطی [ریاضی]
system of linear equations دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
linear polarized light نور قطبیده مسطح
quasi linear equation معادله شبه خطی
linear or long measure اندازه یا مقیاس در درازا
linear homogenous production function تابع تولید خطی همگن
linear combination of atomic orbitals ترکیب خطی اوربیتالهای اتمی
search درو در عمق با اتش
search تجسس کردن
search تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search تفتیش
search بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search جستجویی که هر عنصریت
search 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search شناسایی کردن
to search for anything پی چیزی گشتن
to search for anything چیزیراجستجو کردن
to search out پیدا کردن
search me <idiom> نمی دونم ،ازکجا بدونم
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search حق جستجو
right of search حق بازرسی کشتی در دریاها
search تلاش
search بازرسی کردن
search گشتن
search جستجوکردن
search بررسی وشناسایی زمین
search مراقبت کردن از زمین
search کاوش کردن زمین
the search of جستجوی چیزی
search جستجو برای یک موضوع داده
to search گشتن [جستجو کردن]
in search of در جستجوی
to search جستجو کردن
to search after زیر و رو کردن
to search after تحقیق کردن
in search of بجستجوی
to search after بازرسی کردن
to search after جستجو کردن
to search [for] [someone] دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
to search after کاوش کردن
search جستجو کردن
search کاوش
search تکاپو بازرسی
search تجسس
search جستجو
search warrant حکم بازرسی و ورود
search parties دستهی جستار گرد
search parties گروه پیگرد
visit and search بازدید و تجسس کردن ناو
search warrant حکم تفتیش منزل
sector of search منطقه تجسس رادار
specific search تجسس اختصاصی منطقه
sequential search جستجوی ترتیبی
sector of search منطقه مراقبت رادار
sector of search منطقه کاوش
search sweeping مین روبی ازمایشی
search party گروه پیگرد
search party دستهی جستار گرد
body search بازرسیبدنی
search warrants حکم تفتیش
search warrants حکم بازرسی و ورود
search one's soul <idiom> کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
search result نتیجه جستجو
search results نتایج جستجو
search results نتیجه های جستجو
search warrants حکم تفتیش منزل
search warrant اجازه تفتیش
search warrant حکم تفتیش
To search ones conscience . کلاه خود را قا ضی کردن
search warrants اجازه تفتیش
search sweeping مین روبی مراقبتی
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
binary search جستجوی دودوئی
binary search جستجوی دوتایی
backward search جستجوی پسرو
area search جستجوی ناحیهای
area search جستجوی ناحیه
area search کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search کاوش منطقه
antisubmarine search کاوش ضد زیردریایی
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
air search مراقبت هوایی
air search تجسس هوایی
blind search جیستجوی بی نتیجه
chaining search جستجوی زنجیرهای
global search جستجوی سراسری
fibonacci search جستجوی فیبوناچی
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
search coil پیچک کاشف
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
disjunctive search جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
dichotomizing search جستجوی دوقسمتی
dichotomizing search جستجوی دو حالته
dichotomizing search روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search جستجوی دورستهای
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
multifile search جستجوی چند پروندهای
search string رشته جستجو
search and rescue عملیات تجسس و نجات
specific search شناسایی مخصوص
search cycle چرخه جستجو
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search key کلید جستجو
search light نورافکن
search memory حافظه جستجو
search mission ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search radar رادار تجسسی
search and replace جستجو و جایگزینی
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
retrospective search جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
area search جستجوی دامنهای
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search light illumination روشن کردن منطقه با نورافکن
search light illumination روشنایی با نورافکن
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
parallel search storage انباره جستجوی موازی
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
search attack unit یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
total search result مجموع نتیجه جستجو
edit/search buttons اصلاحگر
edit/search buttons دکمهجستجوگر
air search radar رادارردیابهوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com