English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
English Persian
linkage parameter پارامتر پیوندی
Other Matches
linkage نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkage عمل اتصال دوچیز
linkage پیوند
linkage بهم پیوستگی
linkage اتصال وسیله ارتباط
linkage به هم پیوستگی پیوندی
linkage حلقههای زنجیر
linkage رابطه
linkage اتصالی
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage اهرم بندی
linkage ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
acetylene linkage پیوند استیلنی
acetylenic linkage پیوند استیلنی
basic linkage پیوند اساسی
linkage effects اثرات زنجیری
steering linkage اهرم بندی فرمان
magnetic linkage پیوستگی مغناطیسی
linkage time زمان پیوند
linkage point مفصل
linkage loader بارکننده پیوندی
linkage editor ویراستار پیوندی
subroutine linkage پیونددهی زیرروال
linkage point لولا
flux linkage مدار فلوی مغناطیسی
spring linkage متصلکنندهفنری
peptide linkage پیوند پپتیدی
inductive flux linkage پیوست القائی
electrical payout linkage متصلکنندهپرداختالکتریکی
inductive flux linkage تزویج القائی
parameter ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
value parameter پارامتر مقداری
parameter ضریب ثابت
parameter عامل
parameter اماره جامعه
parameter مقدار ثابت
parameter مقادیر ثابت درمعادلات
parameter پارامتر
parameter مقداری از یک مدار
parameter نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameter کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameter شرح اندازه
parameter ولتاژ یا توان یک سیستم
parameter استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameter نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameter مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
parameter زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
z parameter پارامتر "زد"
y parameter پارامتر چهار قطبی ایگرگ
h parameter پارامترهای هیدرید
parameter اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameter وزن
refernce parameter پارامتر مرجع
replaceable parameter پارامتر جایگزینی
shielding parameter پارامتر حفافتی
parameter setting پارامتر نشانی
wave parameter پارامتر موج
symbolic parameter پارامتر نمادی
variable parameter پارامتر متغییر
racah parameter پارامتر راکاه
positional parameter پارامترمرتبهای
positional parameter پارامتر وضعیتی
adjustable parameter پارامتر تنظیم پذیر
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
deceleration parameter پارامتر کند شدن
deceleration parameter پارامتراهستگی
formmal parameter پارامتر صوری
frequency parameter پارامتر فرکانس
impact parameter پارامتر ضرب شونده
impact parameter پارامتر برخورد
input parameter پارامتر ورودی
input parameter پارامتراولیه
lattice parameter پارامتر شبکه
parameter estimation تخمین پارامترها
parameter estimation براوردپارامترها
parameter ram حافظه با دستیابی پارامتری
passing parameter پارامتر عبوری
actual parameter پارامتر واقعی
t parameter equipment circuit مدار معادل به صورت " T "
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com