Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
long jumper
پرنده
Other Matches
jumper
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumper
وصل کننده
jumper
اتصال موقت روی تخته مدار
jumper
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
استین کوتاه زنانه
jumper
بلوز
jumper
پرنده
jumper
جهنده
bouy jumper
بویه گیر
turnaround jumper
پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
broad jumper
پرش کننده طول
counter jumper
فروشنده دکان
counter jumper
شاگرد دکان
high jumper
پرنده پرش ارتفاع
jumper valve plate
صفحهفلزیجهندهشیر
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on.
طولش نده (زود باش )
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
as long as
تا زمانیکه بمقدار زیاد
See you again . So long.
به امید دیدار
To wish (long) for something.
آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
before long
بهمین زودی
before long
بزودی
at long last
اخرالامر
at long last
عاقبت
at long last
بالاخره
as long as
از زمانیکه
as long as
ازوقتی که
as long as
بمدت طولانی
not long a
چندوقت پیش
as long as
بشرطی که
for long
مدت زیادی
so long as
مادامی که بشرطی که
so long as
تاوقتی که
so long
بامیددیدار
so long
خدا حافظ
long course
استخر 05 متر
not long a go
همین تازگی ها
not long a go
چندی پیش
not long a
مدتی نگذشته است
long for
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
long little
زنده باد
long little
پاینده باد
long off
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
long a go
مدت زیادی پیش
long a go
مدتی پیش
long a
مدتهاپس ازان
for long
خیلی
get a long with you
بروپی کارت
go long
تلاش درپاس طولانی بجلو
how long
تاکی تاچه وقت چقدر
how long since is it?
چند وقت پیش بوده است
how long since is it?
چندوقت است
very long
شعاع عمل زیاد
it will not take long
طولی
it will not take long
نخواهدکشید
it will not take long
مدت زیادی نمیخواهد
very long
برد خیلی زیاد
long a
مدت مدیدی بعد
long on
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
as long as
<idiom>
به شرط اینکه ،به این شرط که
long-
مدت زیاد
long
توپ بلند به اوت
I've known her at least as long as you have.
آشنایی من با او
[زن]
کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او
[زن]
است.
How long will it take?
چقدر طول می کشد؟
long
دیر گذشته ازوقت
long-
کشیده
long
مدید
long
طولانی طویل
long-
دیر گذشته ازوقت
to say so long to somebody
با کسی خداحافظی کردن
long-
طولانی
long-
بلند
long-
توپ بلند به اوت
long-
طی مسافت زیاد توپ
long-
مناسب بودن
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
کشیده
long-
:اشتیاق داشتن
long-
مدید
long-
طولانی طویل
long-
دراز
long
طولانی
long
بلند
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
مناسب بودن
come a long way
<idiom>
برنامه بزرگی ریختن
long
طی مسافت زیاد توپ
long
:اشتیاق داشتن
long
مدت زیاد
long
دراز
long ton
تن بزرگ
long thrust
سخمه بلند
long suffering
زحمت کش
not long ago
اخیرا
long thrust
وضعیت سخمه بلند
not long ago
چندی پیش
long term
بلند مدت
long tongue
پر حرفی
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
long tom
توپ دریایی دور رس یاساحلی
long tom
تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long tom
درخت الواراسترالیایی
long wind
دراز نفسی
long wind
طاقت زیاد دویدن
long windedness
روده درازی
long windedness
پرگویی
night long
از سر شب تا بامداد
long tongue
وراجی
long term
طویل المدت
long range
دیرپای دور رس
long run
بلند مدت
long run
دراز مدت
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
long sea
دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
long shore
کرانهای
long shore
وابسته بدریا کنار
long shoreman
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
long shot
کسیکه درمسابقات
I will not detain you long.
خیلی وقتتان را نمی گیرم.
long robe
صورت کشیده
long range
دور
long range
دور برد
long range
با برد زیاد
long range
جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
long ton
تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
long recoil
طول عقب نشینی زیاد
long recoil
عقب نشینی طولانی
long shot
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
long shot
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
long shunt
شنت دراز
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long string
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
long suffering
رنج کش
long suffering
رنجبر
long robe
ردای بلند
long suffering
سختی کش
long suffering
بردباری رنجبری
long suffering
زحمت کشی
long splice
پیوند بلند
long siht
نظردور رس
long sight
دوربینی
long sight
نظر دوررس
long sighted
دوربین
long sighted
تیزبین
long sighted
دوراندیش
long sightedness
دوربینی
long sightedness
دور اندیشی
long siht
دور بینی
long term
دراز مدت
of long continvance
دیرپای
all day long
<idiom>
تمام روز
What's taking so long?
چرا اینقدر طول میکشد؟
How long does the crossing take?
چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
How long does it take on foot?
پیاده چقدر طول می کشد؟
How long does it take by car?
با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
long-awaited
زمانانتظار
long vacation
تعطیلاتتابستانی
How long can I park here?
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
in the long run
در دراز مدت
long residue
پسماندهتولیدشده
long residue
باقیمانده
long gallery
اتاق طویل
long gallery
راهرو طویل
long-house
مسکن اشتراکی
to be long in coming
خیلی طولش میدهد تا بیاید
[برسد]
How long will you be staying?
چه مدت میخواهید بمانید؟
In the long run right will out.
<proverb>
یق بالاخره آشکار مى شود .
in the long run
<idiom>
آینده دور،درآخر
How long were you away from Iran ?
چه مدت درایران نبودید ؟
With a long face .
با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
He did not live long enough to …
آنقدر عمر نکرد که ...
I had a long talk with him.
با ایشان مفصلا" صحبت کردم
With a long face .
با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
Once in a while. At long intervals.
دیر به دیر
We have a long journey before us .
مسافرت طولانی در پیش داریم
long face
<idiom>
افسرده وغمگین
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
long-running
آنچهمدتهادرحالاجراباشد
long-lost
کسیکهمدتهایمدیدیاسترویتنشدهاست
long-lasting
طولانیمدت
long haul
<idiom>
مدت درازی بین کاری که ادامه داد
long shot
<idiom>
شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
over the long run
<idiom>
درآخر
long term
<adj.>
دراز مدت
to take long views
دور اندیشی کردن
to pound a long
سنگین رفتن
to pound a long
کوبیدن و رفتن
to draw the long
اغراق گفتن
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
the long robe
پیشه قضائی
the long robe
لباس قضائی
the long and the short of it
<idiom>
نتیجه کلی
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
take long views
دوراندیش بودن
second long period
تناوب بزرگ دوم
of long standing
بادوام
of long standing
طولانی
of long duration
مدید
of long duration
دیرپای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com