Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (3 milliseconds)
English
Persian
looped
حلقه
looped
حلقه طناب
looped
گره
looped
پیچ چرخ
looped
خمیدگی
looped
حلقه دارکردن
looped
گره زدن
looped
پیچ خوردن حلقه زنی
looped
کمند
looped
مهاری
looped
دریچه
looped
سوراخ
looped
ضربه بلند قوس دار
looped
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
looped
درو در انتهای خرک
looped
حلقه زدن
looped
حلقه شدن
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
looped
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
looped
حلقه درون حلقه دیگر
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
looped
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
looped
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
looped
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com