English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (6 milliseconds)
English Persian
mail coach دلیجان پستی
Other Matches
e-mail [short for electronic mail] رایانامه
e-mail [short for electronic mail] پست الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] ایمیل
coach کالسکه
coach واگن راه اهن
coach مربی ورزش
coach رهبری عملیات ورزشی را کردن
coach معلمی کردن
coach کمک مربی کمک استاد
coach مربی
coach اماده ساز
coach-and-four درشکهقدیمی
coach's box محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
coach varnish رنگ
hackney coach کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
assistant coach کمک مربی
head coach سرمربی
coach box جای کالسکه ران
motor coach مینی بوس سفری
coach built چوبی
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
coach fellow یک لنگه اسب کالسکه
coach house کالسکه خانه
coach house درشکه خانه
coach screw پیچ خودکار
coach varnish لاک
coach varnish جلا
coach station پارکینگوایستگاهدرشکه
coach park مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
slow coach ادم بیحال یا کودن
slow coach ادم قدیمی مسلک
stage coach دلیجان
playing coach مربی
player coach مربی
coach connection کلاجمتصل
open-plan coach طرحبازوگن
motor coach jack جک اتومبیل
coach and pupil method روش استفاده ازکمک مربی
coach and pupil method روش مربی و شاگرد دراموزش
sent via e-mail بوسیله ایمیل فرستاده شد
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
mail زره
mail جوشن
mail مراسلات
mail پست کردن
mail پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail باپست فرستادن
mail سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail نامههای ارسالی یا دریافتی
mail ارسال چیزی توسط پست
mail پست
mail چاپار
mail که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail پستی
mail زره دار کردن پست
mail نامه رسان
by next mail باپست اینده
by next mail با پیت بعد
snail mail اصط لاح عامیه به پست معمولی
voice mail پست صوتی
there was no mail to day امروز کاغذنداشتیم
there was no mail to day امروز پست نبود
snail mail و نه پست الکترونیکی
mail order سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
voice mail پست اوایی پست صوتی
mail order سفارش کالا بوسیله پست
registered mail پست سفارشی
To mail a letter. نامه ای رابه پست انداختن
Registered mail. نامه سفارشی
junk mail اقلام پستی ناخواسته
mail services خدمات پستی
coat of mail زره نیم تنهای
certified mail پست سفارشی دو قبضه
accountable mail پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
mail call دریافت نامه از پستخانه
mail cart گاری پست
mail cart ارابه پستی
mail call رسیدن نامه یا پست
mail box جعبه پستی
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
acknowledged mail تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
air mail پست هوایی
electronic mail پست الکترونیکی
certified mail پست سفارشی
computerized mail پست کامپیوتری
mail gram پست زمینی
mail orderly پستچی
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
overland mail پست زمینی
overland mail پستی که از راه خشکی برود
chain mail زره زنجیری
ring mail زره
sea mail پست دریایی
mail merging ادغام پستی
coats of mail زره نیم تنهای
mail merge ادغام پستی
air mail receipt رسید پست هوایی
She didnt let me mail the shelf . نگذاشت کاغذ را پست کنم
mail order of payment دستور پرداخت کتبی
mail order business کسب و کار مکاتبهای
mail order house تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
mail application programming interface مجموعه استانداردها
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
email [short for electronic mail] رایانامه
to mail a letter [American English] نامه ای را با پست فرستادن
email [short for electronic mail] ایمیل
I dont quite remembered to post (mail)your letter. کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com