English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
main structure menbers اعضای اصلی ساختمان
Other Matches
structure چهارچوب دار [قالی]
structure سبک
structure تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structure روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structure پیکره
structure ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
structure نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structure با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure ساختار ساخت
structure سازه
structure پی ریزی کردن ساختار
structure تشکیلات دادن
structure بنا
structure سازمان
structure ترکیب سبک
structure ساختمان
structure طریقه
structure بنیان
structure اساس
structure ساخت
structure ساختمان اسکلت فلزی
structure سازمان سازمان دادن
structure استخوان بندی
structure ساختار
force structure استخوان بندی یکان
ring structure ساختار حلقهای
fine structure استخوانبندی فریف
fine structure ساختار فریف
file structure ساختار فایل
file structure ساخت پرونده ساختمان فایل
force structure سازمان یکانها
hoisting structure چوب بست بالابر
hierachical structure ساختار سلسله مراتبی
program structure ساخت برنامه
helical structure ساختار مارپیچی
group structure ساخت گروهی
laminated structure ساختمان متورق
grain structure ساختار بلوری
pyramidal structure ساختار هرمی
relational structure ساختار رابطهای
file structure ساخت پرونده
family structure ساخت خانواده
crystalline structure ساختار بلوری
crystalline structure سازه بلوری ساختمان کریستالی
crystalline structure ساختاربلورین
selection structure ساختار گزینشی
data structure ساخت داده ها
data structure ساختار داده ها
data structure ساختمان داده ها
database structure ساختار پایگاه داده ها
decision structure ساختار تصمیم
deep structure ژرف ساخت
diamond structure ساختار الماس
diamond structure ساختارالماسی
dynamic structure ساخت پویا
economic structure ساختار اقتصادی
economic structure بنیان اقتصادی
electronic structure ساختار الکترونی
factor structure ساختار عاملی
crystal structure ساختار بلور
primary structure ساختمان اولیه
linear structure ساختار خطی
list structure ساختار لیست
loop structure ساختار حلقهای
population structure ساخت جمعیت
plex structure ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
phrase structure با ساخت عبارتی
personality structure ساخت شخصیت
perceptual structure ساخت ادراکی
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
nut structure ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
nuclear structure ساختار هستهای
nonisomorphic structure ساختارهای ناهمریخت
network structure ساختار شبکهای
nested structure ساختار لانهای
molecular structure ساختار مولکولی
mental structure ساخت ذهنی
market structure بنیان بازار
lewis structure ساختار لوویس
latent structure ساخت نهفته
hyperfine structure ساختار فوق فریف
primary structure ساختمان اصلی
power structure ساخت قدرت
population structure ترکیب جمعیت
infra structure زیربنا
infra structure زیر ساخت
infra structure زیر بنا
ingots structure ساختار شمش
ingots structure ساختاربلوری اولیه شمش
institutional structure ساختار نهادی
intermediate structure ساختمان داخلی
internal structure ساختار داخلی
internal structure ساختمان داخلی سازه داخلی
inverted structure ساختار معکوس
kekule structure ساختار ککوله
laminated structure ساختمان لایهای
market structure ساخت بازار
tree structure ساختاردرختی
tree structure ساختار درخت
tree structure ساخت درختی
surface structure روساخت
super structure روسازی
structure of an animal جانور
structure of an animal ساختمان
structure of a poem سبک یاساختمان شعر
structure factor عامل ساختار
structure chart نمودار ساختار
static structure ساخت ایستا
soil structure ساختمان خاک
affect structure ساخت عاطفه
age structure ساختار سنی
unit structure سازمان یکان
unit structure استخوانبندی یکان
fabric structure ساختارپارچه
structure [first order] ساختار [ریاضی]
internal structure سازه داخلی
vase structure بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
concrete structure ساختمان با استخوانبندی بتنی
algebraic structure ساختار جبری [ریاضی]
tubular structure ساختمانمیلهای
support structure ساختارپشتیانیکننده
structure of the biosphere چرخهزیستکره
structure of a plant ساختمانگیاه
structure of a mushroom ساختمانقارچ
metal structure بنیانفلزی
aircraft structure ساختمان هواپیما
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
control structure ساختار کنترلی
capital structure بنیان سرمایه
cartesian structure ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
cellular structure ساختار شبکهای
cellular structure ساختارسلولی سازه سلولی
control structure ساخت کنترل
concrete structure سازه بتنی
sequence structure ساختار ترتیبی
class structure ساخت طبقاتی
columnar structure ساختمان ستونی
shell structure ساختار لایهای
control structure ساختارکنترل
simple structure ساخت ساده
banded structure ساختمان نواری
capital structure ساخت سرمایه
shell structure ساختارپوستهای
block structure ساخت کندهای
block structure ساختار بلوکی
band structure ساختار نواری
atomic structure ساختار اتمی
banded structure ساختارنواری
common excavation of structure حفاری عمومی ساختمان
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
contiguous data structure ساختار دادههای همجوار
field [algebraic structure] میدان [ریاضی]
ring [algebraic structure] حلقه گروهی [ریاضی]
straight chain structure ساختار راست زنجیر
secondary structure of portein ساختار دوم پروتئین
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
symmetrical pawn structure ساختمان پیادهای متقارن
tertiary structure of protein ساختار سوم پروتئین
sequence control structure ساختار کنترل ترتیبی
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
valence bond structure ساختار پیوند والانسی
hydrogen depleted structure ساختار هیدروژن زدوده
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
work breakdown structure ساختار تفکیک کار
check and drop structure ابشار تنظیم سطح اب
close packed structure ساختار تنگچین
loop control structure ساختار کنترل حلقه
branch control structure ساختار کنترل انشعاب
with might and main با تمام نیرو با همه توانایی
main مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main ی تر راهنمایی میکند
in the main بیشتر اصلا
in the main بطور کلی
main بزرگ تمام
main کامل شاه لوله
main خط اصلی
main بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main بسیار مهم
in the main اساسا
main MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main دریا
main کامل
main مهم تمام
main <adj.> اصلی
main عمده
main با اهمیت
main نیرومند
main مهم
cubic closed packed structure ساختار مکعبی تنگچین
hexonal zinc sulfide structure ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
main road راه اصلی
main roads جاده اصلی
main road جاده اصلی
main lines خط اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com