English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
English Persian
mate's receipt رسید معاون ناخدا
mate's receipt رسیدافسر ارشد کشتی
mate's receipt رسیدکاپیتان کشتی
mate's receipt رسید کاپیتان کشتی
Other Matches
receipt دریافت رسید دادن
receipt اعلام وصول نمودن
receipt بزهکاران را تحویل گرفتن
receipt دریافتی
receipt قبض رسید
receipt دریافت
receipt اعلام وصول
receipt رسید
receipt رسید پیام دریافت شد
receipt رسیدکردن
receipt وصول کردن
to a receipt رسید گرفتن
mate لنگه
mate شاگرد
mate جفت کردن دو قطعه یک سیستم با هم
mate جفت
mate همسر
mate کمک رفیق
mate همدم
mate شاه مات کردن
mate جفت گیری یاعمل جنسی کردن
mate کمک ناخدا
mate معاون کشتی معاون ناخدا
mate مات
dock receipt رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
dock receipt قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
dock receipt رسید لنگرگاه
receipt statement رسید
receipt statement اعلامیه ورود
forwarder's receipt رسید متصدی حمل و نقل
receipt notification خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
railway receipt رسید راه اهن
hand receipt رسید دستی
on receipt of the goods بوصول کالا
official receipt رسید رسمی
i am in receipt of your letter نامه شما واصل گردید
to pay against receipt در برابر رسید پرداختن درمقابل رسید دادن
appropriation receipt رسید سپرده قانونی
appropriation receipt رسیدسپرده رسید اعتبار
on receipt of the goods برسیدن کالا
warehouse receipt رسید انبار
i am in receipt of your letter نامه شما به من رسید
certificate of receipt گواهی رسید
certificate of receipt گواهی وصول
clean receipt رسید بی قید و شرط
acknowledgement of receipt اعلام وصول
torpedoman's mate درجه دار متخصص اژدر
team-mate یار
team-mate همگروه
running mate متحد انتخاباتی
multi mate مالتی میت
soul mate دلبر
soul mate معشوق
running mate نامزد معاونت ریاستجمهوری
room mate هم اتاق
soul mate محبوب
smothered mate مات مختنق
troitzky mate مات ترویتسکی
school mate هم شاگردی
school mate هم مدرسه
running mate اسب همگام
machinist's mate ماشین ساز
case mate پناهگاه توپ
boden's mate مات بودن
cook's mate کمک اشپز
cook's mate شاگرد اشپز
anastasia's mate مات اناستازیا
diver's mate صیاب
diver's mate یار اب باز که اورا ازاب بالا می کشد
driver's mate شاگرد راننده
aerographer's mate کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
electricians mate برقی
machinist's mate چرخکار
machinist's mate ماشین کار
legal's mate مات لگال
case mate پناهگاه توپ پناهگاه بمب جای نصب توپ در ناو
case mate بمب پناه جای نصب توپ درناو
gunner's mate تعمیر کارتوپ
gunner's mate مکانیسین توپ
electricians mate تکنیسین برق
air mail receipt رسید پست هوایی
blind copy receipt در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
constructive receipt billing ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
data freight receipt رسید اماری حمل
data fright receipt رسید اماری حمل
construction electrician mate تکنیسین برق ساختمان
corrosive subli mate داراشکنه فرنگی
This canary and its mate are in the same cage این قناری وجفتش در یک قفس هستند
Where is the mate ( companion ) of this glove ? لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
registered letter with receipt attached نامه سفارشی دو قبضه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com