English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
Other Matches
wien bridge پل وین
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
maxwell m l bridge پل ماکسول
Vienna (Wien) وین-پایتختاتریش
maxwell ماکسول
maxwell واحد شار مغناطیسی درسیستم غیرمتریک
maxwell واحدالکترومغناطیسی
maxwell triangle مثلث رنگ ماکسول
maxwell turn حلقه ماکسول
maxwell triangle مثلث ماکسول
maxwell distribution پخش ماکسول
maxwell equation معادله ماکسول
maxwell field میدان ماکسول
maxwell field میدان ماکسولی
maxwell boltzmann statistics قاعده اماری ماکسول-بولتسمان
maxwell velocity distribution تقسیم سرعت ماکسول
maxwell theory og light نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
bridge پل زدن
bridge پل
bridge پل ساختن
bridge اتصال دادن
bridge تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge پل فرماندهی کشتی
bridge compassplatform : syn
bridge برامدگی بینی
bridge دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge بازی ورق
bridge پل فرماندهی
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge جسر
bridge سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
road bridge پل راه
rise of a bridge خیز طاق پل
natural bridge پل طبیعی
ribbon bridge پل کرکرهای
ribbon bridge پل تاشونده
railway bridge پل راه اهن
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
navigating bridge پل ناوبری
railroad bridge پل راه اهن
pontoon bridge پل موقت
pontoon bridge پل شناور قایقی
oxygen bridge پل اکسیژنی
operating bridge پل کارگاهی
movable bridge پل بازشو
movable bridge پلی که میشودجابجا نمود
lattice bridge پل شبکهای
lever bridge پل باز شو
lever bridge پل بالا رو
lifting bridge پل بالارو
magnetic bridge پل مغناطیسی
magnetic bridge پل رلوکتانس
irish bridge پل ایرلندی
floating bridge پل شناور
loading bridge پل بارگیری
measuring bridge پل اندازه گیری
movable bridge پل متحرک
lattice bridge پل نردهای
road bridge راه پل
cross that bridge when you come to it <idiom> [به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
lift bridge پلبالارو
compass bridge قطبنمایعرشهکشتی
bridge of nose برآمدگیبینی
bridge assembly برآمدگیسیمها
beam bridge پلمیلهای
bass bridge پایهباس
arch bridge پلقوسدار
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
weigh bridge قپان تخت قنطار کش
portal bridge پلدروازهای
through arch bridge پلکمانسراسری
transporter bridge پلانتقال
lattic-bridge تیر حمال مشبک
lattic-bridge پل نرده ای
bridge finance وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge loan وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
water under the bridge <idiom> همه چیز عوض شده
cross a bridge before one comes to it <idiom> درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
treble bridge پلصدایزیر
weatstone bridge پل ویتستن
truss bridge پل اسکلت فلزی
stick bridge پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
spar bridge پل الواری
slab bridge پل تاوه
slab bridge پل دالو
skew bridge پل کج
signal bridge پل مخابرات ناو
signal bridge پل مخابره ناو
salt bridge پل نمک
swing bridge پل گردان
swing bridge پل نوسان دار
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
truss bridge پل خرپایی
truss bridge پل با تیر مشبک
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
trestle bridge پل پایه خرپایی
treadway bridge پل دوخطه
treadway bridge پل عبور موقتی پیاده
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
the pier of a bridge پایه پل
the instability of a bridge نا استواری پل
road bridge پل خیابان
irish bridge ابنمای مغروق
conductivity bridge پل برق رسانایی
canal bridge پل کیالی
canal bridge پل کانال
bridge shoe زیره پل
bridge shoe پاشنه
bridge seat پاشنه پل
bridge seat تکیه گاه
bridge rectifier یکسوکننده بریج
bridge rectifier یکسو کننده پلوار
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge pier پایه پل
cantilever bridge پل معلق
cantilever bridge پل قپانی
clapper bridge پل سنگی
chain bridge پل معلق
chain bridge پل زنجیری
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge پل کنسول
cantilever bridge پل طرهای
cantilever bridge پل بازودار
cantilever bridge پایه پل
bridge shoe پاشنه پل
cantilever bridge ستون پل
bridge escape فرار از پل
bridge deck بدنه پل
bridge circuit مدار پلوار
bascule bridge پل متحرک
bailey bridge پل متحرک وموقتی
asses bridge قضیه حماریه
arched bridge پل قوسی
arched bridge پل کمانهای
suspension bridge پل اویزان
bascule bridge پل قپانی
bascule bridge پل باسکولی
bridge carriageway شوسه پل
bridge building پل سازی
bridge head سر پل ساحلی
bridge head سر پل
bascule bridge پل اهرمی
bascule bridge پل متحرک باسکولی
bascule bridge پل بازشونده
bascule bridge پل بازشو
suspension bridge پل معلق
decade bridge پل دهگانه
irish bridge اب نما
gap bridge گلویی ماشین تراش
pedestrian bridge پل پیاده رو
foot bridge پل پیاده رو
flying bridge پل هوایی
flying bridge پل شناور
heydweiler bridge پل هایدویلر
girder bridge پل بیلی متوسط
girder bridge پل چند تکه قابل نصب رویهم
girder bridge پل پوتری
inductance bridge پل اندوکتیویته
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
impedance bridge پل امپدانس
highway bridge راپل
irish bridge پل مغروق
flying bridge پل موقتی
handling bridge پل بار
girder bridge پل تیر حمالی
flumed bridge پل تنگ کننده معبر اب
floating bridge پل متحرک موقتی
flag bridge پل تیمساران
float bridge پل شناور
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
draw bridge پل کششی
fixed bridge پل ثابت
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
deck of a bridge کف پل
deck of a bridge صفحه پل
flag bridge پل پرچم
dry gap bridge پل خشکی
material handling bridge پل بارگیری
half-through arch bridge پلازوسطکمانی
dry gap bridge پل ابرویی
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
The flood swepot away the bridge. سیل پل رابرد
vertical lift bridge پل بالارو
center swing bridge پل میانگرد
lattice suspension bridge پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
lattice suspension bridge پل اویزشی مشبک
jack knife bridge پل متحرک تاشو
deck arch bridge پلمنحنی
container-loading bridge پلورودبستههابهکشتی
material handling bridge پل باربری
cable suspension bridge پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
cable suspension bridge پل معلق با سیم تابیده
bridge spot weld جوشکاری نقطهای
three phase bridge connection اتصال پل سه فازه
floating pontoon bridge پل پونتون
slide wire bridge پل ویتستن لغزان
three phase bridge tape اتصال گرتس سه فازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com