Dictiornary-Farsi | merry thought | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 103 (7 milliseconds)

English	Persian
merry thought	جناغ مرغ
merry thought	جناغ


Other Matches

merry	شاد
merry	شاد کام
merry	خوش خوشحال
merry <adj.>	خوشدل
merry	شاد دل
to make merry	خوشی کردن
to make merry over	دست انداختن
to make merry over	مسخره کردن
the merry monarch	شارل دوم
merry-go-round	چرخ فلک
merry go round	چرخ فلک
merry andrew	دلقک
merry andrew	مقلد
merry as a grig	خوش
merry as a grig	سرزنده
merry dances	سپیده دم
merry dances	فجر
merry dances	سرخی شفق
merry dances	نام الهه بامداد
merry go round	چرخ گردان
merry-go-rounds	چرخ فلک
merry making	شادمانی
make merry <idiom>	زمان خوش داشتن
merry dance	شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry making	خوشی
merry dancers	شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry making	عیش خوش
merry-making	خوشی
merry-making	شادمانی
merry-making	عیش خوش
lead a merry chase <idiom>	اجبار شخص به کارسخت
if i had thought of that	هیچ درفکرش نبودم
i thought of you	جای شما را خالی کردم همواره فکر شما را میکردم
if i had thought of that	هیچ درنظرم
he thought	ناخوش است
if i had thought of that	نبود
i thought it necessary to	لازم دانستم که
well-thought-of <adj.>	خوشنام
I thought so.	منم همینطور فکر کردم.
second thought <idiom>	دوباره به چیزی فکر کردن
well-thought-out	بسیاربادقتبرنامهریزیشده
as thought	گویی
thought	گمان
he thought	خیال می کرد
well-thought-of	نیکنام
well thought of	معتبر
well thought of	مشهور
well thought of	نیکنام
thought-out	سنجیده مطالعه شده
thought-out	فکر شده
thought-out	تفکر شده
thought	قصد
thought	سر مطلب
thought out	سنجیده مطالعه شده
thought	چیزفکری
thought	استدلال تفکر
thought out	فکر شده
thought out	تفکر شده
well thought of	به نیکنامی یادشده
thought	نظر
thought	اندیشه
thought	فکر
thought	افکار خیال
as thought	گویا
as thought	مثل اینکه
well-thought-of	به نیکنامی یادشده
thought	عقیده
well-thought-of	مشهور
well-thought-of	معتبر
Take no thought of the morrow.	نگران فردا [آینده] نباش.
thought-provoking	فیلمرمانیانمایشنامهجدیدیکهباعثشودشمادیدجدیدترینسبتبهچیزیپیداکنید
food for thought <idiom>	درمورد چیز باارزش فکر کردن
thought-provoking <adj.>	به تفکر بر انگیزنده
on second thought [American E]	پس ازفکربیشتری
on second thought [American E]	پس ازتامل بیشتری
train of thought	رشته افکار
thought transference	انتقال فکر
free thought	ازادی فکر لامذهب
afore thought	سبق تصمیم
infantilism of thought	کوته فکری
imageless thought	تفکر بی تصویر
economic thought	تفکر اقتصادی
economic thought	اندیشه اقتصادی
he thought out a plan	فکری بنظرش رسید
he thought out a plan	تدبیری اندیشید
syntaxic thought	اندیشه منطقی
the seat thought	مرکز اندیشه یا فکر
thought reading	اندیشه خوانی
free thought	وارستگی از مذهب
thought broadcasting	انتشار فکر
thought disorder	اختلال فکر
I have thought long and hard about it.	خیلی عمیق و دراز مدت درباره اش فکر کردم.
formal thought disorder	اختلال صوری فکر
thought stopping technique	فن بازداری اندیشه
She takes no thought for tomorrow .	بفکر فردایش نیست
To be absorbed ( immersed ) in thought .	غرق در فکر واندیشه بودن
schools of economic thought	مکاتب اندیشههای اقتصادی
content thought disorder	اختلال محتوایی فکر
Forget it . dont give it a thought .	اصلا"فکرش راهم نکن
Attitude of mind . Mode of thought .	طرز فکر
He fell into deep thought. He began to ponder .	بفکر فرو رفت