English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (8 milliseconds)
English Persian
missile monitor نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
Other Matches
missile موشک باران کردن
missile موشک
missile گلوله موشک
missile اسلحه پرتاب کردنی
missile پرتابه
cruise missile موشک هدایت شونده کروز
missile crusier رزم ناو موشک انداز
missile destroyer ناوشکن موشک انداز
cruise missile موشک کروز
ballistic missile موشک
ballistic missile پرتابه
antimissile missile موشک ضد موشک
production missile موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
guded missile موشک هدایت شوند
airbreathing missile موشک مکنده هوا
antimissile missile پاد پرتابه
aerodynamic missile موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
aerodynamic missile موشک ایرودینامیکی
guided missile موشک هدایت شونده
ballistic missile موشک بالیستیکی
missile launcher موشک انداز
missile stowage انبارموشک
tactical missile موشک رزمی
tactical missile موشک جنگی
launch a missile موشک پرتاب کردن
surface missile موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
missile man موشک انداز
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
missile master دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
surface-to-air missile سطحموشکهوا
guided missile cruiser زره شکن حامل موشک هدایت شونده
principal types of missile انواععمدهموشک
hard missile base پایگاه مستحکم موشک
surface-to-subsurface missile موشکسطحبهسطح
missile launch rail ریل فراگیرنده موشک
anti-tank missile گلولهموشکضدتانک
anti-ship missile گلولهموشکضدناو
anti-radar missile گلولهموشکضدرادار
anti-aircraft missile گلولهموشکضدهوایی
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
surface to air missile موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
soft missile base سکوی بی حفاظ
guided missile destroyer ناو شکن موشک انداز
air to surface missile موشک هوا به زمین
air to underwater missile موشک هوا به زیر اب
monitor فرانگر
monitor بازدید کار دستگاه
monitor 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor بازبینی کردن نظارت کردن
monitor دیده بانی کردن
monitor بازبین
monitor سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor تولید شده توسط کامپیوتر
monitor واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitor اگاه ساز
monitor برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor فرابین
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor صفحه نمایش
monitor نظارت کردن
monitor انگیزنده گوشیار
monitor پایش [پزشکی ]
monitor مبصر
monitor اگاهی دهنده
monitor یک برنامه کنترلی
monitor صفحه نمایش تصویر
monitor مونیتور نمایشگر
medium range ballistic missile موشک بالستیک میان برد
intermediate range ballistic missile موشک بالستیک میان برد
rocket [missile with thrust propulsion] موشک [پرتابه] [پرتابه با پیشرانش عقب نشینی]
medical monitor دستگاه پایش [پزشکی]
ankle monitor مانیتور مچ پا
monitor screen صفحهنمایشگر
monitor speaker نمایشگرگوینده
monitor wall دیوارهصفحهنمایشگر
output monitor صفحهنمایشگرخارجی
preview monitor نمایشگرصحنههایتکراری
sound monitor صفحه نمایشگر صدا
ankle monitor لباس ردیاب
video monitor مونیتوربصری
monochrome monitor مونیتور تک رنگ
monitor unit واحد مبصر
monitor system سیستم مبصر
monitor routine روال مبصر
monitor roof بام فانوسی
monitor program برنامه مبصر
hardware monitor مبصر سخت افزاری
analog monitor مونیتور انالوگ
frequency monitor دستگاه کنترل فرکانس
digital monitor مونیتور رقمی
color monitor مونیتوررنگی
analog monitor مونیتورقیاسی
monochrome monitor نمایشگر تک رنگ
rgb monitor R
System Monitor امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
video monitor مانیتور تصویری
color monitor صفحه نمایش رنگی
performance monitor برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
multisync monitor صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
multisync monitor مونیتور همزمانی چندگانه
vector/waveform monitor صفحهنمایشدیجیتالی
main preview monitor صفحهدوبارهنمایشگراصلی
composite color monitor مونیتور رنگی مرکب
stereo phase monitor نمایشگرمرحلهاستریو
operating system monitor مبصر سیستم عامل
technical producer monitor صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
multi scan monitor مشابه 6632
red green blue monitor مانیتور قرمز- سبز- ابی
digital video effects monitor صفحهنمایشدیجیتالی
surface to surface missile موشک زمین به زمین
air to air missile موشک هوا به هوا
sea-to-sea missile موشکبقلبهبقل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com