Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
morning line
امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
Other Matches
the next morning
بامدادروز بعد
the next morning
صبح روز بعد
morning
بامداد
around 3 in the morning
تقریبا ساعت ۳ صبح
morning
صبح
morning
پیش از فهر
this morning
امروز بامداد
this morning
امروزصبح
morning twilight
سپیده دم سپیده صبح
morning twilight
فلق صبحگاهی
morning star
ستاره بامدادی
coffee morning
آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
morning star
زهره
morning star
ستاره صبح
morning parade
مراسم صبحگاه
morning orders
دستورات روزانه
morning orders
برنامه روزانه
morning twilight
پگاه
From morning tI'll noon .
ازصبح تا ظهر
morning room
اتاقنورگیر
Good morning
پگاه خجسته باد
Good morning
بامدادان نیکو
morning coat
نیم تنه دامن گرد
morning twilight
فلق
morning coats
نیم تنه دامن گرد
morning watch
پاس صبحگاهی
Early in the morning.
صبح زود
morning glory
اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
good morning
صبح شمابخیر
morning draught
صبوحی
early in the morning
صبح زود
pride of the morning
مه یا باران بامداد
yesterday morning
بامداد دیروز
yesterday morning
دیروز صبح
i was up early this morning
امروزصبح زود بیدار شدم
morning parade
صبحگاه
morning glory
نیلوفر پیچ
morning prayer
نماز بامداد
It wI'll clear up by morning .
تا صبح هواصاف خواهد شد
morning sickness
تهوع بامدادی
morning dress
جامهی رسمی صبحگاهی
Where wI'll you be tomorrow morning?
فردا صبح کجایی ؟
morning call
دیدنی بعداز فهر
Do you get up early
[late]
in the morning ?
آیا شما صبح ها زود
[دیر]
از خواب برمیخیزید؟
She wI'll arrive on friday morning .
جمعه صبح وارد خواهد شد
I've shoveled snow all the morning.
من تمام صبح برف پارو کردم.
Leave it tI'll tomorrow morning .
آنرا بگذارتا فردا صبح
I am leaving early in the morning.
من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
morning call book
دفتر بیداری ناو
I havent had a bit sine morning .
از صبح تاحالایک لقمه دهانم نگذاشتم ( چیزی نخورده ام )
tomorow morning . I wI'll leavew for london.
فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
the morning hour has gold in its mouth
<proverb>
سحرخیز باش تا کامروا باشی
I must make an early morning start.
باید صبح زود راه بیافتم ( حرکت کنم )
I want to depart tomorrow morning
[noon, afternoon]
at ... o'clock.
من می خواهم فردا صبح
[ظهر شب]
ساعت ... حرکت کنم.
line to line voltage
ولتاژ بین دو خط
line by line milling
فرز کردن سطر به سطر
line to line fault
اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault
اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault
تماس خطوط
line to line voltage
ولتاژ زنجیر شده
line by line analysis
تجزیه سطر به سطر
line to line spacing
فاصله سطور
line by line milling
فرز کردن سطری
line out
قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
on line help
کمک مستقیم
in line
همراستا
all along the line
درامتدادهمه خط
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
on the line
هواپیمای اماده پرواز
all along the line
در همه جا
along line
در امتداد خطوط
to come in to line
موافقت کردن
out of line
خارج از خط جبهه
out of line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
along line
در خط
mean line
خط میان
in line
شمشیر در وضع حمله
on line
مستقیم
in line
<idiom>
با محدودیت متداول
out of line
<idiom>
ناصحیح
the line
صف
to come in to line
در صف امدن
below the line
درامد یا هزینه غیر مترقبه
o o line
خط دیدبانی سپاه
down the line
<idiom>
درآینده
old line
دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
old line
محافظه کار
line by line
سطر به سطر
o o line
خط تقسیم دیدبانی
necessary line
خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
down line
بار کردن پایین خطی
down the line
ضربه از کنار زمین
line up
<idiom>
به صف کردن
line up
<idiom>
به درستی میزان کردن
line up
<idiom>
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
on line
متصل
on line
درون خطی
by-line
کار یاشغل اضافی وزائد
line
لاین
line
رشته
line
طرز
line
حدود رویه
line
خط زدن
line
نسب
line
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line
لوله منفردی در سیستم سیالات
line
محصول
line
شعبه
by-line
خط فرعی راه اهن
by-line
خط دوم یافرعی
by line
کار یاشغل اضافی وزائد
by line
خط فرعی راه اهن
by line
خط دوم یافرعی
line
اتصال فیزیکی به ارسال داده
line
جبهه جنگ
line
: خط کشیدن
line
لجام
line
دهنه
line
جاده
line
طناب سیم
line
رسن
line
ریسمان
line
رشته بند
line
ردیف
line
سطر
line
: خط
line
خط انداختن در
line
خط دار کردن
line
بخط کردن
line
سیم
line
در سمت
line
صفی در خط
line
خط صف
line
طناب خط
line
خط
line
پوشاندن
line
استرکردن
line
ترازکردن
line
اراستن
off line
قطع
line up
به ترتیب ایستادن
on line
در خط
Are you still on the line?
خط را قطع نکردی؟
Are you still on the line?
هنوز پشت تلفن هستی؟
off line
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
off line
برون خطی
off line
غیر متصل
line up
ردیف ایستادن تیم
off line
منفصل
line-up
ردیف ایستادن تیم
line-up
به ترتیب ایستادن
line-up
به خط شدن
on line
داخل رده
on line
مورداستعمال
line up
به خط شدن
line of d.
حد فاصل
line of d.
مرز
line out
با خط علامت گذاشتن
overhead line
سیمکشی هوایی
lumber's line
خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
lubber's line
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
out of line coding
کدگذاری برون خطی
penny a line
ارزان نویس بی مایه
mason's line
ریسمان کار
orienting line
خط توجیه
lumber's line
خط سینه ناو
out line font
قلم متغیر
out line font
فونت متغیر
mould line
خط حاصل از تلاقی دو سطح
mach line
موج ضربهای ضعیف
lyman line
خط لیمان
ready line
خط انتظار
profile line
نیمرخ زمین
median line
میانه
marriage line
عقدنامه سند ازدواج
peaked line
خط پاره پاره
peaked line
خط چین
pass a line
رد کردن طناب
marriage line
گواهینامه ازدواج
penny a line
ارزان
marline or line
طناب کوچک دولا
penny a line
پست
overhead line
خط هوایی
message line
خط مخابره
mooring line
طناب مهار مین
outhaul line
برون کش
mooring line
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
led line
خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
pipe line
خط لوله
neutral line
خط بی اثر
new line character
دخشه تعویض سطر
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
no fire line
خط منع اتش
pitch line
مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
no fire line
خط منع اتش توپخانه
possibilities line
خط امکانات
percolation line
خط نفوذ
nonswitched line
خط غیر گزینشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com