Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
English
Persian
multi blade grap
قلاب چند تیغه
Other Matches
take the blade
برخورد شمشیرها
saw blade
تیغه اره
blade
کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
blade
تیغه شمشیر
blade
پره تلمبه تیغ
blade
پره توربین
blade
قسمت برنده لبههای تیغ دار
blade
سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
blade
پره
blade
استخوان پهن
blade
شمشیر
blade
تیغه
blade
هرچیزی شبیه تیغه
blade
پهنای برگ
multi
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
turbine blade
پره توربین
stirring blade
تیغه همزن
propeller blade
تیغه پروانه
razor blade
تیغ
retreating blade
تیغه پس رونده
sight blade
مگسک یا تیغه مگسک
stator blade
تیغه استاتور
straight blade
تیغهمستقیم
large blade
تیغهبزرگ
bent blade
تیغهمنحنی
spoon blade
تیغهقاشقی
four blade beater
همزن چهار تیغه
fixed blade
تیغهثابت
cutting blade
تیغه برش
turbine blade
تیغه توربین
blade lever
سطحبرش
rotor blade
تیغهملخ
blade guard
تیغهلبه
blade dispenser
محلقرارگرفتنتیغ
runner blade
تیغهچرخنده
small blade
تیغکوچک
insulated blade
تیغهعایقپوش
mixing blade
قاشقک مخلوط کننده
ledger blade
تیغه پارچه بری که دریک جاایستاده و پره گردنده دارد
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
blade face
روی تیغه
blade cuff
قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
blade butt
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
blade back
پشت تیغه
trimming blade
تیغه قطع کننده زائده ها
blade angle
زاویه تیغه
banana blade
چوب هاکی
attack on the blade
حمله شمشیرباز به تیغه
action on the blade
تماس با شمشیر حریف
absence of blade
عدم برخورد شمشیرها
shoulder blade
کتف
shoulder blade
استخوان شانه
blade of spade
کف بیل
switch blade
تیغه کلید
blade shank
ساقه تیغه
blade root
ریشه تیغه
blade tip
نوک تیغه
blade tracking
مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
blade station
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
blade twist
تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
circular saw blade
تیغ اره
fan blade
تیغه پروانه
stirring blade
پره همزن
multi stage
چند مرحلهای
multi stage
چند طبقه
multi valued
چند ارز
multi-millionaires
بسیار پولدار
multi user
چند کاربری
multi way switch
کلید چند راهه
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi way switch
کلید تبدیل
multi tasking
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi tasking
اجرای چندین کار
multi-millionaire
بسیار پولدار
multi-millionaires
بسیار ثروتمند
multi disk
مربوط به چندین نوع دیسک
multi pass
چند گذری
multi-storey
چندطبقه
multi meter
سنجه چند کاره
multi mate
مالتی میت
multi-coloured
چندرنگه
multi level
چند سطحی
multi way machine
دستگاه چند راهه
multi contact
چند قطبی
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi address
با چند نشانی
multi platform
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi-millionaire
بسیار ثروتمند
multi channel
چند کاناله
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi ply
چند لا
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi purpose
چند منظوره
blade center of pressure
مرکز فشار تیغه
wiper blade rubber
تیغهپاککنندهبرفپاککن
blade span axis
محور تغییر گام ریشه تیغه
hot shear blade
قیچی گرم
retreating blade stall
واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
blade lift fan
تیغهپروانهصعودی
blade angle of attack
زاویه حمله تیغه
windscreen wiper blade
تیغهبرفپاککن
lower blade guard
حافظتیغهپایینی
blade with two bevelled edges
تیغهبادولبهمایل
blade tilting lock
قفلتیغهواژگون
blade rotation mechanism
چرخشدورانیتیغه
blade locking bolt
توپکقفللبه
blade lifting mechanism
بلندکنندهتیغه
blade lift cylinder
سیلندربالابرندهتیغه
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
upper blade guard
حافظتیغهبالایی
axial compressor blade
تیغهمحورکمپرسور
blade tilting mechanism
عملکردتیغهواژگون
stay vane blade
تیغهثابتتوخالی
blade close stop
محلبرخورددولپهقیچی
multi-chain necklaces
گردن بند چند زنجیره
multi-ply yarn
نخ چند لا
multi-purpose ladder
نردبانچندمنظوره
multi-ply plywood
تختهچندخط
A multi-storey building.
ساختمان چندین طبقه
multi stage production
تولید چند مرحلهای
multi circuit switch
کلید سری
multi segment magnetron
ماگنترون با اند چند تیغهای
multi color recorder
نگارنده چند رنگ
multi scan monitor
مشابه 6632
multi conductor cable
کابل چند رشتهای
multi rate meter
کنتور با چند نرخ مختلف
multi purpose vehicle
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi purpose machine
ماشین چند کاره
multi prupose project
طرح چند منظوره
multi conductor cable
کابل افشان
multi contact plug
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi line spectrum
طیف چند خطی
multi level planning
برنامه ریزی چند سطحی
multi layer coil
سیم پیچی چند لایه
multi jet blowpipe
بوری چند شعله
multi grid tube
لامپ چند شبکه
multi flame burner
اجاق چند شعله
multi span bridge
پل چند دهانه
multi part stationery
کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi speed motor
موتور چند سرعتی
multi window editor
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi variate analysis
تحلیل چند متغیره
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi bus system
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi strand machine
دستگاه چند رشتهای
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi stage scaffolding
داربست چند طبقه
multi stage sampling
نمونه گیری چند مرحلهای
multi chamber klin
کوره چند محفظهای
multi stage press
پرس چند طبقه
multi stage experiment
ازمایش چند مرحلهای
multi stage amplifier
امپلی فایر چند طبقه
multi stage amplifier
تقویت کننده چند طبقه
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
multi electrode valve
لامپ چند قطبی
principal types of carving blade
انواعتیغهحکاکیاصلی
knife-blade cartridge fuse
فیوزفشنگیتیغهدار
double-edged razor blade
لبهژیلتدوتیغه
multi span deap beam
تیر تیغه چند دهانه
multi spindle drilling machine
ماشین مته با چند هرزگرد
multi strike printer ribbon
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi-storey car park
پارکینگ چند طبقه
multi-storey car park
پارکینگ طبقاتی
perveance of a multi electrode valve(tub
پروه انس لامپ چند قطبی
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
یونیماک
[حمل و نقل]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com