Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
multi speed motor
موتور چند سرعتی
Other Matches
three speed motor
موتور سه سرعته
motor speed
سرعت موتور
constant speed motor
موتور با سرعت ثابت
adjustable speed motor
موتور با دور متغیر
variable speed d.c. motor
موتور جریان دائم با سرعت متغیر
variable speed motor
مولد با دور متغیر
multi-
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi valued
چند ارز
multi pass
چند گذری
multi tasking
اجرای چندین کار
multi platform
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi tasking
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi stage
چند طبقه
multi stage
چند مرحلهای
multi ply
چند لا
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi way switch
کلید تبدیل
multi purpose
چند منظوره
multi user
چند کاربری
multi way switch
کلید چند راهه
multi meter
سنجه چند کاره
multi mate
مالتی میت
multi way machine
دستگاه چند راهه
multi address
با چند نشانی
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi-storey
چندطبقه
multi channel
چند کاناله
multi-coloured
چندرنگه
multi contact
چند قطبی
multi-millionaires
بسیار ثروتمند
multi-millionaire
بسیار پولدار
multi-millionaires
بسیار پولدار
multi disk
مربوط به چندین نوع دیسک
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi level
چند سطحی
multi-millionaire
بسیار ثروتمند
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi strand machine
دستگاه چند رشتهای
multi-ply yarn
نخ چند لا
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
multi-chain necklaces
گردن بند چند زنجیره
A multi-storey building.
ساختمان چندین طبقه
multi variate analysis
تحلیل چند متغیره
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi-purpose ladder
نردبانچندمنظوره
multi-ply plywood
تختهچندخط
multi window editor
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi blade grap
قلاب چند تیغه
multi part stationery
کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi line spectrum
طیف چند خطی
multi jet blowpipe
بوری چند شعله
multi level planning
برنامه ریزی چند سطحی
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
multi layer coil
سیم پیچی چند لایه
multi grid tube
لامپ چند شبکه
multi flame burner
اجاق چند شعله
multi electrode valve
لامپ چند قطبی
multi contact plug
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi conductor cable
کابل چند رشتهای
multi color recorder
نگارنده چند رنگ
multi circuit switch
کلید سری
multi chamber klin
کوره چند محفظهای
multi bus system
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi prupose project
طرح چند منظوره
multi purpose machine
ماشین چند کاره
multi conductor cable
کابل افشان
multi stage amplifier
تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier
امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment
ازمایش چند مرحلهای
multi stage press
پرس چند طبقه
multi stage production
تولید چند مرحلهای
multi span bridge
پل چند دهانه
multi segment magnetron
ماگنترون با اند چند تیغهای
multi stage sampling
نمونه گیری چند مرحلهای
multi scan monitor
مشابه 6632
multi rate meter
کنتور با چند نرخ مختلف
multi stage scaffolding
داربست چند طبقه
multi purpose vehicle
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi-storey car park
پارکینگ چند طبقه
multi strike printer ribbon
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi spindle drilling machine
ماشین مته با چند هرزگرد
multi span deap beam
تیر تیغه چند دهانه
multi-storey car park
پارکینگ طبقاتی
perveance of a multi electrode valve(tub
پروه انس لامپ چند قطبی
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
یونیماک
[حمل و نقل]
speed up
تسریع
speed
تندی
with all speed
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
with all speed
منتهای سرعت
mean speed
سرعت متوسط
speed a way
نوعی بازی شبیه هاکی
speed
سرعت
speed
مقدار سرعت
[فیزیک]
speed
شتاب
speed
مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed
عده دور
speed
اندازه سرعت
speed
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speed
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed
مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speed
سرعت حرکت
speed
کامیاب بودن
speed
حالت شانس خوب داشتن
speed
وضع
speed
درجه تندی
speed
میزان شتاب
speed
شتاب کامیابی
speed
عجله
speed
شتاب حرکت
speed
باسرعت راندن
speed
اسکالار سرعت
[فیزیک]
speed
تسریع کردن
speed
سریع کارکردن
motor-
اتومبیل حرکت دهنده
motor-
محرک
motor-
منبع نیروی مکانیکی
motor-
ماشین
motor-
موتور
motor
منبع نیروی مکانیکی
motor
رانشگر
motor-
اتومبیل راندن
motor-
رانشگر
motor-
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor-
حرکتی
motor
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
d.c c. motor
موتور جریان مستقیم
d.c c. motor
موتورجریان دائم
d.c. motor
موتور جریان مستقیم
d.c. motor
موتورجریان دائم موتور C.D
motor
موتور
motor
ماشین
motor
حرکتی
motor
محرک
motor
اتومبیل حرکت دهنده
motor
اتومبیل راندن
no load speed
سرعت بی باری
alacrity
[speed]
چالاکی
output speed
سرعت خروجی
on load speed
سرعت بار
operating speed
سرعت عملیاتی
operating speed
سرعت عملکرد کار
optimum speed
سرعت مطلوب
optimum speed
کندی بهینه
speed of action
چالاکی
alacrity
[speed]
زرنگی
[چابکی]
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
film speed
ضبطشتاب
speed of action
سرعت حرکت
alacrity
[speed]
سرعت حرکت
speed of action
درجه تندی
alacrity
[speed]
درجه تندی
speed of action
سرعت انتقال
alacrity
[speed]
سرعت انتقال
speed of action
زرنگی
[چابکی]
overload speed
سرعت بار زیاد
vertical speed
سرعت صعود
vertical speed
سرعت قائم
wave speed
سرعت موج
wind speed
سرعت باد
speed of rotation
گردش بر دقیقه
rotational speed
گردش بر دقیقه
with lightning speed
مانند برق به تندی برق بسرعت برق
speed of rotation
چرخش بر دقیقه
alacrity
[speed]
تندی
alacrity
[speed]
فرزی
sustained speed
سرعت دائمی
synchronous speed
سرعت همزمان
tip speed
سرعت نوک
top speed
سرعت نهایی
turnings speed
سرعت تراشکاری
speed of action
تندی
rotational speed
چرخش بر دقیقه
speed levels
سطح های سرعت
speed stage
مرحله سرعت
speed level
مرحله سرعت
sliding speed
سرعت لغزشی
speed level
سطح سرعت
speed stage
سطح سرعت
REDUCE SPEED NOW
از صورت خود بکاهید
speed stages
سطح های سرعت
speed of rotation
دور بر دقیقه
rotational speed
دور بر دقیقه
speed controller
کنترلکنندهسرعت
speed selector
انتخابگرسرعت
speed skate
اسکیتسرعتی
pick up speed
<idiom>
افزایش سرعت
speed of action
فرزی
speed tests
ازمونهای سرعت
speed stability
پایداری سرعت
reverse speed
سرعت معکوس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com