Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
natural rock asphalt	سنگ قیر
Other Matches
natural asphalt	اسفالت طبیعی
natural asphalt	قیر طبیعی
asphalt still	آسفالتاکو
asphalt	اسفالت کردن
asphalt	زفت معدنی
asphalt	قیرمعدنی
asphalt	اسفالت
asphalt	قیر خیابان
asphalt [e]	آسفالت
rolled asphalt	بتن قیری یا بتن اسفالتی اسفالت غلطک خورده
roofing asphalt	اسفالت سقف
sand asphalt	ماسه اغشته گرم یا سرد
sheet asphalt	اسفالت ریخته
compressed asphalt	اسفالت
asphalt work	کار اسفالتی
asphalt tile	خشت قیری
asphalt revetment	پوشش اسفالتی
asphalt coating	اندود قیری
asphalt cold	اسفالت سرد
asphalt finisher	پرداخت کننده اسفالت
asphalt lining	روکش اسفالت
asphalt mastic	ماستیک قیری
asphalt paving	جاده سازی
asphalt power	پودر اسفالت
asphalt membrance	اندود قیری برای عایقکاری
compressed asphalt	اسفالت کوبیده شده
compressed asphalt	اسفالت نورد شده
asphalt power	گرد اسفالت
oxidized asphalt	اسفالت اکسیده
melted asphalt	اسفالت ماستیک
refined asphalt	قیر تصفیه شده
refined asphalt	قیر پالاییده
mastic asphalt	اسفالت قیری
mastic asphalt	ماستیک قیر
insulating asphalt	اسفالت عایق بندی
melted asphalt	اسفالت ریختگی
gravel asphalt	اسفالت شنی
roofing asphalt	اسفالت بام
emulsified asphalt	اسفالت امولسیون شده
asphalt shingle	آسفالتتختهکوبی
asphalt coated chips	روکش اسفالت روی سنگریزه ها
asphalt coated pasteboard	مقوای قیر اندود
mastic asphalt floor	کف اسفالت قیری
trinidad lake asphalt	قیر دریاچه ترینیداد
fine cold asphalt	اسفالت سرد و نرم
hot mix asphalt lining	روکش اسفالتی گرم
rock	خاره
rock	جنبیدن
rock-like	صخرهمانند
the rock	جبل الطارق
rock	تکان دادن
rock	جنباندن
rock	حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock	تکان نوسانی دادن
rock	جنباندن نوسان کردن
rock	سنگ
rock	تخته سنگ یا صخره
rock	سنگ خاره صخره
rock	جنبش
rock	تکان
rock	صخره
rock pool	استخرکوچک
rock music	موسیقیRock
rock candy	نبات
rock step	پایهصخرهای
rock basin	حوضهرودصخراهای
impervious rock	تختهسنگغیرقابلنفوذ
rock candy	تبرزد
rock crystal	سنگ بلور
rock dove	کبوتر کوهی
rock drill	مته سنگ شکن
rock-climber	صخرهنورد
rock brake	بسفایج معمولی
to stumble against a rock	گیرکردن به سنگ یاخوردن به سنگ
phosphate rock	سنگ فسفات
rock-hard	بینهایتسخت
rock facing	سنگریز حفافتی
rock bound	خاره بست
rock bound	سنگ بست
rock bound	محاط بصخره
rock bound	دیریاب
rock bound	دشوار
rock-climbing	صخرهنوردی
rock dyke	سنگریز
volcanic rock	سنگ خروجی
vitreous rock	سنگ شیشه نما
rock pigeon	کبوتر کوهی
rock pitons	انواع میخهای سنگ نوردی
rock scorpion	کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
rock sucker	مارماهی دریایی
rock toe	سنگچین پایاب
rock wool	پشم کوهی
rock work	خاره یا صخره مصنوعی
rock work	کوه مصنوعی
rock wash	پوشش سنگی
rock oil	نفت
rock hewn	از کوه کنده شده
rock goat	مرال
under szturated rock	سنگ زیر اشباع
rock fill	سنگریز
rock erosion	از بین رفتن سنگ در اثرخراش
rock fever	حصبه جبل الطارق
to rock to sleep	خواب کردن
rock flour	سنگارد
rock flour	ارده سنگ
rock goat	بزکوهی
to rock to sleep	جنباندن
rock work	دیوار کوه نما
rock-bottom	کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
cap rock	پوش سنگ
broken rock	صخره
bituminous rock	سنگ قیری
rock the boat <idiom>	واژگون کردن
bed rock	سنگ مادر
bed rock	سنگ کف
almond rock	گزبادامی
rock gardens	باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock garden	باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock salt	نمک سنگی
as steady as a rock <idiom>	مثل کوه [استوار و ثابت]
rock bottom	کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
to rock the boat <idiom>	گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
rock and roll	رقص بحنبان وبچرخان
rock and roll	رقص راک اندرول
rock'n'roll	رقص بحنبان وبچرخان
rock'n'roll	رقص راک اندرول
crystalline rock	سنگ بلوری
detrital rock	سنگ اواری
rock cork	پنبه کوهی
igneous rock	سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
igneous rock	سنگ خروجی
igneous rock	سنگ اذرین
rock flint	سنگ اتشزنه سیاه
layer of rock	لایه سنگی
layer of rock	طبقه سنگی
It is as hard as rock.	مثل سنگ سفت است
To stand like rock .	مانند کوه ایستادن
As firm as a rock .	به محکمی آهن ( سنگ )
hand placed rock	سنگفرش فکافته
eruptive rock	سنگ بیرون ریخته
fall of rock	ریزش سنگ
eruptive rock	سنگ خروجی
mantle rock	سنگپوش
rock rubble	ریزش سنگ
natural	احمق
natural	مسلم استعداد ذاتی
natural	بدیهی
natural	جبلی
natural	ذاتی فطری
natural	نهادی
natural right	حق طبیعی
natural	سرشتی
natural	فطری
natural	قهری
natural	ذاتی
natural	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
natural	دیوانه عادی
natural	طبیعی
natural	زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
natural	حرکت در عنوان
to make the party rock	جشن را گرم کردن
zone of rock flowage	منطقه سنگهای روان
zone of rock fracture	ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
rock-bottom price	کمترین قیمت
rock fill dam	سد سنگی
to hit rock bottom	از نظر روحی خرد شدن
sluiced rock fill	سنگریز ابپاشی شده با فشار
rock fill dam	سد سنگریز
bed rock ledge	لایه سنگی کف بستر
natural guardian	ولی قهری
natural endowment	موهبت طبیعی
natural economy	اقتصاد غیرپولی
natural economy	اقتصاد طبیعی
natural easement	حق ارتفاق طبیعی
natural childbirth	زایمان طبیعی
natural disaster	حوادث طبیعی بد
natural disaster	بلایای طبیعی
natural habitat	بوم طبیعی
natural sponge	اسفنجطبیعی
natural competition	رقابت طبیعی
natural endowments	موهبت طبیعی
natural endowments	بخششهای طبیعت
natural english	گردش فرفرهای گوی بیلیارددر همان سمت اصلی پس ازبرخورد با گوی دیگر
natural group	گروه طبیعی
natural ground	زمین طبیعی
natural frequency	فرکانس طبیعی
natural frequency	بسامد طبیعی
natural foundation	پی طبیعی
natural form	وضع بدن هنگام تیراندازی
natural excitation	تحریک طبیعی
natural erosion	فرسایش طبیعی
natural erosion	فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
natural erosion	فرسایش نابهنجار
natural child	طفل حرامزاده
natural child	بچه نامشروع
natural capacity	فرفیت طبیعی
natural color	رنگ طبیعی
natural color	رنگ ذاتی جسم
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
natural fiber	الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com