Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
naval support
پشتیبانی دریایی
naval support
یکان پشتیبانی کننده دریایی
Other Matches
naval
وابسته به کشتی
naval
وابسته به نیروی دریایی
naval
افسرنیروی دریایی
naval
دریایی
naval
نیروی دریایی
naval pipe
مجرای زنجیر
naval port
بندر دریایی
naval stores
ذخایر و اماد دریایی
naval stores
کالای دریایی
naval activity
یکان دریایی
naval vessel
ناو
naval war
جنگ دریایی
naval war
جنگ با کشتی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
naval forces
نیروی دریایی
Naval blockade .
محاصره دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
naval aircraft
هواپیمای ناوپایه
naval campaign
جنگ دریایی
naval campaign
نبرد دریایی
naval conscript
ناوی وفیفه
naval district
ناحیه دریایی
naval district
ناحیه عملیات دریایی
naval establishment
تاسیسات دریایی
naval establishment
قسمت دریایی
naval forces
نیروهای دریایی
naval station
پایگاه دریایی
naval base
پایگاه دریایی
naval architect
ارشیتکت کشتی ساز
naval attache
وابسته نیروی دریایی
naval auxiliary
پایگاه لجستیکی دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
naval aviation
هوا دریا
naval attache
وابسته دریایی
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
naval appropriation bill
بودجه نیروی دریایی
evening naval twilight
غروب دریایی
air and naval gunfire
اتش توپخانه دریایی و هوایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
armed naval vessel
ناو جنگی
chief of naval operations
فرمانده عملیات دریایی
evening naval twilight
شفق دریایی
deputy chief of naval operation
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
support r
حامی
support r
پشتیبان
support
پشتیبان
support r
نگهدار
l support
نگهداشتن بصورت زاویه
self support
اتکاء بخود تکفل مخارج خود
self support
حمایت از خود
right of support
حرمت ملک
in support of
در پشتیبانی
in support of
در پشتیبانی از
self support
استقلال مالی
support
تکیه گاه
support
پایه
support
تکیه بدن ژیمناست روی دستها
support
تکفل کردن
support
حق مالکیت
support
حمایت یاتقویت کردن تحمل کردن اثبات کردن
support
تایید کردن نگهداری
support
تقویت
support
تکیه گاه پایه
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
support
کمک کردن یا کمک به اجرا
support
پشتیبانی
Thank you for your support
با تشکر برای حمایت شما.
Thank you for your support
با تشکر برای پشتیبانی شما.
support
مقر
support
حمایت کردن
support
تایید کردن
support
تحمل کردن
support
متکفل بودن
support
نگاهداری
support
تقویت تایید
support
کمک
support
پشتیبان زیر برد زیر بری
support
پشتیبانی کردن
support
پشتیبانی کردن تایید کردن پایه
support
نگهداری کردن
support
نگهدارنده
support
تکیه گاه تصدیق کردن
support
پشتگرمی
support
حمایت
tactical support
پشتیبانی رزمی
swan support
بالانس قو
support roller
رینگ وطوقه دوار
support roller
تکیه گاه
paper support
ورقه
support roller
بلبرینگ
support resistance
واکنش یا مقاومت تکیه گاه
rackboard support
پشتیبانمکانبر
sphere support
حافظگوی
support bracket
قلابمحافظ
support leg
پایهکمکی
support programs
برنامههای پشتیبانی
technical support
پشتیبانی فنی
price support
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
to give support to
نگاهداری کردن
forearm support
شونهگیر
flex support
حافظسیمروکشدار
net support
پشتیبانتور
filament support
محافظافروز
paper support
پشتیبان
card support
حافظورق
basket support
پشتیبانسبد
barrier support
نگهدارندهمانع
adjustable support
پایه متحرک
to give support to
تاب اوردن
to give support to
تحمل کردن
to give support to
نگاه داشتن
support program
برنامه پشتیبانی
support price
قیمت حمایتی
support pression
فشار تکیه گاه
income support
پولیکهافرادکمدرآمدازدولتمیگیرند
to demonstrate in support of something
بطرفداری از چیزی تظاهرات کردن
service support
پشتیبانی خدمات
simple support
تکیه گاه ساده
solid support
تکیه گاه جامد
supply support
پشتیبانی تدارکات
supply support
پشتیبانی اماد
support a family
متکفل مخارج خانوادهای بودن
support bearing
تکیه گاه
support brigade
تیپ پشتیبانی
support clamp
تیر یک طرف گیردار
support structure
ساختارپشتیانیکننده
restraining support
تکیه گاه گیردار
reaction of support
عکس العمل تکیه گاه
support point
نقطه امن
support movement
تغییر مکان تکیه گاه
support library
کتابخانه پشتیبان
point of support
نقطه اتکا
support command
یکان پشتیبانی
support conditions
شرایط تکیه گاهی
point of support
تکیه گاه
support command
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
price support
حمایت قیمتی
price support
قیمت حمایت شده از طرف دولت
price support
تایید قیمت
price support
حمایت قیمت
support command
فرماندهی پشتیبانی
combat support
پشتیبانی رزمی
ankle support
مچ بند
elastic support
تکیه گاه ارتجاعی
electrode support
پایه الکترد
emotional support
حمایت عاطفی
fire support
پشتیبانی اتش
air support
پشتیبانی هوایی
afloat support
لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
direct support
پشتیبانی مستقیم کردن
direct support
کمک مستقیم
cable support
بست کابل
bearing support
تکیه گاه متحمل بار
close support
پشتیبانی نزدیک
cross support
نگهداشتن بدن بحالت صلیب
area support
پشتیبانی منطقه
arbor support
یاطاقان بیرونی
antisubmarine support
پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
direct support
تکیه گاه بی واسطه
direct support
پشتیبانی مستقیم
afloat support
پشتیبانی
fixed support
تکیه گاه گیردار
fixed support
بردگاه گیردار
indirect support
تکیه گاه بی واسطه
intraservice support
پشتیبانیهای قسمتها ازهمدیگر
lateral support
تکیه گاه جانبی
lateral support
تکیه گاه کناری
logistic support
پشتیبانی لجستیکی
logistic support
پشتیبانی تدارکاتی
maintenance support
پشتیبانی نگهداری
maintenance support
پشتیبانی تعمیراتی
movable support
تکیه گاه متحرک
movable support
تکیه گاه قابل انتقال
hinged support
تکیه گاه مفصلی
general support
ماموریت عمل کلی
free support
تکیه گاه ازاد
general support
یکان پشتیبانی عمومی
general support
پشتیبانی عمومی
afloat support
پشتیبانی لجستیکی در روی آب
lower support screw
پیچحافظپایینی
life support system
سیستممحافظزندگی
air distant support
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
agricultural support policy
سیاست حمایت از کشاورزی
support
[nourish, feed]
خوراک دادن
emergency support vessel
کشتیپشتیبانیفوری
elastic support bandage
باندارتجاعی
close air support
پشتیبانی هوایی نزدیک
aerial fire support
پشتیبانی اتش هوایی
augmentation support set
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
area support command
فرماندهی پشتیبانی منطقه
support
[nourish, feed]
غذا دادن
airmobile support party
گروه پشتیبانی از عملیات هوارو
support leg crank
محورپایهکمکی
tripod tail support
حافظسهپایه
upper support screw
پیچحافظبالایی
life-support machine
ماشینمخصوصافرادعلیلوضعیف
life-support system
وسیلهکمکیزندگی
support
[nourish, feed]
تغذیه کردن
beach support area
منطقه پشتیبانی ساحلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com