English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (8 milliseconds)
English Persian
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
Other Matches
navigation ناوبری
navigation دگمه ها و واسط کاربر
navigation چند رسانهای با کلمات کلیدی
navigation کشتیرانی
navigation ملاحی
navigation دریانوردی
navigation هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
coastal navigation coasting
navigation light چراغهای ناوبری
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
inertial navigation ناوبری لختی
navigation head بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
celestial navigation ناوبری بااستفاده از صور فلکی
celestial navigation ناوبری نجومی
aids to navigation کمکهای ناوبری
bathymetric navigation ناوبری ژرفایافتی
aerial navigation ناوبری هوایی
aerial navigation هوا نوردی
aids to navigation وسایل کمک ناوبری
satellite navigation ناوبری ماهوارهای
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
electronic navigation هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
pseudopursuit navigation ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
pursuit navigation ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
radio navigation ناوبری رادیویی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
inertial navigation system سیستم ناوبری ماندی
water supply to navigation تامین اب کانال کشتیرانی
stellar inertial navigation ناوبری لختی ستارهای
hyperbolic navigation system روش ناوبری هذلولی
tactical air navigation سیستم تاکان
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
air navigation device دستگاههدایتهوایی
TV mode رویتلوزیون
pi mode روش پی
a la mode متداول
a la mode مد روز
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
mode اسلوب
mode رسم
mode روش
mode وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
mode روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode طرز
mode سبک
mode طرز طریقه
mode مد
mode وجه
mode نما
mode شیوه
mode وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode یات مربوطه را وارد میکند
mode باب
mode فرمان ODE
mode روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode حالت کامپیوتر برای دریافت داده
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode of production شیوه تولید
mode of vibration شیوه ارتعاش
overtype mode تایپ رویهم
parataxic mode شیوه ادراکی خود- محوری
mode of transport روش حمل
mode of progression چکونگی یا طرزپیشرفت
mode of production طرز تولید
overtype mode حالت تایپ روی مطلب
mode of transport نوع حمل و نقل
noisy mode باب پرخش
multiplex mode وضعیت تسهیم
move mode باب حرکت
mode of production وجه تولید
multiplex mode حالت تسهیم
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
vibrational mode شیوه ارتعاش
privileged mode وجه ممتاز
track mode روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
typeover mode حالت تایپ روی مطلب
wheel mode ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
whirling mode نوسان شفت
exposure mode دکمهتغیرفیلم
mode selector انتخابگرحالت
mode selectors انتخابگرحالت
tuning mode حالتصدا
VCR mode مدVCR
track mode روش تعقیب هدف
theoretical mode نمای نظری
privileged mode حالت ممتاز
protected mode حالت محفوظ
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
reactive mode حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
real mode حالت واقعی
safe mode حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
simplex mode باب سادک
slave mode حالت پیرو یا برده
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
mode of execution روش انجام کاری
access mode باب دستیابی
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
command mode حالت فرماندهی
command mode وضعیت دستوری
control mode باب کنترل
conversational mode باب محاورهای
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
conversational mode مد محاورهای
coupled mode روش کنترل خودکار
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
draft mode چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
edit mode مد ویرایش
chararcter mode حالت دخشهای
byte mode وجه بایت حالت بایت
byte mode وضعیت بایت
addressing mode وضعیت ادرس دهی
addressing mode باب نشان دهی
answer mode حالت جواب
answer mode حالت پاسخ
batch mode باب دستهای
browse mode حالت بررسی عمومی
browse mode حالت ویرایش کامل
burst mode حالت پیوسته
burst mode وجه پشت سرهم
burst mode وضعیت پشت سرهم
calculator mode مد ماشین حساب
calculator mode وجه حسابگر
edit mode حالت ویرایش وضعیت ویرایش
forward mode افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
glide mode روش پرواز ازاد
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
insert mode حالت درج
local mode باب محلی
localizer mode روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
locate mode باب مکان یابی
master mode وضعیت اصلی
master mode حالت راهبر
mode of execution طرز اجرا
mathematical mode مدل ریاضی
mode interval فاصله نما
mode indicator نشانگر حالت
mixed mode باب امیخته
input mode وضعیت ورودی
input mode حالت ورودی
governing mode روش کنترل
governing mode روش کنترل خودکار
graphics mode حالت نگاره سازی
iconic mode شیوه تصویرسازی حسی
glide mode روش پرواز با مسیر باد
immediate mode commands فرامین مد صریح
conversational mode حالت محاورهای
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
all points addressable mode حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
mode of operation [Technology] کارکرد
mode of operation [Technology] عاملیت
automatic mode switching راه گزینی حالت خودکار
Sun mode position طریقهموقعیتخورشید
multiple exposure mode چندحالته
data entry mode حالت ثبت داده ها
current mode logic منطق جریانی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
page mode ram حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
they schemed a mode of escape راه گریزی اندیشیدند
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
copy output mode روکشخروجیکپی
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
focus mode selector انتخابگرکانون
manual/automatic mode سبکدستی
manual/automatic mode اتوماتیک
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
Attitude of mind . Mode of thought . طرز فکر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com