Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
network architecture
معماری شبکه
Search result with all words
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
systems network architecture
معماری شبکه سیستم ها
Other Matches
architecture
معماری
architecture
سبک معماری مهرازی
architecture
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
architecture
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
architecture
حافظه و وسایل ورودی / خروجی
architecture
ساختار
architecture
هنر معماری
egyptian architecture
معماری مصری
Babylonian architecture
معماری بابلی
computer architecture
معماری کامپیوتر
carboard architecture
[مدل طراحی با سطحی صاف]
Community architecture
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
Conceptual architecture
معماری ادراکی
contextual architecture
معماری بافت گرایی
Coptic architecture
معماری مسیحیان مصر
Cretan architecture
معماری کرتی
Dravidian architecture
[معماری مرسوم در قسمت شبه قاره هند]
chinese architecture
معماری چینی
interior architecture
معماری داخلی
landscape architecture
معماری ارایش زمین
landscape architecture
معماری طبیعت
defensive architecture
معماری نظامی
display architecture
معماری نمایشی
action architecture
[معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
Analogical architecture
[معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
Assyrian architecture
معماری آشوری
environment architecture
معماری محیط
environment architecture
معماری محوطه
Aztec architecture
معماری آزتکی
[مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
style of architecture
سبک معماری
open architecture
معماری باز
monumental architecture
معماری با عظمت
earth architecture
معماری خشتی
landscape architecture
معماری محوطه سازی
Experimental architecture
معماری تجربی
Fantastic architecture
معماری غیر عادی
figurative architecture
معماری مشجر
Georgian architecture
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Greek architecture
معماری یونانی
Green architecture
معماری سبز
Green architecture
[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
Industrial Architecture
معماری خانه های صنعتی
interion architecture
معماری داخلی
Islamic architecture
معماری اسلامی
Jacobean architecture
سبک جاکوبی
Jesuit architecture
معماری مجزایی
Kinetic architecture
معماری جنبشی
Estruscan architecture
معماری اتروسکی
Hard architecture
[ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
Ethiopian architecture
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
Ersatz architecture
[معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
byzantine architecture
سبک معماری بیزانسی
ecological architecture
معماری بوم شناختی
buddhist architecture
سبک معماری بودائی
baroque architecture
سبک معماری باروک
Egyptian architecture
معماری مصری
electrographic architecture
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
Elizabethan architecture
معماری دوره ملکه الیزابت
[انگلستان]
achaemenid architecture
معماری هخامنشی
architecture proper
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
earth-work architecture
معماری خشتی
Early Christian architecture
سبک معماری دوران مسیحیت
late-Modern architecture
[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
Micro Channel Architecture
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
Micro Channel Architecture
- بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
Industry Standard Architecture
استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
systems application architecture
معماری کاربردی سیستم ها
CD ROM Extended Architecture
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
anglo-saxon architecture
[معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
extended industry standard architecture
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
y network
شبکه ستاره
sub network
شبکه فرعی
network
شبکه
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network
شبکه سیم کشی
network
اتصال
network
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network
نمودار
network
شبکه توری
network
شبکه ارتباطی
network
وابسته به شبکه
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
distribution network
شبکه پخش
telecommunication network
پبکه ارتباطات
telecommunication network
شبکه مخابرات
telephone network
شبکه تلفن
closed network
شبکه بسته
ladder network
شبکه نردبانی
synchronous network
شبکه همزمان
switching network
شبکه راه گزینی
feedback network
شبکه فیدبک
research network
شبکه پژوهشی
ring network
شبکه حلقوی
ring network
شبکه حلقهای
filter network
شبکه ی صافی
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
sorting network
شبکه مرتب کردن داده ها
star network
شبکه ستارهای
campus network
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
communication network
شبکه ارتباط
tree network
شبکه درختی
company network
شبکه شرکت
despotic network
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
network communication
ارتباطشبکهای
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
cooperative network
شبکه همیاری
distributed network
شبکه توزیع شده
company network
شبکه همکار
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
democratic network
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
two terminal network
شبکه دو قطبی
value added network
ارزش اضافی شبکه
communication network
شبکه مخابراتی
distributed network
شبکه توزیعی
communication network
شبکه ارتباطی
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
regional network
شبکه منطقهای
isochronous network
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
network analyser
شبکه کاو
network analyser
تحلیل کننده شبکه
network analysis
تحلیل شبکه
network circuit
مدار شبکه
network circuit
اتصال شبکه
network computer
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
network of pipes
شبکه لوله کشی
network chart
نمودار شبکه
network administrator
سرپرست شبکه
multistar network
شبکه چند ستارهای
hierarchical network
شبکه سلسله مراتبی
lattice network
شبکه توری منظم
multisystem network
شبکه چند سیستمی
logic network
شبکه منطقی
computer network
شبکه کامپیوتری
heterogeneous network
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
network server
خدمتگزار شبکه
network stracture
ساختار شبکه
public network
شبکه عمومی
local network
شبکه محلی
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
four terminal network
شبکه چهار قطبی
novell network
شبکه نوول
neural network
شبکه عصبی
radar network
شبکه ی رادار
neural network
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
network theory
نظریه شبکه
network structure
ساختار شبکهای
network version
نسخه شبکه
network topology
جانمایی شبکه
network topology
چگونگی استقرار شبکه
network topology
توپولوژی شبکه
back end network
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
automatic voice network
شبکه صوتی خودکار
automatic digital network
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
automatic digital network
شبکه عددی کامپیوتری
client server network
شبکه خدمتگزار- مشتری
low voltage network
شبکه ی فشار ضعیف
centralized network configuration
ساختار شبکهای متمرکز
wide area network
شبکه گسترده
decentralized computer network
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
private broadcasting network
شبکهپیشبینیخصوصی
network operating system
سیستم عامل شبکه
network interface card
کارت میانجی شبکه
frequency dividing network
اتصال مقسم فرکانس
multiple access network
شبکه با دسترسی چندگانه
frequency dividing network
شبکه تقسیم فرکانس
metropolitan area network
شبکه گسترده در مسافت محدود.
long haul network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
local area network
شبکه ناحیه محلی
local area network
شبکه کوتاه پوشش
local area network
شبکه محلی
local area network
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
high voltage network
شبکه ی فشار قوی
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
passive four terminal network
شبکه چهار قطبی بی اثر
wide area network
شبکه بلند پوشش
national broadcasting network
شبکهجهانیپخشبرنامه
distribution by cable network
پخشبوسیلهسیستمکابلی
Xerox Network System
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
wide area network
شبکه راه دور
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
token ring network
شبکه نشانه حلقهای
token bus network
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
three phase supply network
شبکه سه فاز
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
homogeneous computer network
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
star network topology
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
european academic research network
شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
power fed into the distribution network
سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
peer to peer network
شبکه همتا
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com