Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 188 (9 milliseconds)
English
Persian
night interception
رهگیری شبانه
night interception
کمین شبانه
night interception
استراق سمع شبانه
Other Matches
interception
جلوگیری
interception
قطع کردن
interception
رهگیری هوایی جلوگیری از ورودهواپیماهای دشمن استراق سمع
interception
جداسازی
interception
حائل شدن
controlled interception
رهگیری کنترل شده
air interception
عمل رهگیری هوایی رهگیری کردن
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
collision course interception
تقاطع مسیر رهگیری باهواپیمای دشمن مسیربرخورد هواپیمای رهگیر بادشمن
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
last night
دیشب
d. and night
شب و روز
first night
شب اول
d. and night
شبانه روز
first night
شب افتتاح
To take a night off .
یک شب از کار مرخصی گرفتن
he went by night
شبانه رفت
first night
گشایش شب
last night
شب گذشته
his almost night
تقریباشب است
his almost night
نزدیک شب است
the night before last
پریشب
to night
امشب
at night
در شب
night
تاریکی
night
غروب
night
شب هنگام برنامه شبانه
night
شب
all night
در تمام شب
all night
همه شب
at night
شب هنگام
night order
دستورات شبانه
night soil
کثافات مبال
night watch
پاسبان شب گزمه
night shirt
پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
night watch
پاس شب
the deep of night
دل شب
night season
هنگام شب
night robe
لباس خواب
night raven
مرغ شب خوان
night raven
مرغ حق
queen of night
سیم نقره
queen of night
زن شکارکن
night piece
دورنمای شب
night partol
عسس
queen of night
نام الهه ماه وشکار
night walker
یکجورکرم بزرگ
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
night stick
باتون
night stick
چوب باتون
night soil
برازی مستراح
night table
پاتختی
night tide
هنگام شب
night tide
جزرو مدشبانه
night vase
فرف ادار
night vase
قاروره
night season
شب هنگام
night vase
شاشدان
night suit
جامه خواب
night vision
دید شب
night vision
دید در شب
night vision
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
night walker
فاشق شبگرد
night soil
سواد
the night is yet young
تازه سرشب است
the third watch of the night
پاس سوم شب
On Sunday night.
شب یکشنبه
Can you stay over night?
می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
Where do you want to go this time of night ?
این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
I went hungry last night .
دیشب گرسنه ماندم
Could you put us up for the night ?
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
day and night
<idiom>
شب وروز پشت سرهم
fly-by-night
<idiom>
نامطمئن (کار،شفل)
What is the price per night?
قیمت برای یک شب چقدر است؟
I was up all night in my bed.
من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
accommodation for the night
خوابگاه برای یک شب
night migrant
شب کوچنده
[پرنده شناسی]
He vanished into the night.
در سیاهی شب نا پدید گشت
Good night.
شب بخیر
we made a night of it
چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
what a night we made of it
چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
one-night stand
نمایش یک شبه
one-night stand
برنامهی یک باره
night shift
شیفتشب شبکار
one-night stand
تک برنامه
one-night stand
رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stands
نمایش یک شبه
one-night stands
برنامهی یک باره
one-night stands
تک برنامه
one-night stands
رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
bonfire night
شبپنجمنوامبرکهدرآنجشنوآتشبازیبرپامیکنند
night porter
پذیرششبهتل
opening night
شباولیناجراییکقطعههنری
stag night
مهمانیمردانهکهفردایروزعروسیبرگزارمیشود
I had a dream last night.
دیشب خواب دیدم
Good night
شامگاهان نیکو
night order
دستور شبانه
night time
هنگام شب
good night
شب شما خوش
good night
شب بخیر
guest night
شب مهمانی
he did not est all night
درتمام شب ارام نگرفت
he did not est all night
همه شب نیارمید
he outwatched the night
شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
i was up late last night
دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
i was up late last night
بودم
in noon of night
در نیمه شب
live out the night
شب را بسر بردن
live out the night
شب را صبح کردن
my wakeful night
شب بیخوابی یا بیداری من
night bilndness
شبکوری
night bilndness
روز بینی
night bilndness
روزکوری
fly by night
شخص کوتاه عمر
fly by night
طالب سود انی
night and day
شبانه روز
night-time
هنگام شب
night watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen
توپزن پایان مسابقه کریکت
fly-by-night
ادم شبرو
fly-by-night
شب گریز
night owl
ادم شب زنده دار
night owls
ادم شب زنده دار
night waking
شب زنده داری
night school
اموزشگاه شبانه
night schools
اموزشگاه شبانه
before mid night
قبل از نیمه شب
night attack
شبیخون
night assault
شبیخون
night and day
شب و روز
night bilndness
شب بینی
night bird
مرغ شب بیدار
night operations
عملیات شبانه
night hag
کابوس
night hag
بختک
night gown
خواب جامه
night gown
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
night glass
دوربین شب
night flying
شب پرواز کن
night flying
در شب
night flying
پرواز
night hag
خفتک سکاچه
night hag
فرنجک
night landing
فرود شبانه
night of ignorance
شام جهل
night of ignorance
شام نادانی
night moans
نالههای شب تا صبح
night long
از سر شب تا بامداد
night light
روشنایی شب
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
night light
شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
night landing
پیاده شدن درساحل در شب
night eyed
شب بین
night eyed
روز کور
night stool
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night clothes
جامه خواب
night cellar
زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
night cap
گشتی رزمی هوایی شبانه
night clothes
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
night brawler
شب دعوا کن
night dress
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
night effect
تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
night black
سیاه
night blind
شبکور
night chair
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night blindness
شب کوری
night boat
قایق اماده
You should always be careful walking alone at night.
همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
To travel night and day .
شب وروز مسافرت کردن
What ist the price per night?
اجاره آن هر شب چقدر است؟
Everyone retired early that night.
در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
I couldnt get to sleep last night.
دیشب خوابم نمی برد
he did not rest all night long
همه شب نیارمید
i hsd a bad night
دیشب خوب نخوابیدم
The officer on night duty.
افسر کشیک شب
Far into the night . Into the early hours.
تا دم دمهای صبح
i passed an uneasy night
دیشب
i passed an uneasy night
ناراحت بودم
i passed an uneasy night
شب بدی گذراندم
The night is stI'll young.
تازه اول شب است
To sThe night is stI'll young .
تازه سرشب است
Last night I called
[rang]
my mom.
دیشب به مادرم زنگ زدم.
operational pattern of marks by night
نقشیازعلائممشخصبرایشب
He works day and night (round the clock).
روز وشب کارمی کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com