Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
English
Persian
numeric coprossor socket
[پریز کمک پردازنده عددی]
Other Matches
socket
[wall socket]
پریز روی دیوار
socket
[wall socket]
پریز دیواری
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
numeric
صفحه کلید عددی
numeric
سوراخ پانج شده در ردیفهای پانج کارت
numeric
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
numeric
1-مربوط به اعداد. 2-
numeric
که فقط حاوی اعداد هستند
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
numeric
مجموعه کلیدها با اعداد
numeric
آرایه حاوی اعداد
numeric
نمرهای
non numeric
غیرعددی
numeric
عددی
numeric
عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
numeric word
کلمه عددی
numeric alphabetic
عددی و الفبایی
numeric character
دخشه عددی
numeric character
کاراکتر عددی
numeric format
قالب عددی
numeric pad
لائی عددی
numeric representation
نمایش عددی
numeric keyboard
صفحه کلید عددی
numeric format
فرمت عددی
numeric subset
زیرمجموعه عددی
numeric data
دادههای عددی
numeric data
داده عددی
numeric keypat
قسمت کلید عددی
numeric coprocessor
کمک پردازنده عددی
numeric constant
ثابت عددی
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
numeric coding
برنامه نویسی عددی
numeric code
رمز عددی
numeric punch
منگنه عددی
numeric character set
دخشگان عددی
fixed numeric format
قالب عددی ثابت
socket
دو راهی لوله
socket
بست لوله
socket
بوشن
socket
[سرپیچ خانه]
socket
پایه
socket
گوده
socket
کاسه بندگاه
socket
سوکت
socket
پریز برق
socket
محل اتصال برق
socket
مادگی
socket
جای شمع
socket
کاسه چشم
socket
[در حدقه یا سرپیچ قرار دادن]
socket
سرپیچ
socket
[محل اتصال کابل]
socket
کام
[سقف دهان]
socket
موف
socket
[سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
socket
جا
socket
کاسه
socket
خانه
socket
مفصل
socket
پریز
socket
حفره
socket
گوده حدقه
socket
[وسیله با سوراخ هایی که ورودی در آن نصب میشود]
power socket
پریز برق
wall socket
پریز دیواری
socket box
جعبه پریز
wall socket
پریز روی دیوار
charging socket
حفره جا شارژر
three-pin socket
[سرپیچ سه سر]
socket bayonet
سرنیزه حفره دار
connecting socket
[دوشاخه متصل کننده]
external socket
پریز بیرونی
probe socket
[سوکت پروب]
[الکرونیک و کامپیوتر]
timer socket
[پریز زمان سنج]
The socket is broken.
پریز برق شکسته است.
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
wafer socket
[پریز صفحه ای]
utensil socket
[پریز دستگاه برقی]
angle socket
سرپیچ عمودی
earth socket
پریز زمین
bell socket
تبدیلی
bulb socket
سرپیچ لامپ
lamp socket
سرپیچ
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
input socket
ساکت ورودی
horn socket
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
fuse socket
پایه فیوز
fuse socket
سوکت فیوز
flush socket
[پریز زیر کار]
eye socket
[خانه چشم]
eye socket
کاسه چشم
spade socket
[سوکت بیلی شکل]
socket putty
[بطانه دو راهی لوله]
socket pipe
لوله مفصلی
socket coupler
پریز اتصال
plug socket
پریز
plug and socket
دوشاخه و پریز
spigot and socket joint
اتصال مفصلی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
keyless lamp socket
[سرپیچ بی کلید]
ball and socket joint
مفصل ساچمه ای
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
point
[wall socket]
[British]
پریز دیواری
point
[wall socket]
[British]
پریز روی دیوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com