English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English Persian
opposit stroke pistons پیستون مقابل گرد
Other Matches
opposit در خلاف جهت
opposit مخالف
pistons میله متحرک
pistons سنبه
pistons پیستون
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
stroke ضربه زدن
stroke یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke 1-ضخامت
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
to stroke any one down خشم کسیرافرونشاندن
on the stroke بموقع
on the stroke سر وقت
stroke ضربه [ماشین تحریر]
down stroke ضربه رو به پایین
to stroke any one down کسیراازقهریاغضب درپایین اوردن
stroke راندن کمتر از فرفیت
stroke سرکش گذاردن
stroke زدن
stroke نوازش کردن
stroke لمس کردن دست کشیدن روی
stroke تکان
stroke ضرب حرکت
stroke لطمه
stroke ضربت
stroke ضربه
stroke سکته
stroke ضربه خفیف
stroke ضربه مهارشده
stroke ضربه باکنترل
stroke فشار با پا
stroke ضربه با کنترل
stroke کورس
stroke مرحله
stroke زمان
stroke کوبه
stroke hole بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
pump stroke حرکت پمپ
pump stroke ضربه پمپ
master stroke شاهکار
power stroke مرحله قدرت
piston stroke ضربه پیستون
overhead stroke ضربه از بالای سر
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
free stroke کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
stroke judge حرکتتوام بادستوپایحرفهای
crawl stroke مراحلکلار
butterfly stroke شنایپروانهبرگشت
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
under arm stroke ضربه پایین دست
two stroke engine موتور دو زمانه
trudgen stroke دست کرال و پای قیچی
trudgen stroke شنای کرال
rest stroke کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
master stroke هنر نمایی
master stroke استادی
cutting stroke ضربه برش
cutting stroke امتداد برش
cross stroke فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
compression stroke ضربه تراکم
butt stroke سخمه ته قنداق
butt stroke ضربه با ته قنداق
backhand stroke ضربت چوگان از پشت سر
back stroke ضربه برگشت پیستون
heat-stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat-stroke گرمازدگی
heat stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat stroke گرمازدگی
downward stroke ضربه رو به پایین
exhaust stroke مرحله اگزوز
exhaust stroke مرحله تخلیه
hair stroke نازک کاری درخوشنویسی
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
induction stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
intake stroke مرحله مکش
ground stroke ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
key stroke ضربه زدن به کلید
four stroke engine موتور چهار زمانه
four stroke cycle سیکل چهار زمانه
four stroke cycle دوره چهار زمانه
four stroke engin موتور چهارزمانه
exhaust stroke ضربه خروجی
induction stroke مرحله تنفس
8 oclock sharp . On the stroke of 8. بلیط دوسره
8 oclock sharp . On the stroke of 8. سر ساعت هشت
gallery hit or stroke ضربه یاضربت نمایان
single stroke bell زنگ تک ضربه
A blood horse needs only one stroke of the whip . <proverb> اسب نجیب را یک تازیانه بس است .
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com