Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English
Persian
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
Other Matches
optimum
بهینه
optimum
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
optimum
بهترین امکان
optimum value
مقدار بهینه
optimum
حدمتناسب
optimum
مقدار مطلوب
optimum
حالت مطلوب
optimum
درجه لازم
optimum
حد مطلوب
optimum
مناسب
optimum
مطلوب
optimum point
نقطه مطلوب
optimum point
نقطه ایده ال
optimum population
حد مطلوب جمعیت
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
optimum speed
سرعت مطلوب
optimum speed
کندی بهینه
optimum temperature
دمای بهینه
optimum output
تولید مطلوب
optimum output
تولید بهینه
optimum height
حداکثر ارتفاع
optimum height
ارتفاع حداکثرقابل استفاده
optimum height
ارتفاع مطلوب
optimum moisture
نم بهینه
optimum moisture
رطوبت بهینه رطوبت مناسب
optimum code
برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
optimum coding
برنامه نویسی بهینه
optimum allocation of resources
تخصیص مطلوب منابع
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
optimum moisture content
درصد رطوبت مناسب خاک
programming
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming
GOLORP
programming
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
برنامه ریزی
programming
برنامه نویسی
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
systems programming
برنامه نویسی سیستم
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
quadratic programming
برنامه ریزی غیرخطی
system programming
برنامه نویسی سیستم
programming team
تیم برنامه نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming linguistics
زبان شناسی برنامه نویسی
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
programming language
زبان برنامه نویسی
programming aids
کمک برنامه نویسی
programming aids
ادوات برنامه نویسی
quadratic programming
تابع هدف درجه دوم است
quantitative programming
برنامه ریزی کمی
structured programming
برنامه نویسی ساخت یافته
symbolic programming
برنامه نویسی سمبلیک
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
application programming
برنامه نویسی کاربردی
integer programming
برنامه سازی صحیح
integer programming
برنامه ریزی عدد صحیح
functional programming
برنامه نویسی تابعی
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
elegant programming
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming
برنامه سازی پویا
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
برنامه ریزی پویا
discrete programming
برنامه سازی گسسته
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
conversational programming
برنامه سازی محاورهای
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear programming
برنامه ریزی خطی
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
nonlinear programming
برنامه ریزی غیر خطی
programming methods
روشهای برنامه ریزی
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای
logic programming
برنامه نویسی منطقی
linear programming
برنامه نویسی خطی
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
certificate in computer programming
CCP
object language programming
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
object oriented programming
برنامه نویسی مقصود گرا
turning programming language
زبان برنامه نویسی تورینگ
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting
system
input output programming system
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
high level programming language
زبان برنامه نویسی سطح بالا
low level programming language
زبان برنامه نویسی سطح پایین
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
object oriented programming language
زبان برنامه نویسی موضوعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com