Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
oral passive type
سنخ دهانی- پذیرشی
Other Matches
oral aggressive type
سنخ دهانی- پرخاشی
oral
زبانی
oral
شفاهی
oral
دهانی
oral
گفتاری
oral
از راه دهان
oral evidence
شهادت
oral evidence
گواهی
oral reading
بلندخوانی
oral sadism
ازارگری دهانی
oral stage
مرحله دهانی
oral test
ازمون شفاهی
post oral
پشت دهنی
oral zone
ناحیه دهانی
oral evidence
شهادت شفاهی
oral evidence
دلیل شفاهی
oral eroticism
شهوت دهانی
oral irrigator
آبریزدهانی
oral information
اطلاعات گفتاری
[شفاهی]
oral intercourse
رابطه جنسی دهانی
oral character
منش دهانی
oral dependence
وابستگی دهانی
oral dyskinesia
حرکت پریشی دهانی
oral cavity
حفرهدهانی
oral trade test
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
gray oral reading test
ازمون بلند خوانی گری
passive
کنش پذیر
passive
اثر ناپذیر
passive
دفاع بدون تیراندازی
passive
انفعالی کارپذیر
passive
تابع
passive
مبارزه منفی
passive
پدافندغیر عامل بی بهره
passive
غیر عامل
passive
غیر فعال
passive
پذیرا
passive
نافعال
passive
غیر فعال مطیع وتسلیم
passive
دستخوش عامل خارجی
passive
انفعالی
passive
منفعل
passive
کم اثرپذیر
passive
بی اراده
passive
مفعولی
passive
مفعول
passive
وقت کشی بدون اجرای فن
passive
تاثرپذیر
passive
بیحال
passive sodomy
ابنه
passive sodomy
مابونیت
the passive voice
بنای مجهول
passive vocabulary
واژگان نافعال
indirect passive
فعل مجهولی که مغعول غیرصریح ان فاعل ان شده باشد
passive obedience
اطاعت صرف
the passive voive
بنا مجهول
the passive voive
فعل مجهول
the passive voice
فعل مجهول
passive sonar
ردیاب غیر فعال
passive resistance
خود داری از قبول یاموافقت
passive play
اتلاف وقت
passive element
جزء غیرفعال
passive device
دستگاه منفعل
passive defense
پدافند غیرعامل
passive debt
وام بی بهره
passive absorption
جذب غیرفعال
passive element
یکان غیر فعال
passive defense
دفاع غیر عامل
passive element
عنصرغیرفعال
passive graphics
گرافیک منفعل
passive memory
حافظه منفعل
passive obedience
فرمانبرداری ازروی بردباری یا بی ارادگی
passive play
بازی غیرفعال
passive element
عنصر غیرعامل
passive smoking
فردیغیرسیگاریکهدرجائیحضورداردکهافرادیدرحالسیگارکشیدنهستند
passive four terminal network
شبکه چهار قطبی بی اثر
passive aggressive character
منش نافعال- پرخاشگر
passive particpial abjective
صفت اسم مفعولی
passive particpial abjective
اسم مفعولی که بطورصفت بکاررود
passive fiscal policy
سیاست مالی غیر فعال
passive earth pressure
فشار مقاوم خاک
passive earth pressure
رانش مقاوم خاک
passive trade balance
توازن تجارتی منفی
passive trade balance
فزونی واردات بر صادرات
type
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type
نمونه
type
ساختمان
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
type
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type
فرمان TYPE
type of use
نمونه کاربرد
he is not of that type
جنم انراندارد
type
مدل
type
تیره
type
حروف چاپی حروف چاپ
type
قبیل
type
گونه الگو
type
رقم
type
قسم
type
نوع
type
سنخ
type
باسمه ماشین تحریر
type
کلیشه
type
نوع خون
type
نوع خون را معلوم کردن
type
با ماشین تحریر نوشتن
type
ماشین کردن طبقه بندی کردن
type
سنخ تیپ
type writer
ماشین تحریر
raised type
حروف برجسته برای
viscous type
سنخ ستبرتن
personality type
سنخ شخصیت
visual type
سنخ دیداری
view type
نوع نما
we have a seedless type too
یک رقم بی هسته هم داریم
wrap around type
گونه نوشتار محیطی
touch-type
نگارش با روش پرماسی
type of fuel
نوعسوخت
type load
نوع بار مهمات
pyknic type
سنخ فربه تن
dysplastic type
سنخ بی قواره
reactive type
سنخ واکنشی
type writer
حرف نگار
type table
نوع جدول تیر
type i error
خطای نوع اول
type genus
نوع مشخص
type genus
جنس یاگونه
type front
ماشین تایپ به جلو
type front
نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type font
خانواده حروف
type face
طرح حروف
type face
نوع ارایش یکان
type face
نوع چرخش یکان
type ii error
خطای نوع دوم
type load
نوع مهمات هواپیما
type metal
فلز حروف ریزی
type table
نوع جدول سازمان
type style
سبک فونت
type size
اندازه فونت
type size
اندازه حروف
type setter
حروف چین
type s conditioning
شرطی شدن نوع اس
type r conditioning
شرطی شدن نوع ار
type one error
خطای نوع اول در ازمون فرضها
type of duty
نوع کار
type tests
ازمایشهای نوعی
type command
نوع یکان ناو گروه
type command
فرماندهی ناو گروه
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
type two error
خطای نوع دوم
type write
ماشین کردن
type write
با ماشین تحریر نوشتن
type write
ماشین نویسی کردن
t type aerial
آنتن
soil type
نوع خاک
soil type
تیپ خاک
social type
سنخ اجتماعی
schizophrenic type
سنخ اسکیزوفرنیایی
type writer
ماشین تحرر
theoretical type
سنخ نظری
to page up type
حروف چیده را صفخه بندی کردن
to type in quadruplicate
چهارنسخه ماشین کردن
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable
میکرون
Type cable
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
type metal
فلز چاپ
type bar
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
type bar
میله ماشین تحریر
type ahead
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
thinking type
سنخ اندیشه ورز
blood type
گروه خونی
data type
نوع داده ها
dead type
حروف پخش کردن
dead type
حروف پخشی
display type
نوع نمایش
drop out type
دخشههای متضاد
ectomorphic type
سنخ کشیده تن
elite type
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
enumerated type
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
expanded type
نوع گسترده
feeling type
سنخ احساسی
field type
از نوع جنگی
D type connector
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
criminal type
سنخ بزهکار
condensed type
چاپ فشرده
blood type
تعیین کردن
blood type
گروه خون
type setting
حروف چینی
acoustic type
سنخ شنیداری
auditory type
سنخ شنیداری
athletic type
سنخ پهلوانی
body type
سنخ بدنی
body type
فونت متن
books of this type
این نوع کتابها
channel type
کانال تایپ
condensed type
نوع فشرده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com