Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (5 milliseconds)
English
Persian
orthonormal functions
توابع متعامد بهنجار
orthonormal functions
توابع نرمال ارتو
Other Matches
functions
کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
functions
طرزکار تابع
functions
کار کردن
functions
خاصیت وجودی
functions
دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
functions
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
انجام عمل به درستی
functions
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
functions
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
functions
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
functions
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
functions
کارایی
functions
وفیفه عمل کردن
functions
عمل کردن کارکردن
functions
ایفاء
functions
ماموریت عمل
functions
مقام
functions
پیشه
functions
کارویژه
functions
کار
functions
وفیفه
functions
کارکرد
functions
تابع
functions
وفیفه داشتن
functions
ایین رسمی
functions
فعالیت
functions
دستورالعمل
functions
نقش
functions
عمل
circular functions
تابع های مثلثاتی
[ریاضی]
transfer functions
توابع انتقالی
functions of money
نقش پول
orthogonal functions
توابع متعامد
money functions
وفائف پول
functions of money
وفائف پول
maintenance functions
کارکردهای نگهداری
market functions
وفائف بازار
mathematical functions
توابع ریاضی
post war consumption functions
توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
theory of functions of a complex variable
آنالیز مختلط
[ریاضی]
theory of functions of a complex variable
نظریه توابع
[ریاضی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com