English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
outer table تختهخارجی
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
outer بیرونی
outer رویی
out and outer افراطی
outer خارجی
outer string زهبیرونی
outer stators انستیتوبیرونی
outer toe انگشتخارجی
outer connection پیوند برونی
outer fix رمپ خارجی
outer fix محوطه توقف خارجی هواپیما
outer harbor پیش بندر
outer planets سیارات خارجی
outer space فضای خارج از هوا یا جوزمین
outer shell لایه والانس
outer shell پوسته والانس
outer wall دیوار خارجی
outer ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
outer lip لببیرونی
outer jib بادبانسهگوشکوچکخارجی
outer jacket پوششخارجی
the outer man وضع فاهر شخص
the outer world مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
outer angle کنج بنا
outer angle سوک
outer directed برون وابسته
outer connection اتصال خارجی
outer edge لبهبیرونی
outer circle دایرهخارجی
outer shell electron الکترون لایه بیرونی
outer work function انرژی خروج بیرونی
outer shell electron الکترون رسانایی
outer shell electron الکترون بیرونی
foreleg (outer surface) پایجلویی
outer boundary line خطمرزبیرونی
middle leg (outer surface) پایمیانی
major outer reaping throw عمدهترینپرتابدروایخارجی
the f. of a table بطوریکه
get table دست یافتنی
table معوق گذاردن
the f. of a table باید
look up table جدول مراجعهای
table look up جستجوی جدول
table look up مراجعه به جدول
get table بدست اوردنی
table saw تابلونمایشگر
inner table میزداخلی
under the table <idiom> زیرمیزی
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
table میز
table تو گذاردن
table میزبازی
table به جدولی انتقال دادن
table به صورت جدول دراوردن
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table جدول
table خوان
table لوح جدول
table لیست
table فهرست
table از دستور خارج کردن
table روی میز گذاشتن
table در فهرست نوشتن
table مطرح کردن
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table سفره
two way table جدول دو سویی
table کوهمیز
table طرح کردن
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table telephone تلفن رومیزی
table point جدول امتیازها
table set وسیله رومیزی
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
tide table جگول جزر و مد
swivel table میز نوسان دار
tilting table میز نوسان دار
tide table جدول کشند
table spoon قاشق سوپ خوری
tier table میز کوچک
table spoonful قاشق سوپخوری
table set دستگاه میزی
symbolic table جدول علائم
symbol table جدول نمادها
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
table of organization جدول سازمان
table of distribution جدول تقسیم اماد
table land زمین هموار
table linen دستمال سفره
table linen رومیزی
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table of equipment جدول ساز و برگ
table waters ابهای معدنی سر سفره
table water سفره اب زیر زمینی
table ware لوازم میز یا سفره
table utility برنامه کمکی جدولی
table tomb گورصندوقی وتخت
table lamp لامپ استاندارد
table comparator مقایسه کننده نوارها
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table of allowance جدول سهمیه مجاز
table of distribution جدول توزیع
table instrument وسیله رومیزی
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table <idiom> سرو کردن غذا
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
dinner table میزغذاخوری
dining table میزغذاخوری
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
table mixer توپتنیسرویمیز
table extension صفحهانقراض
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
time table جدول زمان بندی
truth table جدول درستی جذول صحت
turn table میز چرخش
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
league table جدوللیگ
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
type table نوع جدول تیر
type table نوع جدول سازمان
turn table سینی گردش درسمت
turn table میز سمت
time table جدول زمانی
state table جدول حالات
frequency table جدول بسامد
drip table میز چکانش
drilling table میز مته کاری
drawing table میز نقشه کشی
drain table میز قطران
multiplication table جدول بس شماری
deviation table جدول انحراف
deviation table جدول انحراف مغناطیسی
delivery table میز تحویل
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table جدول تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم
decision table جدول تصمیمی
decimal table جدول تصمیمی
earth table سنگ رگی
earth table رج بنا
fourfold table جدول چهارخانه
fly table میز تا شونده
firing table جدول تیراندازی
firing table جدول تیر
external table جدول برونی
expectancy table جدول انتظار
expansion table میز کشویی
expansion table میز کشابی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table عسلی
end table میزکوچک دم دستی
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
embarkation table جدول بارگیری
data table جدول داده ها
convertible table میزتاشو
water table سطح ایستای
coffee table میزپیشدستی
periodic table جدول تناوبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com