Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
packing list
فهرست بسته بندی
packing list
صورت بسته بندی
packing list
صورت کالاهای بسته بندی شده
Other Matches
packing
فشردگی
packing
روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
packing
بسته بندی کردن
packing
هر ماده مورد کاربرددربسته بندی
packing
بسته بندی
packing
عدل بندی
packing
بار بندی
packing
پوشش
packing
تراکم
packing
انباشتگی
packing
ماده محافظ کالاها.
packing
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
packing
قرار دادن حجم زیاده داده در فضاهای ذخیره سازی کوچک
packing
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
packing
برنامهای که داده را در فضاهای ذخیره سازی کوچک قرار میدهد
packing
لایی
packing
فشرده سازی
I sent him packing.
دست به سرش کردم.
[اصطلاح]
filter packing
پوشش صافی
export packing
بسته بندی صادراتی
packing sheet
حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
packing sheet
کمپرس
piston packing
لائی پیستون
to send someone packing
کسیرا روانه کردن
packing case
جعبهبزرگچوبیکهدرآنچیزیراذخیرهمیکنیدویابهجاییمیبرید
send someone packing
<idiom>
گفتن ترک کسی
expendable packing
بسته بندی یکبار مصرف
packing density
تراکم فشرده سازی
packing knot
گره زدن بدون پود
pre packing
بسته بندی از قبل
filter packing
لایی صافی
labyrinth packing
لایی واشر لابیرنت
packing note
گواهی بسته بندی
to send someone packing
عذر کسیراخواستن
packing ring
رینگ
packing felt
نمد
packing factor
ضریب فشردگی
packing note
فهرست بسته بندی
packing sheet
لفاف بار پیچی
packing needle
سوزن جوالدوزی
metallic packing
لایی فلزی
metallic packing
پوشش فلزی
molecular packing
به هم فشردگی مولکولی
packing density
تراکم بسته بندی
packing needle
جوالدوز
to be packing
[heat]
[colloquial]
مسلح بودن
continuous packing column
ستون پر شده پیوسته
packing retainer ring
حلقهضامنغلاف
to be packing
[heat]
[colloquial]
اسلحه ای با خود حمل کردن
two way list
لیست دو طرفه
list
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
list
حاشیه
list
کج شدن
list
فهرست
list
یک پهلو شدن
list
کج شدن قایق به یک سمت
list
کج کردن
list
صورت کردن
list
مجموعه موضوعات مرتب شده داده
list
لیست گرفتن
list
سیاهه
list
نوار
list
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
list
سیاهه برداشتن
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
list
صورت
list
لیست
list
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
list
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
list
نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
list
فهرست کردن
list
در فهرست واردکردن
list
میل
list
تمایل کجی
list
میدان نبرد
list
شیار نرده
list
سیاهه جدول
list
سجاف
list
لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list
خوش امدن دوست داشتن
list
در فهرست نوشتن
list
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
list
شیار کردن اماده کردن
list
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
list
درلیست ثبت کردن
list
کنار
polling list
سیاهه رای گیری
price list
فهرست قیمت
polling list
سیاهه نمونه برداری
picking list
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
pauper list
صورت گدایان یا اعانه بگیران
parts list
لیست اجزاء
parts list
فهرست قطعات
part list
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
part list
فهرست اجزاء
parts list
لیست قطعات
May I have the drink list, please?
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
price list
لیست قیمت
promotion list
لیست ترفیعات
property list
سیاهه خواص
the free list
صورت کالای بی گمرک
to list one's doors
رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
list lessly
از روی بی علاقگی
trig list
لیست مثلثاتی
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
unmoderated list
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
hit list
فهرست ضربه
mailing list
فهرست پستی
short-list
فهرست کوتاه
telephone list
لیستحافظهتلفن
honours list
لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
shopping list
لیستخرید
Your name was at the bottom of the list
اسمتان ته فهرست بود
sucker list
<idiom>
لیستی از اشخاص ساده لوح
target list
لیست اماجها
target list
لیست هدفها
push up list
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
pushdown list
لیست پایین فشردنی
pushup list
لیست بالا فشردنی
push down list
لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
requirements list
فهرست نیازمندیها
reserved list
صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
sequential list
لیست ترتیبی
share list
صورت بهای سهام شرکتها
sick list
صورت بیماران
starter's list
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
stop list
اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
subscripted list
لیست زیرنویس دار
symmetric list
لیست متقارن
stop list
صورت متخلفین
assembly list
سیاهه همگذاری
dense list
لیست متراکم
disabled list
فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
error list
سیاهه خطاها
excused list
فهرست معاف ها
waiting list
لیست انتظار
waiting list
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
free list
صورت مجانی ها
free list
صورت کالاهای بی گمرک
hatch list
لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
indexed list
لیست شاخص دار
key list
فهرست کلید رمز
key list
لیست کلیدهای رمز
light list
چراغ نامه
active list
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
circular list
لیست مدور لیست حلقوی
berne list
کتاب معرفهای بین المللی مرس
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
binnacle list
فهرست استراحت پزشکی
black list
لیست سیاه
black list
فهرست سیاه
black list
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
chained list
لیست زنجیرهای
chained list
لیست زنجیری
check list
سیاهه مقابله
check off list
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
circular list
لیست دایرهای
linked list
لیست پیوندی
nominal list
صورت اسامی
list processing
لیست پردازی
list processing
پردازش لیست
list slippers
کفش پارچهای
list slippers
کفش کتانی
list slippers
کفش ماهوتی
list structure
ساختار لیست
loading list
لیست بارگیری خودرو
moderated list
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
money list
لیست حقوق
money list
لیست پرداخت حقوق
move list
فهرست بازیگران غیرفعال
multilinked list
لیست چند پیوندی
nominal list
فهرست نامها
list price
فهرست قیمتها
list price
قیمت فهرست شده
LIST chunk
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
list lessly
بیحالانه
list of books
فهرست یا صورت کتابها
linear list
لیست خطی
linked list
لیست پیوسته
list of lights
کتاب چراغها
list of promotiona
صورت ترفیعات
list of targets
لیست اماجها
list of targets
لیست هدفها
list price
قیمت فاکتور
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
authorized parts list
لیست قطعات مجاز
authorized parts list
سهمیه مجاز قطعات
spare parts list
فهرست لوازم یدکی
list processing langauge
زبانهای پردازش لیست
authorized stockage list
صورت شارژ انبار
authorized stockage list
لیست ذخیره انبار مجاز
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
double linked list
لیست پیوندی مضاعف
essential item list
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
list processing langauge
زبان لیست پردازی
tariff price list
نرخ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com