English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
English Persian
parallel items سوالهای همتا
Other Matches
items یک قلم
items یک فقره جزء
items قلم
items بابت
items تعداد حروف و ارقام در داده
items یک چیز مجزا در بین چندین چیز
A few items . چند قلم ( جنس )
items اقلام امادی
items جنس وسیله
items فقره
items اقلام
items رقم تکه
items قطعه خبری
items بخش
items پرسش
items ماده
items قطعه
items قلم جنس
items رقم جنس
expendable items اقلام مصرفی شدنی
common items اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
common items قطعات عمومی
commercial items اقلام تجارتی
classified items اقلام طبقه بندی شده
classified items اماد طبقه بندی شده
centralized items اقلامی که دستور کنترل توزیع تمرکزی ان رسیده
centralized items اقلام اماد تمرکزی
cash items اسناد تنخواه گردان
commercial items کالاهای تجارتی
nonperishable items اقلام فاسد نشدنی
sundry items وسایل متفرقه
sundry items اقلام متفرقه
reportable items اقلام قابل گزارش
rationed items امادجیره بندی شده
sundry items موضوعات متفرقه
sundry items خرت وپرتها
expendable items اقلام مصرفی
rationed items اقلام جیره بندی شده
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
basic issue items وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
invisible items of trade اقلام نامرئی تجارت
adopted items of material اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
common user items کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
common user items اقلام مشترک المصرف بین یکانها
common user items اقلام عمومی
common user items امادمشترک
direct exchange items اقلام قابل تعویض مستقیم
parallel تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel اگر به توجه نیاز داشته باشند
is parallel to مساویاست
parallel 1-
parallel که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
without parallel بی مانند بی نظیر
is not parallel to مساوینیست
parallel تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel همگام قرینه
parallel همزمان
parallel همسو
parallel نظیر مطابق بودن با
parallel موازی کردن برابر کردن
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel موازی کردن اسکیها
parallel همتا
parallel انشعاب
parallel شنت
parallel داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel که همزمان ارسال شود
parallel بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel که همزمان ارسال می شوند
parallel کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel موازی
parallel خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel متوازی
parallel مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel برابر خط موازی
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel reading خواندن موازی
parallel ruler خط کش موازی
parallel processor پردازنده موازی
parallel processor موازی پرداز
parallel processing پردازش موازی
parallel port درگاه موازی
parallel printer چاپگر موازی
parallel operation عملیات موازی
parallel run اجرای موازی
parallel sheaf مروحه موازی
parallel storage انباره موازی
to decline from the parallel از حالت موازی خارج شدن
parallel transmission انتقال موازی
running in parallel پردازش موازی
parallel printing چاپ موازی
parallel transmission ارسال موازی
parallel transmission مخابره موازی
parallel tests ازمونهای همتا
parallel system شبکه موازی
parallel storage انبارش موازی
two parallel lines دو خط موازی
axially parallel موازی محوری
parallel cells یاختههای موازی
parallel bars میلههای پارالل
parallel bars مانع در پرش اسب
parallel bars پارالل ژیمناستیک
parallel access دستیابی موازی
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel adder جمع کننده موازی
parallel adder افزایشگر موازی
parallel access با دست یابی موازی
parallel perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
connect in parallel بطور موازی اتصال دادن
axially parallel در راستای محوری
bit parallel طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
parallel circuit مدار شنتی
parallel circuit مدار موازی
parallel clamp گیره پیچی موازی
parallel feed خورد موازی
parallel interface رابط موازی
parallel law قانون توازی
parallel operation عمل موازی
parallel operation عملکرد موازی
parallel conversion تبدیل موازی
parallel computer کامپیوتر موازی
parallel column ستونهای موازی
parallel connection اتصال موازی
uneven parallel bars پارالل زنان
anti parallel feeding تغذیه مخالف
force displaced in parallel [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
parallel input output ورودی و خروجی موازی
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
parallel search storage انباره جستجوی موازی
parallel trussed girder تیر شبکهای موازی
parallel gap welder جوشگر شکاف موازی
parallel resonant circuit مدار همنوای موازی
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection اتصال سری- موازی
ball and parallel roller bearings یاطاقان غلطکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com