Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 41 (4 milliseconds)
English	Persian
parting of the ways	جای جدا شدن چندراه
parting of the ways	جایی که باید یکی از چندچیزرابرگزید
Other Matches
the parting on the right	فرق سر به راست
parting	تفکیک
parting	جداسازنده
parting	جداشونده
parting	جداشونده جداسازنده
parting	تقسیم تجزیه
parting	عزیمت
parting	جدائی
p.of the ways	جایی که بایدیکی ازچندچیزرابرگزید
the old ways	رسمهای پیشین
You cannot have it both ways . <proverb>	نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
have it both ways <idiom>	2چیزداشتن
p.of the ways	جای جداشدن چندراه
the old ways	رسوم قدیم
ways	سرسره
you can't have it both ways. <idiom>	نمی توانی هم خدا را بخواهی و هم خرما.
the parting on the left	فرق سر به چپ
the parting in the middle	فرق وسط
parting [British E]	فرق سر [مدل مو]
Left parting	جداشونده چپ
parting of metals	تجزیه فلزات
gold parting	تصفیه طلا
parting injuncyions	دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
parting of two roads	سه راه
parting salute	سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
parting shots	تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
parting shot	تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
to change somebody's ways	رفتار و کردار کسی را کاملا تغییر دادن
column ways	راهنمای ستون
to cling to the old ways	به رسوم قدیمی چسبیدن
folk ways	راه و رسم قومی
ways and means	طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
To mend ones ways.	خودرااصلاح کردن
He has relapsed into his old ways.	فیلش یاد هندوستان کرده
cut both ways <idiom>	به هردوطرف دعوا رسیدگی کردن
mend one's ways <idiom>	اثبات عادت شخصی
die parting line	درز حدیده
committee of ways and means	کمیسیون مالی
He promised to behave ( mend his ways)	قول داد آدم بشود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com