English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
English Persian
passenger terminal ترمینالمسافران
Other Matches
passenger عابر مسافرتی
passenger مسافر
outside passenger مسافری که بیرون یا بالای دلیجان می نشیند
passenger گذرگر
passenger رونده
To pick up a passenger. مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
passenger train قطارمسافربری
passenger aircraft هواپیمای مسافربری
foot passenger مسافر پیاده
car passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
passenger plane هواپیمای مسافربری
foot passenger پیاده پا رهسپار
passenger mile طول راه مسافرت به حسب میل
passenger car اتومبیل سواری
passenger liner کشتی مسافربری
passenger liner کشتی مسافری
passenger mile میل مسافرتی
passenger cabin کابینمسافران
passenger platform سکویمسافرین
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
passenger station ایستگاهمسافرین
passenger car واگن مسافری
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
passenger transfer vehicle وسلهجابجاییمسافرین
universal passenger steps پلههایعمومیمسافرین
passenger car trailer تریلرخودروی سواری
The passenger was admitted into the USA. به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
mobile passenger steps پلههایمتحرکمسافرین
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
ro terminal ترمینال- RO
tv terminal ترمینال تلویزیونی
terminal انتهایی
terminal محل اتصال پیچ اتصال
terminal کلم
terminal پایانه
terminal محل پیاده وسوار کردن بارها
terminal اخری
terminal ترمینال
terminal قطب مدار
terminal نهائی
terminal پایانی
terminal انتهائی
terminal پایانه پایانی
terminal اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal واقع در نوک پایان
terminal نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal نهایی
terminal انتها
terminal نقطه اتصال الکتریکی
terminal وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal symbol نماد پایانی
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal organ اندام پایانی
terminal velocity سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity سرعت حد
terminal voltage ولتاژ قطبی
terminal port بندر مقصد
terminal velocity سرعت داخلی گلوله
terminal unit واحد پایانی
terminal repeater تقویت کننده نهایی
terminal reinforcement تقویت پایانی
terminal operations عملیات اسکلهای
terminal price قیمت نهائی
terminal sensitivity حد بیشینه حساسیت
terminal price قیمت تحویل
terminal stand پایه ترمینال
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal symbol علامت پایانی
terminal tackle طعمه
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal threshold استانه پایانی
terminal unit واحد پایانه
terminal voltage ولتاژ ترمینال
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
oil terminal پایانهسوخت
satellite terminal ترمینالفضاپیما
telecommunication terminal ترمینالارتباطراهدور
terminal arborization ترمینالشاخهشاخه
terminal bronchiole برنشبتانتهایی
terminal bud شکوفهانتهایی
terminal filament رشتهانتخابی
terminal lobe برگهگوشتیانتهایی
terminal moraine منبعیخانتهایی
terminal tackles انتهایقرقرهقلاب
grain terminal پایانهحبوبات
container terminal پایانهبستهها
bulk terminal اندازهپایانی
two terminal network شبکه دو قطبی
upper terminal ایستگاه کوهستانی
user terminal پایانه کاربر
user's terminal ترمینال استفاده کننده
video terminal ترمینال تصویری
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
VT terminal emulation مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
water terminal باراندازهای ابی
water terminal ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
bonding terminal اتصالترمینال
video terminal پایانه تصویری
air terminal ترمینال هوایی
filament terminal ترمینال فیلامان
four terminal network شبکه چهار قطبی
generator terminal ترمینالهای ژنراتور
graphics terminal ترمینال گرافیکی
grid terminal ترمینال شبکه
grid terminal اتصال شبکه
input terminal ترمینال ورودی
input terminal ترمینال اولیه
intelligent terminal ترمینال هوشمند
intermediate terminal ترمینال میانی
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
line terminal ترمینال خط
local terminal پایانه محلی
local terminal ترمینال محلی
negative terminal قطب مدار منفی
earth terminal ترمینال زمین
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
dumb terminal ترمینال گنگ
air terminal باراندازهوایی
battery terminal قطب باتری
battery terminal ترمینال باطری
bus terminal ترمینال
bus terminal ایستگاه اتوبوس
central terminal پایانه مرکزی
collector terminal ترمینال کلکتور
communications terminal ترمینالهای ارتباطی
connection terminal پایانه اتصال
terminal stimulus محرک پایانی
data terminal ترمینال داده
dial up terminal ترمینال شماره گیری
display terminal پایانه نمایشگر
display terminal ترمینال نمایش
dumb terminal وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
negative terminal پایانه منفی
terminal operations عملیات بارانداز
smart terminal پایانه هوشیار
terminal guidance هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
terminal ballistics بالیستیک نهایی گلوله
terminal ballistics قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
terminal board تخته اتصال سیم
terminal board محوراتصال سیمها
terminal board تخته کلم
terminal board تخته ترمینال
terminal box جعبه کلم
terminal box جعبه ترمینال
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal emulation تقلید ترمینالی
terminal emulation نمایه سازی پایانه
terminal error خطای پایانی
terminal insomnia بیخوابی پایانی
smart terminal ترمینال هوشمند
remote terminal پایانه دور دست
positive terminal قطب مدار مثبت
graphical terminal ترمینال گرافیکی
primery terminal ترمینال اولیه
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
neutral terminal قطب مدار خنثی
remote terminal ترمینال راه دور
remote terminal ترمینال دوردست
remote terminal پایانه راه دور
reset terminal پایانه بازنشانی
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
alternate water terminal بارانداز ابی موقت
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
n terminal amino acid امینو اسید -N انتهایی
passive four terminal network شبکه چهار قطبی بی اثر
alternate water terminal باراندازابی یدکی
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
remote control terminal دکمهکنترلازراهدور
sea island terminal بارانداز داخل دریا
full screen terminal پایانه تمام صفحه
sea island terminal باراندازیا اسکله روی دریا
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
data terminal ready امادگی ترمینال داده
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
terminal service company گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
automatic terminal information service ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
terminal and stay resident program برنامه مقیم پایانی ایستا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com