English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (5 milliseconds)
English Persian
pawn پیاده شطرنج
pawn گرو
pawn گروگان وثیقه
pawn رهن دادن
pawn گروگذاشتن
pawn وثیقه
pawn رهن
pawn گرو گذاشتن رهن دادن
pawn آلت دست
Other Matches
at pawn در رهن
at pawn درگرو
in pawn گرو گذاشته
pawn roller پیاده رانی شطرنج
pawn storm توفان پیادهای شطرنج
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
poisoned pawn پیاده زهراگین یا مسموم
to pawn one's word قول دادن
to pawn one's word عهد کردن
to pawn one's word پیمان بستن
pawn shop مغازهی کارگشایی و گروبرداری
pawn shops مغازهی کارگشایی و گروبرداری
pawn push پیاده رانی شطرنج
pawn promotion ترفیع پیاده شطرنج
pawn island جزیره پیادهای شطرنج
fee pawn پیاده ازاد شطرنج
backward pawn پایده عقبمانده شطرنج
advanced pawn پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
isolated pawn پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
advanced pawn پیاده پیش رفته
capped pawn پیاده مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
passed pawn پیاده رونده یا پاسه شطرنج
pawn broker نزولخوار
pawn broker کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
pawn chain زنجیر پیادهای شطرنج
To pawn ones life ( honour) . زندگی ( شرافت ) خود را درگروی کاری گذاشتن
My gold ring is in pawn. انگشتر طلایم درگرو است
symmetrical pawn structure ساختمان پیادهای متقارن
queen's pawn opening گشایش پیاده وزیر شطرنج
protected passed pawn پیاده رونده محافظت شده
poisoned pawn variation واریاسیون پیاده زهراگین دردفاع سیسیلی
queen's pawn game بازی پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn counter gambit گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com