Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (9 milliseconds)
English
Persian
permanent flow
ابدهی دایمی
permanent flow
بده دایمی
permanent flow
بده پایدار
permanent flow
بده همیشگی
permanent flow
بده پایا
permanent flow
ابدهی پایا
Other Matches
permanent
دایمی
permanent
همیشگی
permanent
دائمی
permanent
سیر دائمی
permanent
دائمی ماندنی
permanent
ثابت
permanent
ابدی
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
permanent
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
permanent
فایلی روی دیسک سخت
permanent
رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
permanent
خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
permanent
دائم
permanent
پایدار ماندنی
permanent
پایا
permanent
پایدار
permanent
حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
permanent way
مسیر ثابت
permanent way
مسیر دائمی
permanent magnet
اهنربای دائمی
permanent deformation
تغییر شکل پایا
permanent deformation
تغییر شکل دایمی
permanent consumption
مصرف دائمی
permanent bar
حرمت موبد
permanent divorce
طلاق بائن
permanent bar
حرمت ابدی
permanent deligate
نماینده دایمی
permanent mold
قالبهائیکه متوالیا" مورداستفاده
permanent mold
قرار می گیرند
permanent oppointment
ماموریت دایمی
permanent emplacement
استقرار دایمی
permanent emplacement
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
permanent magnet
اهنربای همیشگی
permanent magnet
اهنربای دائم
permanent magnet
مغناطیس پایدار
permanent load
بار دائمی
permanent insanity
جنون دائم
permanent income
درامد دائمی
permanent insane
مجنون دائمی
permanent hardness
سختی دائمی
permanent fault
عیب دائمی
permanent error
خطای ماندنی
permanent error
خطای دائمی
permanent marriage
نکاح دائم
permanent oppointment
اختصاص دایمی به یک یکان
permanent oppropriation
تدارک دایمی
permanent saving
پس انداز دائمی
permanent set
حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
permanent shuttering
قالب ثابت
permanent storage
انباره دائمی
permanent structures
ساختمانهای دائمی
permanent storage
انبارش دائمی
permanent wave
فرششماهه
permanent storage
حافظه دائمی
permanent store
انباره دائمی
permanent structures
به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
permanent rank
رتبه دایمی
permanent tooth
دندان دائمی
permanent oppropriation
سیستم اماددایمی یا خودکار
permanent party
پرسنل دایمی
permanent party
جمعی دایمی یکان
permanent color
رنگ با ثبات زیاد
permanent color
رنگ دائمی
permanent prohibition
حرمت ابدی
permanent rank
درجه دایمی
permanent water level
تراز پیوسته اب
permanent change of station
تغییر مکان دایمی
He has a good permanent job.
شغل ثابت خوبی دارد
permanent residence permit
جواز اقامت دائمی
permanent change of station
تغییر محل دایمی یکان انتقال دایم
permanent duty station
پادگان دایمی
permanent duty station
محل خدمت دایمی
permanent income hypothesis
فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
permanent mold casting
ریجه
permanent magnet steel
فولاد اهنربای دائمی
permanent magnet dynamic
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
permanent magnet focusing
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet centering
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent income hypothesis
مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
permanent income hypothesis
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
permanent hardness of water
سختی دایم اب
permanent court of international arbitra
دیوان دایمی داوری بین المللی
permanent magnet moving coil instrument
سنجه ارسنوال
semi-permanent hair color
[American]
رنگ مو
over flow
لبریزی
over flow
لبریز شدن
flow
جریان
over flow
طغیان ریزش
over flow
سر ریز
to go with the flow
<idiom>
در مسیر نظام عمومی رفتن
[اصطلاح مجازی]
to flow over
لبریزشدن
to flow over
سر رفتن
to flow over
طغیان کردن
out flow
برون ریز
flow
روانی
flow
روانی سلاست
flow
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow
حرکت داده در یک سیستم
flow
مدیریت جریان داده
flow
حرکت به نرمی
flow
حرکت متناوب
flow
جریان جاری کردن
flow
ناشی شدن فلو
flow
لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow
مد
flow
سلاست
flow
جاری بودن روان شدن
flow
سلیس بودن
flow
بده شریدن
flow
گردش
flow
سیلان
flow
روند
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
بده
flow
جاری شدن
flow chart
نمودارچرخش کار
flow chart
نمودار گردش کار
flow chart
نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
circular flow
جریان دوری
steady flow
جریان ماندگار
flow chart
نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart
شمای عملیات
flow chart
نمودارگردشی
base flow
جریان پایه
base flow
مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
bidirectional flow
جریان دو جهتی
bidirectional flow
روند دوسویه
blasius flow
جریان کاملا لایهای تئوریکی
capital flow
جریان سرمایه
capital flow
انتقال سرمایه
out flow of capital
خروج سرمایه
chimney flow
دودکش
chimney flow
سوراخ تنور
axial flow
جریان خطی
axial flow
جریان محوری
flow charts
نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow charts
نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts
نمودار گردش کار
average flow
بده میانگین
flow charts
نمودارچرخش کار
flow charts
شمای عملیات
flow charts
نمودارگردشی
cash flow
گردش وجوه
average flow
جریان متوسط
circular flow
جریان دایرهای
Every flow must have its ebb.
<proverb>
هر فرازى نشیبى دارد.
turbulent flow
جریان اشفته
turbulent flow
جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
turbulent flow
جریان متلاطم
transient flow
جریان گداز
tranquil flow
جریان اسوده
traffic flow
کشش عبور ومرور
traffic flow
کشش ترافیک
swinging of flow
نوسانات عرضی جریان
supercritical flow
جریان سیلابی
uniform flow
جریان یکنواخت
underground flow
جریانزیرزمینی
lava flow
جریانگدازه
flow tube
تیوبدرگردش
flow bean
توپکدرگردش
air flow
جریانهوا
vortex flow
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
viscous flow
جریان جسبناک یا ناروان
upward flow
جریان رو به بالا
unsteady flow
جریان غیرماندگار
subsonic flow
جریان مادون صوت
subcritical flow
جریان رودخانهای
steady flow
جریان لایه وار
return flow
جریان برگشت
rate of flow
دبی
rate of flow
بده
rate of flow
میزان جریان
rapid flow
جریان سریع
radial flow
جریان شعاعی
program flow
روند برنامه
program flow
گردش برنامه
rotation flow
شارش دورانی
rotation flow
شارش چرخشی
streamline flow
جریان خطی
stramline flow
جریان موازی یابی ممانعت
flow sheet
نمودار جریان
steady flow
جریان دائم
steady flow
جریان دائمی
sinuous flow
جریان موجی
single flow
جاده یک مسیره
single flow
راه یک طرفه
shear flow
جریان نیروی برشی
poiseuille flow
جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
flow resistance
چسبندگی
flow meter
جریان سنج
flow lines
خطوط جریان
flow line
خط جریان
flow limit
حد جریان
flow limit
حد بده
flow gage
جریان سنج
flow frequency
بسامد بدهها
flow formula
رابطه جریان
flow direction
جهت گردش
flow diagram
نمودارجریان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com