Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 123 (7 milliseconds)
English	Persian
plain coordinates	مختصات افقی
plain coordinates	مختصات مسطحه
Other Matches
coordinates	طول و عرض نقاط
coordinates	مختصات نقشهای
coordinates	دستگاه مختصات
coordinates	مختصات
generalized coordinates	مختصات تعمیم یافته
axis of coordinates	محورهای مختصات
geographic coordinates	مختصات جغرافیایی
geomagnetic coordinates	مختصات ژئومگنتیکی
curvilinear coordinates	مختصات خمیده خط [ریاضی]
eulerian coordinates	مختصات اولری
equatorial coordinates	مختصات استوایی
cartesian coordinates	محور مختصات
cartesian coordinates	سیستم مختصات سه بعدی فضایی
cartesian coordinates	مختصات دکارتی
cartesian coordinates	سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
grid coordinates	مختصات شبکه
grid coordinates	مختصات
spherical coordinates	مختصات کروی [ریاضی]
spherical coordinates	مختصات سماوی
spherical coordinates	مختصات کروی
rectangular coordinates	دستگاه مختصات راست گوشه
reaction coordinates	مختصات واکنش
polar coordinates	دستگاه مختصات قطبی
polar coordinates	مختصات قطبی
ablique coordinates	دستگاه مختصات قائم
canonical coordinates	مختصات بندادی
spherical coordinates	دستگاه مختصات کروی
image coordinates	مختصات تصویر
polar coordinates	مختصات قطبی [ریاضی]
jacobian coordinates	مختصات ژاکوبی
lagrangian coordinates	مختصات لاگرانژی
momentum coordinates	مختصات اندازه حرکت
transformation of coordinates	تبدیل مختصات
preferred system of coordinates	دستگاه مختصات مرجع
horizon system of coordinates	دستگاه مختصات افقی
celestial equator system of coordinates	دستگاه مختصات استوای سماوی
plain	شکوه
plain	مسطح
plain	دشت
plain	شکوه کردن
plain	بدقیافه
plain	میدان یا محوطه جنگ
plain	دشت هامون
plain	جلگه
plain	ساده
plain	رک وساده
plain	اشکار
plain	واضح
plain	صاف برابر
plain	هموار
plain	لباس غیرنظامی
plain	غیر رسمی جلگه
plain	پهن
plain	تخت
plain	ساده پوست کنده
plain	میدان
plain vertical	سطح افق
plain weave	پارچه ساده بافت
plain weave	بافت ساده
plain vertical	خط افق
plain spoken	رک گو
plain text	پیام کشف
plain text	متن کشف
plain text	متن واضح و اشکار
as plain as a pikestaff <idiom>	مثل شیربرنج [قیافه]
plain design	طرح کف ساده
plain flour	آردخالص
plain chocolate	شکلاتخالص
plain pole	پایهمسطح
outwash plain	آبشستهشدهبینمک
strand plain	کران دشت
plain weave	بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
plain weave	بافت حصیری
plain design	طرح بدون نقش و نگاره
abyssal plain	جلگهژرف
plain spoken	بی پرده
plain clothes	ساده پوش
plain concrete	بتن بدون ارماتور
plain concrete	بتن معمولی
plain component	متن یا قسمت کشف یک پیام رمز
plain bearing	یاتاقان تخت
plain grinder	دستگاه چرخ سمباده مدور
plain bearing	یاتاقان ساچمهای
in plain english	پوست کنده
in plain english	به انگلیسی ساده
flood plain	دشت سیلابی
plain washer	واشر تخت
flat plain	دشت هموار
plain speaking	رک گویی
plain-clothes	غیر نظامی پوش
plain-clothes	ساده پوش
plain clothes	غیر نظامی پوش
plain concrete	بتن غیرمسلح
plain dealing	راست
plain dealing	بازی
plain hearted	ساده دل
plain hearted	بی تزویر
plain paper	کاغذ ساده
plain paper	کاغذ بی نقش
plain rib	تیغه ساده
plain sailing	پیشرفت بدون مانع
plain spoken	رک
plain spoken	یر راست
plain flap	فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
plain dealing	سودای درست
plain dealing	معامله راست حسینی راست باز
plain dealing	درست
plain dealing	بیرپا
plain flap	فلپ ساده
plain dress	لباس غیر نظامی
Plain food (dress).	غذا ( لباس ) ساده
balanced plain weave	بافت ساده یک رو یک زیر
balanced plain weave	گلیم باف فرش
plain gypsum lath	[توفان سنگ و گچ مسطح]
plain carbon steel	فولاد کربن غیرالیاژی
plain milling cutter	دستگاه فرز غلطکی
plain clothes man	کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
This is plain highway robbery .	این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
In simple (plain) English.	به انگلیسی ساده
regular weave [plain]	بافت معمولی و ساده
plain carbon tool steel	فولاد ابزار غیرالیاژی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com