English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
plasma display panel صفحه نمایش گازی
Search result with all words
plasma panel display وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
Other Matches
plasma display نمایشگرپلاسمایی
plasma display نمایش پلاسما
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas plasma display صفحه نمایش پلاسمای گازی
flat panel display صفحه نمایش مسطح
plasma پلاسما قسمت ابکی خون
plasma شاره
plasma پلاسما
plasma خونابه
plasma plating ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
plasma plating مقاوم
plasma plating نشاندن پوشش نسوز
opaque plasma پلاسمای مات
plasma membrane غشاء خارجی سفیده یاخته
low pressure plasma پلاسمای فشار ضعیف
dry plasma etching روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
fully ionized plasma پلاسمای تمام یونیزه
panel یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
panel یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panel تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
panel چاپگر
panel نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
panel بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
on the panel جزوصورت گرفته
on the panel ثبت شده
panel تخته کوبیدن
panel صورت اسامی اشخاص
panel قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
panel صفحه تقسیم برق
panel پرده مخابرات
panel پرده شبکه مخابرات
panel هیئت تشک پالان
panel قطعه
panel میزگرد
panel قاب گذاردن حاشیه زدن به
panel قطعه مستطیلی شکل
panel هیئت
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel قاب عکس
panel صفحه
panel قاب سقف
panel صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panel ورقه درپوش
panel پانل
panel نقاشی روی چوی
panel قاب تختهای قاب تزئینی
panel تابلوی برق
panel جعبه کلیدبرق
panel تابلو
panel صفحه نمودارجعبه سویچها
panel صفحه کلید
operating panel تابلوی عملکرد
panel box جعبه تابلو
panel cutout فیوز تابلو
marking panel پرده شناسایی
panel code علامت رمزپرده شناسایی
marking panel پرده علامت گذاری مین
panel board تابلوی برق
marking panel پرده مخابرات
fuse panel پانل فیوز
door panel بخش مسطح درب
feeder panel تابلوی تغذیه
front panel تابلوی جلو دار
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
solar panel پهنهی آفتابگیر
fuse panel تابلوی فیوز
panel code کد پرده مخابرات
graphic panel تابلو نگارهای
maintenance panel تابلوی نگهداشت
distribution panel تابلوی توزیع
panel discussion بحث میزگرد
panel formwork تخته قالب بندی بتن
to panel a dress جامه زنانه را با تیکهای ازرنگ دیگر اراستن
to panel a wall دیواری را تخته کوبی کردن
touch panel صفحه حساس به تماس
veneer panel صفحه روکش
data panel دکمهاطلاعات
middle panel قابچوبیمیانی
modesty panel صفحهحفظعفت
photovoltaic panel تابلویقدرتزاینوری
radiator panel صفحهرادیاتور
sail panel صفحهقایقرانی
scuttle panel صفحهحبله
side panel حاشیهکناری
to panel a door تنکه بدر گذاشتن
the panel of a door تنکه در
signal panel پرده مخابرات
panel formwork قالببندی پیاده شونده
panel house جنده خانه
panel interview مصاحبه میزگرد
panel screen صفحه
panel truck بارکش کوچک موتوری
panel truck یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
panel wall اگین دیوار
panel work تنکه سازی
panel work تخته کوبی
patch panel تابلوی سرهم بندی
drapery panel چین پرده ای
plywood panel تخته چندلا
trim panel آرایندهتختهمیانی
access panel پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
control panel پانل مخصوص نصب کنترل ها
control panel تابلوی فرمان
control panel صفحه کنترل
back panel صفحه عقبی
control panel تابلوی کنترل
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
ceiling panel لقط
built in panel تابلوی نصب
l display ارائه ال
b display ارائه ب
h display ارائه اچ
display نشان دادن اطلاعات
display ویترین
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
i display ارائهای
m display ارائه ام
self display جلوه گری
n display ارائه ان
d display ارائه دی
p display ارائه پی
display نمایاندن
c display ارائه سی
display نمایشگر صفحه نمایش
display در معرض نمایش
display نمایش
display ارائه
display نمایش دادن
display نشان دادن ابراز کردن
display اشکارکردن نمایش
g display ارائه جی
display تظاهر
k display ارائه کی
j display ارائه جی
display جلوه نمایاندن
f display ارائه اف
display اشکار کردن
self display خودنمایی
display نمایشگری
control panel device ابزار تابلوی کنترل
electrical connection panel صفحهاتصالبهبرق
central control panel مرکز کنترل
overhead switch panel صفحهکلیدبالایسر
central control panel تابلوی مرکزی کنترل
solar cell panel صفحهباطریخورشیدی
switch board panel تابلو کلید
video connection panel صفحهاتصالبهنمایشگر
touch sensitive panel صفحه حساس به تماس
text display نمایشگرمتن
teletype display نمایش تله تایپ
affect display نمایش عاطفه
colour display نمایشرنگ
RGB display سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
display console پیشانه نمایشگر
teletype display نمایش تایپ راه دور
situation display صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
simultaneous display نمایش سیمولتانه
digital display صفحهنمایشعددی
vector display نمایش برداری
raster display صفحه نمایش شبکهای
raster display نمایش محل تصویر
display cabinet بوفه
pyrotechnic display اتش بازی
display setting تنظیمصفحهنمایش
function display نمایشگرتابع
message display نمایشپیغام
visual display نمایش بصری
display foreground پیش نمای تصویر
display console کنسول نمایش
display background زمینه نمایش
display surface سطح نمایش
display menu فهرست نمایش
display tube لامپ نمایشگر
formatted display نمایش شکل یافته
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
graphics display نمایش گرافیکی
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display menu فهرست انتخاب نمایشی
display image نمای تصویر
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
display highlighting جلوه دادن تصویر
display controlled نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display device دستگاه نمایش
display cycle چرخه نمایش
display architecture معماری نمایشی
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
display unit واحد نمایش
display type نوع نمایش
data display داده نما
backlit display صفحه نمایش پشت نور
backlit display واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
display terminal ترمینال نمایش
data display داده نمایی
display terminal پایانه نمایشگر
display adapter اداپتور صفحه نمایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com