English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
Other Matches
girder تیر اهن
i girder تیری که بشکل ) باشد
t girder شاه تیر " T "
girder pull : syn
girder تیر حمال
girder تیر افقی شاه تیر
girder شاه تیر
girder شاهین ترازو
girder تیر مرکب
girder تیر
lattice girder تیر حمال مشبک
girder bridge پل پوتری
longitudinal girder شاه تیر طولی
longitudinal girder تیر طولی
girder iron تیر اهنی
girder bridge پل تیر حمالی
girder bridge پل بیلی متوسط
compound girder تیر حمال مرکب
box girder تبر جمال قوسی شکل
girder bridge پل چند تکه قابل نصب رویهم
girder armature ارمیچر تیر اهنی
parallel trussed girder تیر شبکهای موازی
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
plate شیشه
plate کلیشه
plate تسمه
L-plate تحتتعلیم
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
a plate یک بشقاب
plate نعل اسب
plate قاب
plate صفحه اند
plate اندودن
plate متورق کردن
plate :بشقاب
plate روکش کردن
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate صفحه فلزی ورقه
plate بقدر یک بشقاب
plate لوحه روکش
plate پلاک
plate لوح
plate صفحه
plate ورقه
plate زره
plate پلیت
plate ورقه اهن
plate لوحه
plate ورقه تنکه
plate پلاکهای توضیحات دستگاهها
plate اب دادن
plate زره پوش کردن
plate روپوش دادن
plate roll غستگاه نورد صفحه
plate rheostat رئوستای صفحهای
positive plate صفحه مثبت
plate rectifier یکسوساز صفحه
plate rack جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
plate pulsing ضربه گری صفحه اند
plate puller انبر صفحه باتری
screw plate مفتول کش
rating plate پلاک قدرت
pole plate حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
plate valve سوپاپ بشقابکی
rating plate صفحه مشخصات
screw=plate حدیده
plate strap تسمه صفحه
screw plate حدیده
rating plate پلاک مشخصات
plate spring فنر بشقابکی
plate shears قیچی ورق بر
plate proof نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
plate press پرس صفحه باتری
plate clutch کلاج صفحهای
plate circuit مدار صفحه اند
plate capacitor خازن صفحهای
plate basket سبد قاشق و چنگال
pattern plate صفحه مدل
nickel plate اب نیکل دادن گالوانیکی
negative plate صفحه منفی
shamrock plate plate union eyed three
licence plate پلاک اتومبیل
mica plate ورق میکا
plate rectifier یکسوسازاندی
plate point نقطه پلیت
plate mill غستگاه نورد صفحه
plate mill دستگاه فرز غلطکی
plate mark طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
plate mark انگ
plate mark نشان عیار
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
plate condenser خازن صفحهای
plate clutch کلاج دیسکی
kicking plate ورق پاخور
side plate پیشدستی
salad plate بشقابسالادخوری
reel plate صفحهقرقرهای
pressure plate صفحهنگهدار
plate grid صفحهمشبک
pitcher's plate صفحهاتصال
pad plate صفحهلایی
mounting plate صفحهپایه
home plate صفحهبازی
foot plate صفحه پایه
escutcheon plate صفحهروقفلی
sill plate صفحهپایه
slide plate صفحهلغزان
specification plate صفحهاختصاصی
paper plate بشقاب کاغذی
finger-plate ورق دست خور
crown-plate بالشتک
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
The plate is chipped. لبه بشقاب پریده است
warning plate صفحههشدار
warming plate صفحهگرم کننده
top plate صفحهبالایی
strike plate صفحهتوپی
splash plate صفحهآبپاش
double plate صفحهیدوبله
dinner plate بشقابپلوخوری
tally plate برچسب ازمایش
surface plate تراز فلزی یا اهنی
surface plate تراز
stencil plate الگوی نقشه برداری
spring plate صفحه فنری
sole plate کف پنجره
sole plate بالشتک
silver plate بانقره اندودن
silver plate فرف نقره
silver plate اب نقره
silver plate نقره اندود
tally plate برچسب تست
theoretical plate بشقابک نظری
tie plate بالشتک ریل
armoured plate ورقهزرهی
absorbing plate صفحه جاذب
license plate پلاک
license plate نمرهی اتومبیل
book plate برچسب کتاب
wobble plate دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
wobble plate صفحه جنبان
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
wall plate زیرسری
union plate صفحه چند چشمی
tin plate حلبی
shielded plate صفحه محافظ
iron plate ورق اهنی
chrome plate روکش کردن با کروم
bolster plate صفحه برای مهار کردن
boiler plate سطح یخزده و سفت برف
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
bed plate صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bearing plate صفحه تکیه گاه
bearing plate صفحه اتکاء
battery plate صفحه باتری
base plate صفحه زیر ستون
base plate صفحه پای ستون
baffle plate موج گیر
bottom plate صفحه مبنا
breast plate زره سینه
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
centre plate keel drop
cap plate سرستون
cadminum plate ابکاری کادمیومی کردن
butt plate صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه کف قنداق
buckled plate صفحه تاشده
buckled plate صفحه دولا شده
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
breast plate سینه بند اسب
baffle plate سپر
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
active plate صفحه موثر
accumulator plate صفحه اکومولاتور
hot-plate اجاق برقی
hot-plate صفحه داغ
hot-plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate اجاق برقی
hot plate صفحه داغ
hot plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
plate glass شیشه لوحی
number plate پلاک علائم مشخصه
anchor plate سپر
anchorage plate صفحه مهاری
back plate صفحه متحرکی که سیلندرچرخ و کفشکها روی ان سوار میشوند
armor plate ورق زرهی
armor plate زره دار کردن پوشاندن بازره
armor plate حفاظ یا پوشش زرهی
armor plate زره
arched plate صفحه قوس دار
plate voltage ولتاژ اندی
plate supply تغذیه صفحه
plate saturation اشباع اند
plate current جریان صفحه اند
angle plate صفحه زاویه دار
number plate پلاک شماره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com