Dictiornary-Farsi | pole post clamp | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
pole post clamp	ترمینال


Other Matches

clamp down	راداس کشیدن
clamp	محکم کردن
clamp	بندزدن فشار دادن
clamp	در قید گذاشتن ترمینال
clamp	مهار کردن
clamp	قید
clamp	چفت
clamp down	چفت کردن
clamp	بیرون کشیدن
clamp	بند
clamp	گیره
clamp	انبرک
clamp	باگیره نگاهداشتن
clamp	با قید ومنگنه محکم بستن
clamp	مهار گیره عقربک
clamp	بست کامل
c clamp	گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
c clamp	گیره
clamp	بست
come along clamp	بست کابل
G-clamp	انبرک جی شکل
clamp coupling	قید و بست
azimuth clamp	دکمهقوس
clamp binder	صاحفبند
clamp lever	سطحگیره
clamp spotlight	گیرهچراغمطالعه
parallel clamp	گیره پیچی موازی
pinch clamp	گیره قیدی
clamp holder	گیره بند
horizontal clamp	گیرهافقی
altitude clamp	گیرهتنظیمارتفاع
end clamp	طاقچه
needle clamp	گیرهسوزن
float clamp	گیرهشناور
magnetic clamp	گیره مغناطیسی
hose clamp	بست لوله لاستیکی
earth clamp	گیرهحفرزمین
ground clamp	گیره سیم زمین
support clamp	تیر یک طرف گیردار
adjustable clamp	گیره قابل تنظیم
carpenter's clamp	پیچ دستی
clamp bolt	پیچ ترمینال
screw clamp	گیره پیچی
cabinet clamp	گیره قفسه
battery clamp	ترمینالهای باطری
scaffold clamp	بست چوب بست
clamp bolt	پیچ بست
chain clamp	گیره زنجیری
cable clamp	بست کابل
scaffold clamp	گیره چوب بست
paper clamp	گیرهورقه
clamp anf rake	مانور برای کنترل گوی درمواجه
table-locking clamp	گیرهقفلصفحه
lower sphere clamp	گیرهپایینیگوی
needle clamp screw	پیچنگهدارندهسوزن
upper sphere clamp	گیرهبالاییگوی
clamp base vise	گیره با فکهای موازی
pole	با تیر یا دیرک محکم کردن
pole	تیر چراغ برق
pole	قطب
pole	تیردارکردن
pole	قطب دار کردن
pole	دسته بلند چیزی
pole	لهستانی
pole	چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole	دستک
pole	شمع
pole	قطب باطری
pole	میله پرچم
pole	پایه
pole	تیر
pole	نیش ماگنترون
pole	دکل
pole ax	تیر چکش دار
pole	نیزه پرش با نیزه
two pole	دو پل
up the pole	گرفتار در تنگنا واقع شده
pole ax	با تبرچکش کشتن
pole ax	تبرزین
four pole	چهار قطبی
communicating pole	قطب کمکی
commutating pole	قطب کمکی
consequent pole	قطب فرعی
commutating pole	قطب جابجاگری
double pole	با دو قطب
double pole	دو قطبی
elevated pole	قطب نافر
elevated pole	قطب راصد
fluted pole	پایهزهدار
field pole	قطب میدان
doubles pole	تیردوتایی
plain pole	پایهمسطح
pike pole	کلنگدوسردستهبلند
wooden pole	دکل چوبی
pole shoe	کفش قطب
pole shoe	کفشک قطب
pole plate	حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
pole pitch	گام قطب
pole piece	قطبک
pole of development	قطب توسعه
pole mast	دیرک یک پارچه
pole mast	دکل یک تیکه
pole jumping	با گرفتن چوب در دست
pole jumping	جست
pole jumping	پرش با تیر
pole horse	اسب نزدیک به لبه داخلی مسیر
pole horse	یابوی عصار خانه
pole horse	اسب کنار مال بند
pole sitter	راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
pole strength	شدت قطب
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
rel pole	قطب قرمز
ridge pole	کش بالای شیروانی
ridge pole	کش دیرک افقی چادر
salient pole	قطب برجسته
single pole	تک قطب
single pole	چوبدستی تکی اسکی
ski pole	چوب اسکی بازی
ski pole	چوبدست اسکی
spinnaker pole	تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
positive pole	قطب مثبت
pole vaulting	پرش با نیزه
pole vaulter	پرنده با نیزه
pole tips	نوکهای قطب
pole climbing	از تیر بالا رفتن
pole climber	رکاب
pole charge	خرج میلهای
magnetic pole	قطب مغناطیسی
magnet pole	قطب اهنربا
liberty pole	چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
the south pole	قطب جنوب
three pole switch	کلید سه پل
to pole any thing up or down	چیزیرا سوی بالایا پایین هل دادن
internal pole	قطب داخلی
head pole	تیری که از پشت اسب تاکنارسرش ادامه دارد
tubular pole	دکل لولهای
whisker pole	تیر وصل به دکل برای بادبانی دور از باد
wooden pole	تیر چوبی
wound pole	قطب مرکب
flag pole	میله پرچم
curtain pole	پایهپرده
pole charge	خرج دستکی
pole changing	تعویض قطب
pole changer	تعویض کننده قطب
pole changer	تغییردهنده قطبش
pole armature	ارمیچر قطبی
pole arc	قوس قطب
one pole switch	کلید یک قطبی
neutral pole	قطب خنثی
negative pole	قطب منفی
negative pole	قطب منفی مغناطیس
tent pole	تیر چادر
tent pole	دیرک چادر
main pole	قطب اصلی
the north pole	قطب شمال
Pole Star	جدی
pole vaults	بانیزه پریدن
pole vaults	پرش با نیزه
pole vault	بانیزه پریدن
pole vault	پرش با نیزه
totem pole	تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
barber's pole	پایهایکهدر قدیمبیرونمغازهها در بریتانیا استفادهمیشد
North Pole	قطب شمال
barge pole	چیز غیر قابلاعتماد
Pole Star	Polaris
pole position	جلوتر از همه در صف [مسابقه]
Pole Star	ستاره قطبی
pole position	آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
pole shaft	چوباسکی
anchor pole	دیرک مهار
armature pole	قطب ارمیچر
analogous pole	شبه قطب
pole tip	سرنوکتیزچوباسکی
South Pole	قطب جنوب
roof pole	سقفبلند
pole grip	دستهمتصلبهدست
singles pole	تکپایه
tail pole	کابلخارجی
free magnetic pole	قطب مغناطیسی ازاد
extended pole piece	قطبک دراز شده
split pole converter	تبدیل گر با انشقاق قطب
magnetic pole sterngth	شدت قطب مغناطیسی
split pole motor	موتور با قطب چاکدار
horn of pole piece	شاخ قطبک
flage pole position	موقعیت میله پرچمی
pole changing switch	کلید تعویض قطب
pole changing motor	موتور با قطبهای قابل تعویض
commutating pole generator	مولد با قطب جابجاگر
triple pole switch	کلید سه پل
magnetic north pole	قطب شمال مغناطیسی
single pole cutout	فیوز تک پل
split pole motor	موتور کمکی
single pole switch	کلید یک پل
communicating pole winding	سیم پیچی قطب کمکی
commutating pole converter	تبدیل گر قطب کمکی
celestial north pole	قطب شمال عالم
double pole switch	کلید دو پل
shaded pole motor	موتور با قطب سایه دار
celestial body south pole	قطب جنوب عالم
not touch something with a ten-foot pole <idiom>	تصمیم گیری چیزی به طور کامل