English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (2 milliseconds)
English Persian
port of exit مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
Other Matches
exit خروج
exit در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit خروجی
exit مرگ درگذشت
exit عزیمت
exit خارج شدن
exit مخرج
exit خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit بیرون رفتن
exit turnstile تیرچهاربازویگردندهخارجی
exit track خروجیخطآهن
exit taxiway خروجیجاده
exit cone خروجیمخروطی
exit polls برخه پرسی
exit poll برخه پرسی
beach exit محل خروجی اسکله
beach exit معبر ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
exit visa مهرپاسپورت
Emergeny exit . پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
emergency exit در خروج اضطراری
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
deferred exit انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
emergency exit خروج اضطراری
error exit در روی خطا
exit interview مصاحبه پایان خدمت
normal exit درروی عادی
exit point نقطه خروج
exit point نقطه مرگ
exit point نقطه خروجی
exit road راه خروجی
exit road راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
exit splitter شکافنده خروجی
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
high-speed exit taxiway خروجیتاکسیوباسرعتبالا
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
port سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
port باب
port مدخل
port اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
port دریچه تبدیل برنامه
out port بندرخارج از محوطه
out port بندر دور از مقصد
last port شیپور عزا
port پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
last port شیپور خاموشی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
way port بندر سر راه
port مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
port سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
port بندر
port دماغه
port مجرای عبورروغن
port مجرا
port شیار هادی دهانه
port دروازه
port روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port حمل کردن مزغل تیراندازی
port سمت چپ ناو
port ترابردن
port بردن
port ببندر اوردن حمل کردن
port بندرگاه
port لنگرگاه
port مامن مبدا مسافرت
port فرودگاه هواپیما
port بندر ورودی
port درب درگاه
port دورازه
port در رو مخرج
port شراب شیرین بارگیری کردن
port ریل اطراف ناو
port مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port بندر گاه
port روزنه
port مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port دریچه
port یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port درگاه
port دهانه
port به آن وصل است را انتخاب کند
port مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port of entry بندرمحل ورود
port of entry مرز ورود کالا یا فرد به کشور
put into port وارد بندر شدن
port of entry بندر مقصد
registered port بندر مشخص
supply port درگاه تامین
port watch پست نگهبانی بندر
port of embarkation بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
port complex مجتمع بندری
port complex لنگرگاه
port hole روزنه
port hole مزغل
port installations تاسیسات بندری
port watch نگهبان بندر
port [software] دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
port of debarkation بندر مقصد حمل کالا
port of debarkation بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of destination بندر مقصد
port of embarkation بندر عزیمت
sally port دروازه بزرگ قلعه
sally port درب ورودی بزرگ
video port قسمتنمایش
printer port قسمتاتصالبهچاپگر
car port گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
car port سایبان اتومبیل
port hand دستسویچپ
transfer port دریچهانتقال
port glass جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
ejection port دهانهپرتاب
network port قسمتکارباشبکهاینترنت
keyboard port قسمتاتصالصفحهکلید
treaty port بندر پیمانی
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal port بندر مقصد
sally port دریچه
sally port دروازه عبور از قلعه
sally port درب اصلی قلعه یا استحکامات
secondary port بندر فرعی
secondary port ,
secondary port subordinatestation : syn
secondary port station secondary
serial port مدخل سری
serial port درگاه ترتیبی
supply port درگاه تدارکاتی
modem port قسمتقرارگیریمدم
free port بندر ازاد
controlled port بندرکنترل شده
deflation port سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
destination port بندر مقصد
destination port بندر تحویل کالا
exhaust port مجرای خروجی
exhaust port دریچه خروجی
Port-au-Prince شهر پورت اوپرنس
freeing port شکاف یک طرفه
gas port محفظه عبور گاز
gas port میله تنظیم گاز
gas port لوله عبور گاز
controlled port بندر نظامی کنترل شده
control port درگاه کنترل
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
free port بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
port of call بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
port of call بندر لنگراندازی
port of call بندر توقف
admission port سوپاپ ورودی
aerial port لنگرگاه هوایی
aerial port باراندازی هوایی
attention to port احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
captain of the port افسر انتظامات بندر
cargo port دریچه بارگیری ناو
gun port مزغل
main port بندر اصلی
main port refrencestation : syn
main port port principal
parallel port درگاه موازی
memory port درگاه حافظه
midi port دریچه یا درگاه IDI
minor port بندر کوچک
admission port دریچه پذیرش
naval port بندر دریایی
port arms پیش فنگ
port arms فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
main port ,
hard port فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
inlet port سوپاپ ورودی
home port پایگاه مادر
intake port دریچه ورودی
intake port سوپاپ ورودی
high port حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
high port حالت دست فنگ
home port پایگاه اصلی
hard port ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
inlet port دریچه ورودی
named port of shipment بندر مشخص برای حمل
one port radial pump تلمبه شعاعی یک پرهای
continue port/starboard چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
port a punch card علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
port hand buoy بویه سمت چپ
spent fuel port قسمتسوختمصرفشده
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
disc drive port قسمتوروددیسک
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
dual port ram حافظه تسهیم شده
check port/starboard جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
peripheral device port قسمتاصلیتنظیماتمحیط
named port of destination بندر مقصد مشخص
port auxiliary service یگان خدمات بندری
Free pree (trade,port). مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com