English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
position indicator شاخص نماها
Search result with all words
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
plan position indicator صفحه رادار ناو یا هواپیما
Other Matches
c o d indicator عقربه سی او دی
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
indicator شناساگر
indicator نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
indicator ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
indicator چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
indicator علامت
indicator چراغ راهنما
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
on-off indicator چراغروشنوخاموش
indicator نمودار
indicator شاخص اندازه
indicator مقیاس
indicator فشار سنج
indicator اندیکاتور
indicator شاخص
indicator راهنما
indicator نشانگر
indicator عقربه
indicator نشان دهنده
indicator نماینده
indicator نمایشگر شاخص
indicator علامت خط نشانه
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
insulation indicator دستگاه ازمایش عایق بندی
indicator tube لامپ سیگنال
indicator light لامپ سیگنال
phase indicator نشاندهنده فاز
indicator gate دریچه شاخص
indicator electrode الکترودنشان دهنده
indicator electrode الکترود شاخص
light indicator نور نما
limit indicator نشاندهنده تلرانس
magnetic indicator سمت نمای مغناطیسی هواپیما
magnetic indicator سمت یاب مغناطیسی هواپیما
mode indicator نشانگر حالت
overflow indicator سرریز نما
overflow indicator سرریزنما
indicator diagram دیاگرام نشاندهنده
overflow indicator مشخص کننده سرریزی
neon indicator شاخص نئونی
ground indicator اشکارساز اتصال با زمین
climb indicator اوج نما
column indicator نشانگر ستونی
complex indicator نشانگر عقده
density indicator چگالی سنج
direction indicator دستگاه جهت نمایی
direction indicator دستگاه نشاندهنده جهت حرکت
dual indicator نشاندهنده دوتایی
economic indicator شاخص اقتصادی
economic indicator علائم اقتصادی
elevation indicator صفحه نمودار درجه
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
error indicator در روی خطا نما
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
frequency indicator بسامد نما
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
dial indicator دستگاه نشاهدهنده مدرج
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
check indicator مشخص کننده مقابله
polarity indicator شاخص قطب
tuning indicator میزان نما
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
wheel indicator نشانگر سکان
wind indicator بادنما
calls indicator نمایشدهندهزنگتلفن
charge indicator اندازهشارژ
front indicator فشارسنج
front indicator جلو
indicator lights نورهایراهنما
indicator needle عقربهسوزنی
indicator telltale شاخصساعتی
neutral indicator شاخصسوخت
oxygen indicator اکسیژنیدک
power indicator شاخصروشن
rear indicator شاخصانتهایی
self-timer indicator تنظیمگراتوماتیک
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
switch indicator گزینه نما
priority indicator نماینده اولویت
priority indicator اولویت نما
range indicator شاخص مسافت
range indicator طبله مسافت
range indicator مقیاس مسافت
ring indicator نشان دهنده حلقه
rogue indicator کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
role indicator نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
routing indicator نمایندهء مسیرگزینی
routing indicator گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
rudder indicator نشانگر تیغه سکان
situation indicator دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
speed indicator سرعت نما
speed indicator تندی نما
stack indicator نماینده پشته
stack indicator پشته نما
setting indicator شاخصتنظیم
check indicator نماینده مقابله
absence indicator غیبت نما
balance indicator ترازنما
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
achromatic indicator شناساگر اکروماتیک
absence indicator جانشین
airspeed indicator سرعت نما
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
heat ready indicator چراغتعینگرما
oxidation reduction indicator شناساگر اکسایش
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
discharge indicator disc دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
dial indicator micrometer میکرومتر با صفحه مدرج
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
turn and bank indicator کنترلکنندهشیبوچرخش
end of file indicator انتهانمای پرونده
magnatic direction indicator دستگاه نشاندهنده جهت مغناطیسی
maximum demand indicator کنتور بار پیک
shadow tuning indicator میزان نمای سایهای
earth leakage indicator دستگاه نشاندهنده نشتی زمین
key status indicator نشانگر وضعیت کلید
film leader indicator راهنمایفیلمخودکار
power level indicator توان نما
dipping/indicator stalk دکمهراهنما
call fee indicator دستگاه نشاندهنده نرخ تلفن
oil level indicator نشانگر سطح روغن [مهندسی]
acid base indicator شناساگر اسید- باز
electron ray indicator لامپ میزان نما
charging indicator lamp لامپ نشاندهنده بار
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
gates opening indicator شاخص باز شدن دریچه ها
auto answer indicator جوابگویاتوماتیکی
numerical indicator tube هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
high tension indicator مقره فشار قوی
backstroke turn indicator اندازهشنایبرگشتبهپشت
air speed indicator صفحه سرعت نما
current direction indicator دستگاه نشاندهنده جهت جریان
current cell indicator نشانگر سل جاری
air speed indicator سرعت نمای هواپیما
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
main beam indicator light شاخصنمایشچراغراهنما
oil pressure warning indicator شاخصهشدارفشارروغن
briggs meyers type indicator سنخ نمای بریگز- مایر
electron ray indicator tube لامپ ولت نما
cathode ray tuning indicator لامپ میزان نما
myers briggs type indicator سنخ نمای مایرز- بریگز
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
position قرار دادن چیزی در محل خاص
position حالت محل سازمانی
on position وضعیت وصل
position موضع
position جا
position محل چیزی
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position مقام شغل سازمانی
t position حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
position شغل رسمی
an a for a position درخواست دهنده برای کار
position موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
position نظریه
position محل
position وضع چگونگی
position قراردادن امورات مربوط به وفایف
position شکل موقعیت
position وضعیت
position منصب
position مقام یافتن سمت
position جایگاه
position مرتبه مقام
position نهش
position وضعیت موضع
position وضع
position موقعیت
position مستقرشدن یاکردن
position شغل
position بردار مکان [ریاضی]
to be in a position to do something موقعیتش باشد که کاری را انجام بدهند
position مقام
y position حالت- ایگرگ
position قراردادن یاگرفتن
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
repetition of position تکرار وضعیت
reference position محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
referee's position اعلام کشتی در خاک از سوی داور
pole position جلوتر از همه در صف [مسابقه]
referee's position خاک شدن در کشتی
response position مکان جواب
rest position استراحتگاه
rest position موقعیت سکون
lotus position جاگیری لوتوسی
rest position وضعیت ساکن
rigging position وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
position vector بردار مکان [ریاضی]
reclining position حالت غنوده
ready position وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
ready position حاضربه تیراندازی
predicament position بخطر افتادن
primary position موضع اصلی
primary position موضع ابتدایی
print position مکان چاپ
print position موقعیت چاپ
forward position موقعیت رو به جلو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com