Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 165 (8 milliseconds)
English	Persian
positive film	فیلم مثبت
Other Matches
film	پوسته
film	تاری چشم فیلم برداشتن از
film	غبار
film	سینما
film	فیلم سینما
film	فیلم عکاسی
film	فیلم
film	غشا
film	پرده نازک
film recorder	ضباط فیلم
film reader	فیلم خوان
film evaporator	تبخیر کننده پوسته
film developer	سازنده فیلم
film recorder	فیلم نگار
film cutout	فیوز پوستهای
film badge	علامت تشعشعات اتمی
film badge	برگ شناسایی فیلم
film disc	صفحهفیلم
lidding film	کلاهک لیوان
acetate film	پوسته استاتی
acetate film	فیلم استاتی
film resistor	مقاومت غشایی
gas film	لایه یا قشر گازی
instruction film	فیلم اموزشی
thin film	غشای نازک
thin film	لایه نازک
x ray film	فیلم رونتگن
cassette film	فیلمدوربین
oxide film	قشر اکسیدی
oxide film	لایه اکسیدی
oxidation film	قشر اکسید
negative film	فیلم منفی
cartridge film	فیلمفشنگی
magnetic film	لایه فیلم مغناطیسی
magnetic film	غشاء مغناطیسی
instruction film	فیلم درسی
reversal film	فیلم معکوس
film sprocket	پایهنگهدارفیلم
roll film	فیلملولهای
sheet film	فیلمصفحهای
film star	ستارهیکفیلم- سوپراستار
The message of the film is that ...	پیام این فیلم این است که ...
film strip	نوار فیلم
lidding film	سرپوش لیوان
film speed	ضبطشتاب
film leader	سر
film-strip	نوار فیلم
film leader	فیلم
film-strips	نوار فیلم
unwatchable [film, TV] <adj.>	ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
film pack	جایفیلم
thin film memory	حافظه غشایی نازک
thin film circuit	مدار غشایی نازک
thick film circuit	مدار غشایی ضخیم
magnetic film memory	حافظه با فیلم مغناطیسی
film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
magnetic thin film	فیلم نازک مغناطیسی
magnetic thin film	غشاء نازک مغناطیسی
film guide rail	ریلراهنمایفیلم
film leader indicator	راهنمایفیلمخودکار
film rewind knob	دکمهچرخشفیلم
film rewind system	دستگاهپرگردانفیلم
film guide roller	حلقهراهنمایفیلم
still video film disc	سطحفلاپیدیسک
To take pictures. To photograph. To film.	عکس انداختن
film drying cabinet	مخزنخشککنندهعکس
She portrays a dancer in the film.	او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
magnetic film storage	ذخیره فیلم مغناطیسی
Make three copies of each film.	از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
film cassette chamber	محلقرارگیریفیلم
the positive d.	درجه مطلق
I am positive that ...	من اطمینان کامل دارم که ...
positive	ساده
positive	ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
positive	مسلم
positive	که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
positive	سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
positive	که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
positive	یقین عملی
positive	سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
positive	اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
positive	در معنای بله
positive	واقعی
positive	مثبت
positive	قطعی
positive	محقق
positive	یقین معین
positive	مطلق
positive	نسخه اصلی عکس
positive	قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
positive	تصویر صفحه نمایش با پشت زمینه سفید
magnetic thin film memory	حافظه فیلم نازک مغناطیسی
It was a sI'lly boring film (movie).	فیلم لوس وخنکی بود
positive contact	اتصالبارمثبت
electro positive	الکتروپوزیتیو
false positive	مثبت کاذب
positive acceleration	شتاب مثبت
positive balance	مانده مثبت
positive brush	زغال مثبت
positive charge	بار مثبت
positive column	ستون مثبت
positive feedback	بازخورد مثبت
positive tropism	محرک گرایی
positive meniscus	هلالیواقعی
positive region	منطقهبارمثبت
positive discrimination	رفتارتبعیضآمیز
positive skewness	عدم تقارن مثبت
positive vetting	بازجوئیفردی
positive element	سازه مثبت
positive integer	عدد صحیح مثبت [ریاضی]
positive conductor	سیم مثبت
positive cut off	پرده اب بندی کامل
positive glow	شعله اندی
positive glow	شعله مثبت
positive integer	عدد صحیح مثبت
positive logic	منطق مثبت
positive modulation	پخش مثبت
positive modulation	تحمیل مثبت
positive plate	صفحه مثبت
positive pole	قطب مثبت
positive post	قطب مدار مثبت
positive feeder	سیم تغذیه مثبت
positive feedback	واخوراند مثبت
positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
positive cut off	دیواره اب بند کامل
positive economics	اقتصاد مثبت
positive economics	اقتصاد توصیفی
positive economics	اقتصاد اثباتی
positive economics	شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
positive electricity	الکتریسیته مثبت
positive electricity	برق مثبت
positive electrode	الکترد مثبت
positive electron	پوزیترون
positive terminal	قطب مدار مثبت
positive lead	سیم مثبت
positive sign	علامت مثبت
positive skewness	چولگی مثبت
positive slope	شیب مثبت
positive transfer	انتقال مثبت
positive transference	انتقال مثبت
positive transmission	پخش مثبت
positive correlation	همبستگی مثبت
positive control	کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
positive wire	سیم مثبت
positive side	بخش مثبت
positive reinforcement	تقویت مثبت
positive prescription	مرور زمان ایجاد حق
positive prescription	مرور زمان مملک
positive relation	رابطه مستقیم
positive relation	رابطه مثبت
positive potential	پتانسیل مثبت
blood factor positive	RhمثبتRh
positive/negative junction	منفی
positive true logic	یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
positive/negative junction	نقطهاتصالمثبت
positive definite matrix	ماتریس همیشه مثبت
positive plate strap	صفحهنوارمثبت
positive movement reflex	بازتاب حرکت گرایشی
positive cotton effect	پدیده مثبت کاتن
crater in positive carbon	گودی کربن مثبت
positive crank ventilation	پی سی وی
positive sequence polyphase system	مدار چند فازی مستقیم
positive sequence power in a three phase	توان مستقیم مدار سه فازی
positive sequence polyphase system of or	مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com