English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
post flight بعد از پرواز
post flight بعد از خاتمه پرواز هواپیما
Other Matches
to take flight فرار
flight مانع
flight بهترین نتیجه دور مقدماتی
in the first flight دارای مقام نخست سردسته
flight پله ممتد
to take flight کردن
in the first flight جلو
to take ones flight پریدن
in-flight حین پرواز
to take flight گریختن
flight مانع در دو
flight پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
flight فرارکردن کوچ کردن
flight عزیمت گریز
flight یک رشته پلکان سلسله
flight مهاجرت
flight رسد هوایی
flight پرواز
flight پرش
flight مسیر پرواز
flight پرواز کردن
flight گریز
flight هواپیما
flight of colors پرش رنگها
flight platform سکوی پرواز
flight manual دستورالعمل پرواز
flight navigator هدایتگر پرواز
flight plan طرح یا نقشه پروازهواپیماها
flight pay فوق العاده پرواز
flight path مسیر پرواز
flight of capital فرار سرمایه
flight of ideas پرش فکر
flight of capital مهاجرت سرمایه
flight operations عملیات پرواز
flight ration جیره پرواز
flight ration جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
flight surgeon افسر پزشک نیروی هوایی
flight square خانه فرار شطرنج
flight sister افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
flight deck عرشه ناو هواپیمابر
flight deck پل پرواز
flight deck عرشه پرواز
flight decks پل پرواز
flight decks عرشه پرواز
flight simulator شبیه ساز پرواز
flight shot تیرپرتاب
flight decks عرشه ناو هواپیمابر
flight visibility قابلیت دید پرواز
beacon flight پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
flight manifest بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
before flight inspection بازدید قبل از پرواز
flight engineer مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
flight coordination هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
capital flight فرار سرمایه
check flight پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
flight control سیستم کنترل هواپیماها
flight control کنترل پرواز
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight computer کامپیوتر پرواز
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
flight clearance تعیین امنیت پرواز
flight clearance اجازه پرواز
flight attitude وضعیت پروازی
flight engineer مهندس پرواز
flight from reality واقع گریزی
flight lieutenant سروان هوایی
flight lieutenants سروان هوایی
flight manifest بارنامه هواپیما
administrative flight پرواز اداری
administrative flight هواپیمای اداری
flight log دفتر ثبت وقایع پرواز
flight log دفتر وقایع پرواز
flight line خط پرواز
flight level سطح پرواز
flight level سطح ارتفاع پرواز
flight level سقف پرواز
flight leader فرمانده پرواز
flight gear لباس پرواز
flight arrow تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
flight recorder جعبهسیاههواپیما
in-flight refuelling بنزینزندرحینپرواز
flight of stairs غرینزپله
flight instruments ابزارپرواز
flight bag کیفدوشی
visual flight پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual flight پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
visual flight پرواز بصری
top flight اعلی ترین مرتبه
top flight علو
top flight بالاترین موفقیت
to put to flight فراری کردن
single flight پرواز رفت
return flight پرواز برگشت
Is there a flight to Edinburgh? پرواز برای شهر ادینبورگ هست؟
flight attendant مهماندارهواپیما
to connect with a flight به پرواز [دیگری] وصل شدن
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را لغو کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را تائید کنم.
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را کنسل کنم.
What's the flight number? شماره پرواز چیست؟
Is it a direct flight? آیا پرواز مستقیم است؟
to put to flight گریزاندن
flight into sickness پناه بردن به بیماری
reconnaissance flight هواپیمای اکتشافی
he was put to flight مجبوربفرار گردید
instrument flight پرواز کور
instrument flight پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
path of flight مسیر هواپیما
to board a flight سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
reconnaissance flight پروازاکتشافی یا شناسایی
path of flight مسیر پرواز
free flight پرواز ازاد
in-flight communications ارتباطاتداخلپرواز
time of flight زمان پرواز هواپیما
time of flight زمان پرواز گلوله
free flight موشک ازاد
he was put to flight ناگزیر شد که بگریزد
space flight پرواز فضایی
flight readiness firing ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
to miss a flight [plane] پرواز [خود] را از دست دادن
in-flight refuelling probe لولهبنزینرندرحینپرواز
helicopter flight deck عرشهپروازهلیکوپتر
flight information board تابلواطلاعاتپرواز
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
auxiliary flight surfaces سطوح پرواز کمکی
the post has come پست رسید
the post has come پست امد
the post has come پست وارد شد
to post up مطلع کردن کامل دادن به
to post up تکمیل کردن
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
post- سیستم پستی پستخانه
last post شیپور خاموشی
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
last post شیپورعزا
out post نگهبان
out post نگهبانی
first post شیپور خبر شبانه
post دیرک ستون
post ستون
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- پست
post- چاپار
post- نامه رسان پستچی
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post پست کردن
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- ستون
post- پست کردن
post- دیرک ستون
post- شغل
post- چوب تقویت
post- مربوط به پست
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- محل ماموریت موضع
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- بدیوار زدن
post- پادگان قرارگاه
post- مقام مسئولیت
post- جرز
post- تیر
post- مجموعه پستی
post- بسته پستی
post- صندوق پست تعجیل
post- عجله
post- ارسال سریع پست کردن
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- پست نظامی
post- پاسگاه
post- تیرعمودی
post- پایگاه
post بسته پستی
post شغل
post اگهی کردن اعلان کردن
ex post بوقوع پیوسته
post پایگاه
post پادگان قرارگاه
post محل ماموریت موضع
post گماردن نگهبان قرار دادن
ex post به اعتبار گذشته
post مقام مسئولیت
post پاسگاه
post پست نظامی
ex post عملی
post نامه رسان پستچی
post سیستم پستی پستخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com