English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
post time زمان شروع اسبدوانی
Other Matches
I'll let you know when the time comes ( in due time ) . وقتش که شد خبر میکنم
post- محل ماموریت موضع
post صندوق پست تعجیل
post عجله
post ارسال سریع پست کردن
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post پست نظامی
post پاسگاه
post مقام مسئولیت
post شغل
post اگهی کردن اعلان کردن
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post سیستم پستی پستخانه
post بسته پستی
post مجموعه پستی
post- پادگان قرارگاه
post- بدیوار زدن
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- شغل
post- مقام مسئولیت
post- پاسگاه
post- پست نظامی
post پست
post چاپار
post نامه رسان پستچی
post پایگاه
post پادگان قرارگاه
post ستون
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- ارسال سریع پست کردن
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- پست
post- چاپار
post- عجله
post- مجموعه پستی
post- بسته پستی
post- سیستم پستی پستخانه
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post محل ماموریت موضع
post گماردن نگهبان قرار دادن
post مربوط به پست
post چوب تقویت
post جرز
post تیرعمودی
post تیر
post دیرک ستون
post پست کردن
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- صندوق پست تعجیل
post- گماردن نگهبان قرار دادن
out post نگهبان
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- پایگاه
ex post به اعتبار گذشته
ex post بوقوع پیوسته
ex post عملی
ex post واقعی
post بدیوار زدن
to post up مطلع کردن کامل دادن به
to post up تکمیل کردن
the post has come پست امد
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
the post has come پست رسید
the post has come پست وارد شد
post- نامه رسان پستچی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
out post نگهبانی
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
last post شیپور خاموشی
post- دیرک ستون
first post شیپور خبر شبانه
post- تیر
post- تیرعمودی
post- جرز
post- چوب تقویت
post- مربوط به پست
last post شیپورعزا
post- پست کردن
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- ستون
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post lantern فانوسخیابان
sentry post پاسگاه
gun post سوراخ محل استقرار لوله توپ
fuse post اتصال فیوز
guides post نفر هادی مستقر شوید
post of duty پاسگاه
guides post فرمان راهنماها به جای خود
fuse post برن فیوز
fuse post پست فیوز
guide post میل
finishing post پستانتهایی
gate post تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
distance post قرارگاهمحلمسابقه
centre post قسمتبدونآرایش
post oral پشت دهنی
newel post تیرعمودیپایهنرده
guard post پایه نگهبان
guide post نشان راه
post binder پوشهپوستی
gun post مزغل توپ یا تفنگ
aiming post شاخص
post union اتحاد پستی بین المللی
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
ex post facto عطف بماسبق
ex post saving پس انداز
ex post saving واقعی
post test پس ازمون
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post strike بعد از تک هوایی
post strike بعد از اجرای تک
post script SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
door post تیرعمودی
door post قائمه درب
queen post عصا
aiming post شاخصهای نشانه روی
relay post پست رابط پست واسطه
relay post پست رابط ستون
binding post پیچ اتصال
by return of post با نخستین پست
ex post facto شامل اصول گذشته
corner post محل کرنر
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
railing post میله نرده
quota post پست دایمی
quota post شغل دایمی
post road جاده چاپارخانه دار
post road جاده پستی
forward post پست استراق سمع جلو
forward post پستهای دیده ور جلو
from pillar to post از این ستون بان ستون
from pillar to post ازیک دربدردیگر
post parade رژه اسبها تا محل شروع
post paid که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
border post ساختمانمرزبانی
post order حواله پستی
ring post لبهزمینبوکس
door post پایه درب
from pillar to post ازیک وسیله به وسیله دیگر
post position محل اسب در شروع
post processing پس پردازی
post processing پس پردازش
post restante پست رستانت
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
finger post تیر راهنما
finger post تیرپنجه دار راهنمای جاده
fire post جایگاه اتش نشانی
post property اموال پادگان
post property اموال پادگانی
staging post محلآمادهسازی
post processor پس پردارنده
post processor پس پرداز
post mill آسیابنصبشده
post obit بعد ازفوت
post general رئیس اداره پست
post edit ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
post dormitum پس خواب
post diluvian زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
post date پیش تاریخ کردن
listening post پست استراق سمع
listening post پست به گوش
listening post پست شنود
post restante پست رستان
post entry ثبت پس از موقع
post free بدون نیاز به تمبر زدن
post flight بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post flight بعد از پرواز
post flag پرچم میدان صبحگاه
post flag پرچم پادگانی
post fix در پایان واژه چسباندن
post exilic وابسته به پس از جلای بابل
post exchange فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
post costal پشت دندهای
post communion دعای بعد از عشاء ربانی
post code کد پستی
post bag کیسه نامههای پستی
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
marker post لبه نما
post and rail مانع در پرش اسب 4 تیر افقی و 2 تیر عمودی
positive post قطب مدار مثبت
parcel post دفتر امانات پستی
parcel post بسته پستی
negative post قطب مدار منفی
post bag کیف پستی
post bag خرجین
to stand to one's post درجایاماموریت خود ثابت ماندن
post classical در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
post chaise کالسکه پست
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
post card کارت پستال
post builder قطب ساز
post boy نامه بر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com