English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
post transition metals فلزات پس واسطه
Other Matches
metals فلز
metals : فلز
metals بافلزپوشاندن
metals فلزی کردن
metals : سنگ ریزی کردن
metals ماده مذاب
metals جسم فلزی
metals ماده
dioxide; metals دیاکسید-فلزات
examples of metals نمونهجنسها
native metals فلزات خالص طبیعی
base metals فلزات بنیانی
parting of metals تجزیه فلزات
noble metals فلزات نجیب
base metals فلز پایه
base metals فلزات اصلی فلزات کم بها
coinage metals فلزات مسکوک
precious metals سیم وزرو گاهی پلاطین
base metals فلز پست
transmutation of metals استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
white bearing metals فلزات سفید یاطاقان
transition تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
transition نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transition فراگذاری
transition گذر
transition انتقالی
transition برزخ
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition انتقال
transition تحول
transition گذار
first order transition گداز مرتبه یک
forbidden transition جهش الکترونی ممنوع
galss transition تبدیل شیشهای
gamma transition تبدیل شیشهای
glassy transition تبدیل شیشهای
electronic transition جهش الکترونی
electron transition عبور الکترون
transition section مقطع تبدیل
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
absorption transition تحول جذب
approach transition تبدیل ورودی
demographic transition انتقال جمعیتی
demographic transition گذار جمعیت
electron transition انتقال الکترون
gate transition شیر فلکه تبدیل
indirect transition عبور یا انتقال غیرمستقیم
transition period دوره گذار
transition period دوره انتقال
transition point نقطه فراگذری
transition probability احتمال جهش
transition ranges میدان تیر انتقالی
transition fittings اتصالگذرا
transition state حالت گذار
transition temperature دمای تحول
transition temperature دمای فراگذری
transition temperature دمای تبدیل
transition time زمان تحول
transition moment گشتاورجهش
transition moment گشتاور انتقال
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
inner transition elements عناصر واسطه داخلی
interband transition انتقال باند- باند
transition probability احتمال انتقال
transition series گروه عناصر واسطه
phase transition تبدیل فاز
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
transition diagram نمودار گذارها
transition diagram گذارنما
transition element عنصر واسطه
energy transition عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
transition time زمان انتقال
light transition loss تلف عبوری بار جزئی
rubbery transition temperature دمای تبدیل لاستیکی
light transition loss تلف عبور نور
gamma transition temperature دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature دمای تبدیل شیشهای
magnetic transition point نقطه کوری
magnetic transition point نقطه تبدیل مغناطیسی
magnetic transition temperature نقطه کوری
magnetic transition temperature درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
post بدیوار زدن
post اگهی کردن اعلان کردن
post شغل
last post شیپورعزا
post- بسته پستی
post عجله
post پایگاه
post پادگان قرارگاه
post محل ماموریت موضع
post گماردن نگهبان قرار دادن
post مقام مسئولیت
post پاسگاه
post- پست نظامی
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post ارسال سریع پست کردن
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post پست نظامی
post- ارسال سریع پست کردن
post- عجله
post- صندوق پست تعجیل
post- سیستم پستی پستخانه
ex post واقعی
ex post عملی
ex post بوقوع پیوسته
ex post به اعتبار گذشته
post مربوط به پست
post چوب تقویت
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post پست کردن
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post صندوق پست تعجیل
last post شیپور خاموشی
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post دیرک ستون
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
out post نگهبانی
out post نگهبان
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post جرز
post تیرعمودی
post تیر
to post up مطلع کردن کامل دادن به
to post up تکمیل کردن
post- نامه رسان پستچی
post- چاپار
post- پست
the post has come پست وارد شد
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
the post has come پست رسید
the post has come پست امد
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- محل ماموریت موضع
post- چوب تقویت
post- جرز
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post- تیرعمودی
post پست
post چاپار
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- تیر
post- مربوط به پست
post ستون
post- پادگان قرارگاه
post- پایگاه
post- بدیوار زدن
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- اگهی کردن اعلان کردن
first post شیپور خبر شبانه
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- شغل
post- مقام مسئولیت
post- پست کردن
post- دیرک ستون
post بسته پستی
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post سیستم پستی پستخانه
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- مجموعه پستی
post نامه رسان پستچی
post- پاسگاه
post- ستون
post مجموعه پستی
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post time زمان شروع اسبدوانی
post script SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post road جاده چاپارخانه دار
post strike بعد از اجرای تک
post strike بعد از تک هوایی
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post test پس ازمون
post union اتحاد پستی بین المللی
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
post horse اسب چاپاری
post road جاده پستی
post restante پست رستان
post mortem پس از مرگ
post mortem پس از واقعه
post nuptial بعد از ازدواج
post obit قابل اجرا پس از مرگ
post obit بعد ازفوت
post of duty پاسگاه
sentry post پاسگاه
post oral پشت دهنی
post order حواله پستی
post paid که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post position محل اسب در شروع
post processing پس پردازی
post processing پس پردازش
post processor پس پرداز
post parade رژه اسبها تا محل شروع
post mortem پس از واقع
post restante پست رستانت
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post hostilities بعد از خاتمه درگیریها
post hostilities بعداز خاتمه مخاصمات
post indexing شاخص گذاری بعدی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com