English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
power series سری توانی [ریاضی]
Other Matches
hunger for power [craving for power] میل شدید به قدرت
series [مجموعه نقش و نگاره ها]
v , series سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
in series به ترتیب
in series بطور مسلسل
X series تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
V series استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
V series TTICC
series سری [ریاضی]
series مجموع یک دنباله [ریاضی]
g , series گازهای سمی گروه ژ
g , series گروه ژ
series مداری که قط عات آن با هم سری هستند
series 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
series صف
series یک دوره مسابقه
series مجموعه
series متوالی
series رده
series زنجیره
series سلسله ردیف
series رشته
series گروه موضوعات مربوطه که مرتب شده اند
series دنباله
series سری
taylor series سری تیلور
exponential series سریهای نمائی
World Series مسابقات نهایی بیسبال
Taylor series سری تیلور [ریاضی]
tasman series مسابقههای اتومبیلرانی استرالیا
finite series رشته کراندار
fibonacci series سری فیبوناچی
fibonacci series دنباله فیبو ناجی
test series سری ازمایش
lyman series سری لیمان
acetylene series سریهای استیلنی
actinide series خانواده اکتینیدها
pfund series سری پفوند
arithmetic series سریهای حسابی
mini-series نمایشنامهپیدرپیومتوالی
balmer series سری بالمر
belly series مجموعهای از روشهای حمله
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
chart series سری نقشه ها
connect in series بطور سری اتصال دادن
contact series اتصال سری
brackett series سری براکت
series resistance مقاومت پیش بند
transition series گروه عناصر واسطه
time series سریهای زمانی
electrical series زوجهای برقی
paschen series سری پاشن
series turn دورهای زنجیری
series characteristics مشخصه سری
series circuit مدار سری
series circuits مدارهای زنجیری
series of fires سری اتشها
homologous series ترکیبات همرده
series generator ژنراتور سری
series field میدان زنجیری
series generator مولد زنجیری
series connection اتصال زنجیری
series excitation تحریک سری
series coil پیچک زنجیری
series conductor رسانای زنجیری
series connection اتصال دنبالهای
series capacitor خازن سری
series production سری سازی
series connection اتصال سری
isdomerphous series سری همریخت
lanthanide series خانواده لانتانیدها
geometric series سریهای هندسی
infinite series سری نامحدود
series winding سیم پیچ اصلی
series voltage ولتاژ سری
series motor موتور سری
series transformer مبدل شدتی
series resistance مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
series resistor مقاومت سری
series resistor مقاومت ورودی مدار
logarithmic series سریهای لگاریتمی
reversed series generator مولد با میدانهای مخالف
deliver a series of blows بمباران حریف
d.c. series wound motor موتور با سیم پیچی جریان دائم
time series data امار سریهای زمانی
multiple series condenser خازن متغیر چند اتصالی
series drum winding سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
taylor series expansion بسط سری تیلور
series parallel connection اتصال سری- موازی
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
series resonant circuit مدار همنوای زنجیری
series resonant circuit مدار رزنانس متوالی
series wound motor موتور با پیچک سری
series wound generator ژنراتور سری
series wound motor موتور با سیم پیچ زنجیری
series wound motor موتور سری
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
time series analysis تحلیل سریهای زمانی
A series of city improvement works. یکرشته کارهای عمرانی شهری
three phase series commutator motor موتور کموتاتور دار سری سه فازه
power درشت نمایی قدرت دوربین
will to power قدرت خواهی
power up برق
useful power قدرت مفید
outside power جریان خارجی
power saw دستگاه اره
p in power to do something عدم نیروبرای کردن کاری
useful power توان مفید
will-power قدرت اراده
power saw اره ماشینی
in power دارای اختیارات
power up روشن کردن
will-power عزم راسخ
will-power تصمیم
e. power نیروی اجرایی
i did all in my power انچه در توانم بود کردم
will-power اراده
e. power قوه مجریه
in power صاحب مقام
power [over somebody/something] قدرت [ بر کسی یا چیزی]
power خاموش کردن یک وسیله
power منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
power خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power i طرح شماره یک بازی با سه مدافع
power down قطع برق خاموش کردن
power قدرت نیرو
power down قطع نیرو
power شدت
power توانایی
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
power انرژی
power قوه
power راندن
power اقتدار و اختیار
power دولت
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
power که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
power تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
to the power of [three] به توان [سه] [ریاضی]
power توان از دست رفته
power اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
power توان [ریاضی]
power بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
power قوه [ریاضی]
power نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
power قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
power خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power حذف توان کامپیوتر
power برق
power توان برقی
power on روشن کردن
power نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
power قدرت دیدذره بین
power اقتدار سلطه نیروی برق
power زور بکاربردن
power توان نیرو
power برتری
power 0 تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
power قدرت
power زور
power نیرو
power توان
power حداکثر تلاش در کمترین زمان
will power <idiom> قدرت
power قوه یا توان
power دستگاه برقی
power برقی
reactive power توان واکنشی
real power توان موثر
power loss اتلاف توان
received power توان دریافتی
pulling power نیروی کشش
tractive power نیروی کشش
reactive power توان راکتیو
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
reactive power توان غیر فعال
reactive power توان هرز
radiant power شاره تابان
power house کارخانه برق
rated power هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
predictive power قدرت پیش بینی
power volleyball والیبال قدرتی
power rammer زمین کوب مکانیکی
power of the keys اختیارات کلیسای پاپ
power of reservation حق نگهداری وذخیره کردن
power of reservation حق اعتراض
power of production نیروی تولید
power mower چمن زن یا علف چین موتوری
power stroke مرحله قدرت
power structure ساخت قدرت
power supplay منبع قدرت
power supplay منبع تغذیه
power meter دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
power mains شبکه نیرو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com