Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
English
Persian
primary treatment
تصفیه نخستین
primary treatment
پاکسازی نخستین
Other Matches
self treatment
معالجه بدون کمک نسخه
self treatment
معالجه پیش خود
treatment
رفتار
treatment
عملیات
treatment
تدبیر در ازمایشها
treatment
تلقی
treatment
طرز عمل معامله
treatment
معالجه
treatment
درمان
treatment
طرز عمل
reciprocal treatment
معامله متقابله
herioic treatment
معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
medical treatment
معالجه
pre treatment
اماده کردن
preliminary treatment
عملیات مقدماتی
emergency treatment
معالجه اضطراری
emergency treatment
معالجه اورژانس
electrochemical treatment
عملیات الکتروشیمایی
effective treatment
تسویه موثر
effective treatment
تسویه کارا
correctional treatment
روش معالجه از راه اصلاح رفتار
chemotrophic treatment
تسویه خوراک ساخت شیمیایی
biological treatment
کرد و کارزیستی
heat treatment
عملیات حرارتی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
even-handed treatment
رفتار
[عملکرد]
عادلانه
secondary treatment
تصفیه دومین
surface treatment
اندود سطحی
surface treatment
اسفالت سطحی
surface treatment
روکش سطحی
surface treatment
عملیات سطح رویه
surface treatment
عملیات سطحی
thermal treatment
عملیات گرمایی
treatment facility
تاسیسات بهداری
treatment facility
تاسیسات پزشکی
treatment variable
متغیر تدبیری
water treatment
گندزدائی اب
water treatment
پاکسازی اب
chemical treatment
رفتارشیمیایی
treatment plant
طرزعملدستگاهماشین
secondary treatment
پاکسازی دومین
automatic treatment
تسویه خودکار
antiskid treatment
عمل جلوگیری ازسر خوردن
ill treatment
بد رفتاری
ill treatment
سوء استفاده
ill-treatment
بد رفتاری
biological treatment
تسویه زیستی
air treatment
پاکسازی هوا
anodic treatment
اکسیداسیون اندی
antiskid treatment
زبرسازی
ill-treatment
سوء استفاده
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
post treatment follow up
پیگیری پس از درمان
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
he received a fire treatment
معالجه شد
he received a fire treatment
رایگان
high frequency treatment
دیاترمی
root canal treatment
[RCT]
روت کانال تراپی
[دندان پزشکی]
root canal treatment
[RCT]
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
emergency medical treatment room
اتاق عمل اورژانس
root canal treatment
[RCT]
عصب کشی
[روت کانال]
[دندان پزشکی]
primary
ورودی
primary
اصلی
primary
عمده
primary
مقدماتی نخستین
primary
اولیه
primary
ابتدایی
primary needs
نیازهای نخستین
primary
نخستین
primary
ابتدایی مقدماتی
primary
مقدماتی اصلی
primary
کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
primary
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
primary
تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
primary
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
primary
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
primary
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
primary
که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
primary
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
primary
کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
primary reinforcer
تقویت کننده نخستین
primary standard
استاندارد اولیه
primary storage
انباره اولیه
primary memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary track
شیار اولیه
primary storage
حافظه اولیه
primary structure
ساختمان اصلی
primary structure
ساختمان اولیه
primary tenses
زمانها یاصلی و گذشته وماضی قریب و ماضی بعید
primary track
شیار اصلی
primary winding
سیم پیچ ورودی
primary wire
سیم ورودی
primary zones
نواحی نخستین
primary root
ریشهاولیه
primary mirror
آئینهابتدائی
primary covert
پرهایاولیه
white primary
اخذ اراء مقدماتی حزبی
primary material
مواد اولیه فرش
[همچون نخ و رنگ]
primary accused
متهم اصلی
primary marshalling
راهاولیه
primary memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
primary colour
رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
primary school
دبستان
primary circuit
مدار ورودی
primary cluster
تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
primary cognizance
شناختهای اولیه
primary cognizance
تحقیقات اولیه روی یک مسئله
primary coil
پیچک راه انداز
primary colors
رنگهای نخستین
primary colors
رنگهای اصلی
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
primary current
جریان ورودی
primary drive
سائق نخستین
primary electron
الکترون اولیه
primary emission
صدور اولیه
primary center
مرکز اولیه
primary center
مرکز عمده
primary cell
پیل ساده
primary schools
دبستان
primary colours
رنگهای اصلی
primary education
اموزش ابتدایی
grounded primary
مدار ورودی زمینی
primary gain
بهره اصلی بیماری
primary alcohol
الکل 1 درجه
primary alcohol
الکل نوع اول
primary amentia
نقص عقل نخستین
primary anxiety
اضطراب نخستین
primary armament
جنگ افزار اصلی
primary body
جسم اولیه
primary carbon
کربن 1 درجه
primary carbon
کربن نوع اول
primary group
گروه نخستین
primary hypertension
افزایش اولیه فشار خون
primary reinforcement
تقویت نخستین
primary personality
شخصیت نخستین
primary planets
سیارات عمده
primary planets
سیارات کبار
primary productivity
فراوردگی نخستین
primary position
موضع اصلی
primary position
موضع ابتدایی
primary processes
فرایندهای نخستین
primary products
محصولات اولیه
primary products
محصولات پایه
primary products
محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
primary reciever
دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
primary motivation
انگیزش نخستین
primary mission
ماموریت اصلی
primary industries
صنایع اولیه
primary inputs
دادههای اولیه
primary inputs
نهادههای اولیه
primary interest
مسئولیت اصلی
primary interest
هدف توجه اصلی
primary investment
سرمایه گذاری اولیه
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
primary masses
نقاط مادی اولیه
gross primary product
تولید ناخالص نخستین
primary standard grade
خلوص استاندارد اولیه
primary cosmic rays
تابش کیهانی
primary consumers: herbivores
گیاهخواران
primary cosmic rays
پرتو کیهانی
primary mental abilities
تواناییهای عقلی نخستین
primary sensory area
ناحیه حسی نخستین
primary mental deficiency
عقب ماندگی ذهنی نخستین
primary projection area
ناحیه فرافکنی نخستین
net primary production
تولید خالص نخستین
to act through primary agents
به وسیله پاسخگویان اصلی عمل کردن
primary storage unit
واحد انبارش اولیه
primary vowel sounds
صداهای اصلی
middle primary covert
پرهایاولیهمیانی
primary process thinking
اندیشیدن در فرایند نخستین
primary consumers: herbivores
مصرفکنندهاولیه
primary diagonal
[matrix]
قطر اصلی
[ریاضی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com