Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
English
Persian
print queue
صف چاپ
Other Matches
queue
صف اتوبوس و غیره
queue
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queue
که به ترتیب بررسی می شوند
queue
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queue
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند
queue
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queue
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue
صف صف بستن
queue
در صف گذاشتن در صف ایستادن
queue
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queue
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queue
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queue
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue
روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
To jump the queue.
خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
He jumped the queue.
پرید توی صف ( خارج از نوبت )
input queue
صف ورودی
job queue
صف کار
job queue
صف برنامه
scheduling queue
صف زمان بندی
rear of queue
عقب صف
We had to queue
[line]
up for three hours to get in.
ما باید سه ساعت در صف می ایستادیم تا برویم تو.
How long were you in the queue
[line]
?
تو چند مدت در صف ایستادی؟
to queue
[line]
up for tickets
برای بلیط در صف ایستادن
To stand in a queue (line).
توی صف ایستادن
To form a queue. To line up.
صف بستن ( کشیدن )
output job queue
صف برنامه خروجی
output work queue
صف کار خروجی
input work queue
صف کار ورودی
to queue-jump
[British E]
داخل صف زدن
input job queue
صف برنامه ورودی
print
فرمان PRINT
print
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
print
حروف جوهری روی کاغذ
print
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print
آخرین صفحه چاپ شده
to print out
چاپ کردن در عکاسی
out of print
<adj.>
چاپ کالا تمام شده
print out
چاپ اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر با چاپگر
off print
چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
print
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print
عکس چاپی
print
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print
مشابه 7861
print
عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
گراوور
print
باسمه
print
ماشین کردن
print
منتشرکردن
print
طبع
print
چاپ
print
چاپ کردن
print
مواد چاپی
print
به جای چاپ یک حرف
print
روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
print
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
print
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print
فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
print
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print
برود
print
به italic
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print
عنوان و..
print
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print
پس از اتمام کار جاری
print
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
print quality
کیفیت چاپ
ratio print
عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
projection print
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
print wheel
چرخ چاپ
print shop
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
print reference
شماره عکس هوایی
print position
مکان چاپ
print position
موقعیت چاپ
small print
چاپ ریز
screen print
چاپتصویر
print reference
شماره سری عکس هوایی
print washer
رنگشور
thumb print
جای شست
thumb print
اثر شست
thrumb print
اثر شست
the book is print
کتاب برای فروش موجودایت
the book is print
کتاب زیر چاپ است
sprigged print
قلمکارگل وبته دار
small print
حروف چاپی ریز
fine print
متن چاپ شده با حروف ریز
Print Manager
امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
blue print
رسم فنی
photo print
چاپ عکسی
news print
کاغذروزنامه
lithographic print
چاپ سنگی
instant print
چاپ انی
hoof print
جای سم
hoof print
اثر سم
foot print
رد پا
foot print
جای پا
annotated print
عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
finger print
اثر انگشت
cotton print
چیت
core print
تکیه گاه ماهیچه
contact print
چاپ به طریقه تماس
contact print
چاپ خشک
blue print
تون پلات ابی
blue print
فون ابی
blue print
زمینه ابی
photo print
چاپ عکس
print letters
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
print bar
میله چاپ
print engine
مکانیسم چاپ
print hammer
چکش چاپ
print element
عنصر چاپ
print hand
دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
print dress
لباس چیتی
print dress
جامه چیت
print density
تراکم چاپ
print controller
کنترل کننده چاپ
print head
نوک چاپ
print head
هد چاپ
print drum
طبله چاپ
print chart
فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
print chain
زنجیر چاپ
print engine
موتور چاپ
print spooling progarm
برنامه ردیف کننده چاپ
print layout sheet
ورقه طرح چاپ
print head drive
درایوسرپرینت
print drying rack
میلهرنگیخشکشونده
print control character
کاراکتر کنترل چاپ
merge print program
برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
finger print department
اداره انگشت نگاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com