English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
private rate of discount نرخ تنزیل خصوصی
Other Matches
rate of discount نرخ تخفیف
discount rate میزان تخفیف
rate of discount نرخ تنزیل
discount rate نرخ ثابت نزول بانکی
discount rate نرخ نزول
discount rate نرخ تخفیف
social discount rate نرخ تنزیل اجتماعی
bank rate of discount نرخ رسمی تنزیل
discount rate policy سیاست نرخ تنزیل
private rate of return نرخ بازده خصوصی
discount with تنزیل کردن برات
discount تخفیف دادن
discount با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
discount تنزیل
discount برات را نزول کردن
discount کاستن
discount نزول
discount تخفیف
discount of goods تخفیف روی کالا
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
trade discount تخفیف عمده از طرف تولیدکننده به خریدار
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
discount house موسسه تنزیل
volume discount تخفیف
discount broker دلال تنزیل
volume discount مقدار
trade discount تخفیف تجاری
bank discount تنزیل بانکی
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
loyalty discount تخفیف مشتریان دائم
quantity discount میزان تخفیف
quantity discount تخفیف عمده فروشی
quantity discount مقدار تخفیف
discount without recourse تنزیل بدون حق رجوع
trade discount تخفیف صنفی
loyalty discount تخفیف وفاداری
cash discount تخفیف نقدی
cash discount تخفیف مخصوص خریداری که وجه را در موعد مقرر بپردازد
quantity discount تخفیف کلی
bank discount سپردههای بانکی
bank discount تخفیف بانکی
debt discount تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
he is a private است
private مستور سرباز
private اعضاء تناسلی
private خصوصی
private محرمانه سرجوخه
he is a private او سرباز
private متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private عادی
private غیر دولتی
private محرمانه
private محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private d. کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
in private در خلوت
in private محرمانه
private پوشیده
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private شخصی
private اختصاصی خصوصی
quasi private شبه خصوصی
private property دارایی شخصی
quasi private نیمه خصوصی
private employees کارکنان خصوصی
private enterprise اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
A private car. اتوموبیل شخصی
private sector بخش خصوصی
private schools اموزشگاه خصوصی
private detective کاراگاه خصوصی
private detectives کاراگاه خصوصی
private investigator کاراگاه خصوصی
private eyes کارآگاه خصوصی
deed under private سند عادی
the matter was kept private مطلب را پوشیده نگاه داشتند
without private motive بی غرضانه
private schools مدرسه ملی
private school اموزشگاه خصوصی
private parts شرمگاه
private enterprise شرکت خصوصی
private enterprise اقتصاد بخش خصوصی
private enterprise عمل خصوصی
deed under private سند غیر مصدق
private school مدرسه ملی
private document سند عادی
private motive غرض شخصی
private decument سند عادی
private decument درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
private deed سند خصوصی
private endowment وقف خاص
private enterprises موسسات خصوصی
private institutions موسسات خصوصی
private finance مالیه خصوصی
private first class سربازیکم
private first class سرباز یکم
private decument عقد عادی
private law حقوق خصوصی
private line خط خصوصی
private eye کارآگاه خصوصی
private agreement قرارداد خصوصی
private benefits منافع خصوصی
private borrowing استقراض خصوصی
private broadcasting پخش برنامه خصوصی
private code کد محرمانه
private code رمز محرمانه
private company شرکت خصوصی
private consumption مصرف خصوصی
private corporation شرکت خصوصی
private cost هزینه خصوصی
private debt بدهی خصوصی
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
he wished to be private میخواست تنهاباشد
private nuisance هتک حرمت منازل و املاک
private ownership مالکیت خصوصی
private siding سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
private treaty معامله خصوصی
private talk صحبت خصوصی
private tuition تدریس خصوصی
copy for private use نسخه برای استفاده شخصی
private treaty معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private lessons تدریس خصوصی
private session جلسه غیر علنی
private property مالکیت خصوصی
private road شارع خاص
private property دارائیهای خصوصی
private property دارایی شخصی بلامعارض
private talk گفتگوی محرمانه
private saving پس انداز خصوصی
deed under private signature سند عادی
deed under private seal سند غیر مصدق
deed under private seal سند عادی
private member's bills طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
based on private motives غرض الود
based on private motives غرض امیز
private member's bill طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private branch exchange مبادله انشعاب خصوصی
endowments to the private individuals اوقاف خاصه
private international law حقوق بین الملل خصوصی
private broadcasting network شبکهپیشبینیخصوصی
private members' bills طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
to have private insurance [cover] بیمه خصوصی داشتن
to give private lessons درس خصوصی دادن
private tutoring [American E] تدریس خصوصی
marginal net private product محصول خصوصی نهائی خالص
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
private automatic branch exchange رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
acts based on private motives غرض ورزی
private joint stock company شرکت سهامی خاص
private brench exchange switchboard مرکز سوئیچینگ فرعی
first rate عالی
first rate درجه اول
first rate نخستین درجه
rate of changes نرخ تغییرات
rate مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate اهنگ
through rate نرخ حمل سراسری
through rate نرخ کامل
to rate up بیمه زیاد گرفتن از
rate تندی سرعت عوارض
rate ارزیابی کردن
rate سنجیدن
rate بها
rate قرار
rate اندازه نسبت
rate پایه
at the rate of از قرار
rate ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
second-rate وسط
first-rate عالی
rate نرخ [درصد]
third rate درجه سوم
third rate پست
third rate درجه سه
third-rate درجه سوم
third-rate پست
second-rate درجه دو
second rate جنس پست
rate تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
rate بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rate حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
second rate درجه دو
at that rate در این صورت
at any rate درهر صورت
at any rate در هر حال
second rate وسط
third-rate درجه سه
rate نرخ
rate درصد
rate شمردن
rate بر اوردکردن
rate نرخ بستن بر بها گذاشتن بر
rate سرعت ارزیابی کردن
rate میزان
rate منوال
rate روش طرز
rate سرعت
second-rate جنس پست
first-rate ممتاز
rate درچند
first-rate درجه اول بسیار خوب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com