English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
program manager مدیر برنامه ها
program manager بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
Other Matches
manager یس بخش در شرکت
manager مباشر
dp manager مدیر داده پردازی
manager مدیر تیم
manager مدیر مسابقه بوکس
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
manager و نیز آدرس شیار را
manager نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
manager نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager مدیر
manager کارفرما
project manager مدیر پروژه
presentation manager واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
presentation manager تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
presentation manager برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
Print Manager امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
operation manager مدیر عملیات
sale manager مدیر فروش
sales manager مدیر فروش
site manager رئیس کارگاه
staff manager رئیس کارگزینی
stores manager مدیر انبارها
office manager رئیس دفتر
office manager رئیس اداره
micro manager مدیر ریزکامپیوترها
edp manager مدیرداده پردازی الکترونیکی
record manager مدیر رکورد
project manager مدیر طرحها
file manager مدیر فایل
general manager مدیر باشگاه
item manager مدیر اقلام
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
LAN Manager سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
project manager مدیر پروژه ها
library manager مدیر کتابخانه
personnel manager مدیر استخدام
town manager شهردار انتصابی
bank manager رییسبانک
stage manager مدیر نمایش
stage manager کارگردان نمایش
acting manager کفیل
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
computer center manager مدیر مرکز کامپیوتر
computer operations manager مدیر عملیات کامپیوتر
data base manager مدیر پایگاه داده
data processing manager مدیر پردازش داده
personal information manager برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
adobe type manager مدیر انواع فونت ادوبی
Being a junior clerk is a far cry from being a manager . کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program برنامه دادن برنامه ریختن
program دستور
program برنامه نوشتن
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program id شناسنامه برنامه
program برنامه
program برنامه دستور
program برنامه ریزی کردن
program برنامه تهیه کردن
program روش کار پروگرام
program نقشه
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program دستور کار
program برنامه دارکردن
program listing سیاهه برنامه
program product فراورده برنامه
program proving اثبات برنامه
program maintenance نگهداشت برنامه
program library کتابخانه برنامه
program maintenance نگهداری برنامه
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program module واحد برنامه
program music موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program of instruction برنامه اموزش
program of instruction برنامه تدریس
program of targets برنامه هدفها
program of targets برنامه اماجها
program overlay جایگذاشت برنامه
program package بسته برنامه
program priority اولویت برنامه
program product محصول برنامه
program listing لیست برنامه
program library کتابخانه برنامه ها
program flow روند برنامه
program file فایل برنامه
program execution اجرای برنامه
program documentation مستند سازی برنامه
program debugging اشکال زدایی برنامه
program counter شمارشگربرنامه
program coding کدگذاری برنامه
program control کنترل برنامه
program counter شمارنده برنامه
program cost مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost هزینه برنامه
program flowchart روند نمای برنامه
program flowchart نمودارگردش کار برنامه
program budget بودجه برنامهای
program cards کارتهای برنامه
program language زبان برنامه
program language زبان برنامه نویسی
program interrupt قطع برنامه
program chaining اتصال برنامه
program interrupt وقفه برنامه
program generator برنامه ساز
program generator تولیدکننده برنامه
program generator مولد برنامه
program generator برنامه زا
program flowchart نمودارگردشی برنامه
program checkout وارسی برنامه
program correctness تصحیح برنامه
program relocation جابجایی برنامه
program selector انتخابگربرنامه
target program برنامه هدف
target program برنامه مقصود
systems program برنامه سیستم
system program برنامه سیستم
support program برنامه پشتیبانی
supervisory program برنامه نافر
auxiliary program برنامه کمک [رایانه شناسی ]
stored program برنامه ذخیره شده
stored program برنامه انباشته
stored program بابرنامه انباشته
star program بدون خطا اجرا شود
star program برنامه کامل
test program برنامه ازماینده
training program برنامه اموزش
transient program برنامه گذرا
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
weight program تمرین وزنه برداری
vhsic program Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
user program برنامه استفاده کننده
user program برنامه کاربر
utility program برنامه کاربردی
utility program برنامه مفید
utility program برنامه سودمند
utilitu program برنامه کمکی
tutorial program برنامه خوداموز
troop program برنامه تامین عدههای نظامی
troop program برنامه تشکیل یکانها
spreadsheet program برنامه صفحه گسترده
program testing تست برنامه
program testing ازمایش برنامه
program switch گزینه برنامه
program structure ساخت برنامه
program storage انباره برنامه
program stop توقف برنامه
program step گام برنامه
program stack پشته برنامه
program specification مشخصه برنامه
program specification خصیصه برنامه
program segment قطعه برنامه
program section بخش تهیه برنامه ها
program section بخش برنامه ها
program schema الگوی برنامه
program text متن برنامه
program verification عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
proprietary program برنامه اختصاصی
source program برنامه مبداء
source program برنامه منبع
program line فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
service program برنامه خدماتی
security program برنامه حفافتی
scatter program نمودار پراکنده
reusable program برنامه قابل استفاده مجدد
resident program برنامه مقیم
report program برنامه گزارش
relocatable program برنامه جابجاپذیر
reentrant program برنامه بازگذشتی
reentrable program برنامه قابل بازگذشت
program run رانش برنامه
authorized program برنامه مجاز
background program برنامه پس زمینهای
proofing program برنامه محک
calendar program ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
foreground program برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program برنامه پیش صحنی
calendar program ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
food program رژیم تغذیه
food program برنامه غذایی
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
generator program برنامه مولد
interactive program برنامه محاورهای
integrated program برنامه مرتبط
integrated program برنامه مجتمع
instructional program برنامه اموزشی
information program اگاه سازی برنامه اطلاعات
information program برنامه اگاه سازی
inference program برنامه استنباط
hardwired program برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
background program برنامه زمینهای
graphics program برنامه گرافیکی
called program برنامه فرا خوانده
active program برنامه فعال
exercise program برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
deflationary program برنامه ضد تورمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com