English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
program text متن برنامه
Other Matches
text ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
text اصلی
text کتاب
text نوشته
text کتاب درسی
text موضوع
text نص
text متن
text انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
text فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
text کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
text متن ای که مرتب نشده است . متنی که درحاشیه راست دندانه دار باشد
text نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
text مفاد
text امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
text حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
text سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
text امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
plain text متن واضح و اشکار
plain text متن کشف
text display نمایشگرمتن
plain text پیام کشف
flowchart text اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
text window پنجره متن
text book کتاب اصلی دریک موضوع
text processing پردازش متن
text move حرکت اصلی
text system سیستم متن
text move حرکت متن
greek text متن یونانی
clear text به صورت کشف
clear text متن کشف
cipher text علایم رمز
cipher text متن پیام رمز
church text یکجورحروف سیاه قلم که بیشتربرای نوشتن لوحههای گورستان بکارمی رود
text book کتاب درسی
text book رساله
text chart جدول نوشتاری
text editing ویرایش متن
text editor ویرایشگر متن
text file فایل نوشتاری
text file فایل متن
text hand دستخط درشت
clear text پیام کشف
full text searching جستجوی تمام متن
rich text format روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
column text chart جدول متن ستونی
to margin the text of a book در حاشیه گذاشتن کتاب
to space out letters [text] فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
clear and direct meaning of a text منطوق
free form text chart جدول نوشتاری بفرم ازاد
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
program برنامه دادن برنامه ریختن
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program برنامه ریزی کردن
program دستور
program برنامه
program برنامه نوشتن
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program برنامه دستور
program روش کار پروگرام
program id شناسنامه برنامه
program نقشه
program دستور کار
program برنامه تهیه کردن
program برنامه دارکردن
program maintenance نگهداری برنامه
program maintenance نگهداشت برنامه
program of targets برنامه اماجها
program manager مدیر برنامه ها
program manager بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program module واحد برنامه
program of instruction برنامه تدریس
program music موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program of instruction برنامه اموزش
program overlay جایگذاشت برنامه
program package بسته برنامه
program priority اولویت برنامه
program specification خصیصه برنامه
program segment قطعه برنامه
program section بخش برنامه ها
program schema الگوی برنامه
program run رانش برنامه
program of targets برنامه هدفها
program relocation جابجایی برنامه
program proving اثبات برنامه
program section بخش تهیه برنامه ها
program product محصول برنامه
program product فراورده برنامه
program specification مشخصه برنامه
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program coding کدگذاری برنامه
program control کنترل برنامه
program correctness تصحیح برنامه
program cost هزینه برنامه
program counter شمارنده برنامه
program flowchart روند نمای برنامه
program flow روند برنامه
program flow گردش برنامه
program file فایل برنامه
program execution اجرای برنامه
program documentation مستند سازی برنامه
program debugging اشکال زدایی برنامه
program flowchart نمودارگردش کار برنامه
program generator برنامه زا
program listing لیست برنامه
program listing سیاهه برنامه
program library کتابخانه برنامه
program library کتابخانه برنامه ها
program language زبان برنامه
program language زبان برنامه نویسی
program interrupt قطع برنامه
program interrupt وقفه برنامه
program cost مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program generator برنامه ساز
program generator تولیدکننده برنامه
program generator مولد برنامه
program counter شمارشگربرنامه
program storage انباره برنامه
tutorial program برنامه خوداموز
troop program برنامه تامین عدههای نظامی
troop program برنامه تشکیل یکانها
transient program برنامه گذرا
test program برنامه ازماینده
target program برنامه هدف
target program برنامه مقصود
systems program برنامه سیستم
system program برنامه سیستم
support program برنامه پشتیبانی
supervisory program برنامه نافر
utilitu program برنامه کمکی
utility program برنامه سودمند
program line فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
auxiliary program برنامه کمک [رایانه شناسی ]
program selector انتخابگربرنامه
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
weight program تمرین وزنه برداری
vhsic program Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
user program برنامه استفاده کننده
user program برنامه کاربر
utility program برنامه کاربردی
utility program برنامه مفید
stored program برنامه ذخیره شده
stored program برنامه انباشته
stored program بابرنامه انباشته
relocatable program برنامه جابجاپذیر
reentrant program برنامه بازگذشتی
reentrable program برنامه قابل بازگذشت
proprietary program برنامه اختصاصی
program verification عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program testing تست برنامه
program testing ازمایش برنامه
program switch گزینه برنامه
program structure ساخت برنامه
program stop توقف برنامه
program step گام برنامه
report program برنامه گزارش
training program برنامه اموزش
resident program برنامه مقیم
star program بدون خطا اجرا شود
star program برنامه کامل
spreadsheet program برنامه صفحه گسترده
source program برنامه مبداء
source program برنامه منبع
service program برنامه خدماتی
security program برنامه حفافتی
scatter program نمودار پراکنده
reusable program برنامه قابل استفاده مجدد
program stack پشته برنامه
instructional program برنامه اموزشی
executive program برنامه اجرایی
even driven program برنامه رویدادی
drawing program نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
draw program برنامه ترسیم
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program برنامه عیب شناسی
diagnostic program برنامه تشخیصی
deflationary program برنامه ضد تورمی
debugging a program اشکال زدایی یک برنامه
control program برنامه کنترل
computer program برنامه کامپیوتر
computer program برنامه کامپیوتری
executive program برنامه مجری
information program اگاه سازی برنامه اطلاعات
information program برنامه اگاه سازی
inference program برنامه استنباط
hardwired program برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
graphics program برنامه گرافیکی
generator program برنامه مولد
foreground program برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program برنامه پیش صحنی
food program رژیم تغذیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com