English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
property list سیاهه خواص
Other Matches
exchange of property for property مبادله مال به مال
given property عین موهوبه
property مایملک
property دارائی
property ملک
property ویژگی
property استعداد
property صفت خاص
property خاصیت
property مال
property دارایی
to come into a property مالی را صاحب شدن
all that property تمام ان دارایی یامال داازدست دادم
property علاقه مایملک
to come into a property دارایی را بدست اوردن
list لیست گرفتن
two way list لیست دو طرفه
list سیاهه برداشتن
list سیاهه
list سجاف
list نوار
list حاشیه
list کج کردن
list خوش امدن دوست داشتن
list شیار کردن اماده کردن
list درلیست ثبت کردن
list فهرست کردن
list در فهرست واردکردن
list میل
list تمایل کجی
list میدان نبرد
list شیار نرده
list کنار
list فهرست
list سیاهه جدول
list صورت
list کج شدن
list یک پهلو شدن
list کج شدن قایق به یک سمت
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
list مجموعه موضوعات مرتب شده داده
list تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
list نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
list سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
list لیست
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
list لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
list صورت کردن
list در فهرست نوشتن
list لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
list لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
private property دارائیهای خصوصی
private property مالکیت خصوصی
personal property دارایی شخصی منقول
post property اموال پادگان
post property اموال پادگانی
personal property اموال شخصی
private property دارایی شخصی
private property دارایی شخصی بلامعارض
property book دفتر دارایی یکان
property book دفتر اموال
property disposition از بین بردن اقلام مازاد
property disposition ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
property in action مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
property income درامد ناشی از املاک ومستغلات
personal property مایملک شخصی
landed property مستغل
owner of a property صاحب ملک
landed property عقار
leasehold property عین مستاجره
offences against property جرائم بر علیه اموال
literary property حق تالیف
literary property حق مالکیت ادبی
men of property ملک داران
men of property صاحبان املاک
mortgage property عین مرهونه
mortgage property مال مرهون مال به رهن گذاشته شده
mortgaged property عین مرهونه
mortgaged property مال مرهونه
movable property مال منقول
moveable property دارائی منقول
moveable property مال منقول
onerous property دارایی یا ملکی که مستلزم انجام تعهد یا التزامی است
owner of a property مالک
landed property ملک
property insurance بیمه دارائی
property master متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
state property اموال عمومی
tangible property دارائی مادی
tangible property دارائی محسوس
tangible property اموال عینی
tangible property اموال ملموس
the book is my property کتاب مال من است
the entire property تمامی ملک
the property was vested in him ملک باورسید
the property was vested in him ملک براومقررگردید
to vest a property in any one ملکی رابکسی واگذارکردن
to vest a property in any one ملکی را بتصرف کسی دراوردن
vest a property in someone ملکی را به کسی واگذار کردن
property line خطاملاک
Life and property . جان ومال
associative property شرکت پذیری [ریاضی]
commutative property خاصیت جابجایی [ریاضی]
state property دارائی دولت
standing property اعیانی
standing property اعیان
property officer افسر اموال
property rights حقوق مالکیت
property sort جور کردن خاصیتی
property tax مالیات بر املاک و مستغلات
property tax مالیات مستقلات
property tax مالیات دارایی
property voucher سند اموال
property voucher اسناد داراییی
public property مال عمومی
qualified property مالکیت محدود
real property اموال غیرمنقول
real property دارایی غیر منقول
rural property ملک زراعتی
rural property کشتزار کشتخوان
space above property فضای قسمت بالای ملک
special property مالکیت خاص
property officer افسر ذیحساب اموال
intangible property دارائی غیر قابل لمس
fixed property سرمایه ثابت
community property اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
expendable property اماد مصرف شدنی
class ii property اموال طبقه 2
attachment of property توقیف مال
class ii property کالای طبقه 2
class i property اموال طبقه 1
class i property کالای طبقه 1
endowed property مال وقفی
tangible property دارائی عینی
financial property داراییهای پولی
expendable property کالای مصرفی اماد مصرفی
immovable property مال غیر منقول
extensive property خاصیت مقداری
financial property اموال پولی
forming property قابلیت شکل پذیری
fixed property اموال غیر منقول
government property مال دولتی
excess property وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
adventitious property دارایی که بطورغیر مستقیم به ارث برسد
installation property اموال قسمت
installation property مایملک موسسه
installation property دارایی قسمت
endowed property مال موقوفه
confiscation of property مصادره مال
absorption property خاصیت جذب
endowed property موقوفه
endowed property عین موقوفه
adhesive property خاصیت چسبندگی
withholding property حبس کردن مال
cutting property خصوصیت برش
withholding property تحبیس
corpus of property عین مال
circular list لیست دایرهای
check off list برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
requirements list فهرست نیازمندیها
subscripted list لیست زیرنویس دار
check list سیاهه مقابله
push down list لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
shopping list لیستخرید
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
dense list لیست متراکم
circular list لیست مدور لیست حلقوی
pushdown list لیست پایین فشردنی
pushup list لیست بالا فشردنی
disabled list فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
reserved list صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
chained list لیست زنجیری
the free list صورت کالای بی گمرک
assembly list سیاهه همگذاری
to list one's doors رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
trig list لیست مثلثاتی
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
hit list فهرست ضربه
mailing list فهرست پستی
short-list فهرست کوتاه
telephone list لیستحافظهتلفن
honours list لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
Your name was at the bottom of the list اسمتان ته فهرست بود
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
sucker list <idiom> لیستی از اشخاص ساده لوح
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
waiting list لیست انتظار
target list لیست اماجها
target list لیست هدفها
sequential list لیست ترتیبی
share list صورت بهای سهام شرکتها
sick list صورت بیماران
chained list لیست زنجیرهای
black list فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
starter's list فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
black list فهرست سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com